بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شازده کوچولو | صفحه ۲۰ | طاقچه
۴٫۵
(۶۲۵)
«من سیاره‌ای را سراغ دارم که یک آقای سرخ چهره آنجا زندگی می‌کند. او هرگز گلی را نبوییده. او هرگز به ستاره‌ای نگاه نکرده. او هرگز عاشق کسی نبوده. او هرگز در زندگی‌اش هیچ کاری نکرده، جز جمع زدن اعداد . تمام روز درست مثل تو، بارها و بارها می‌گوید: « من من یک آدم مهمم! یک آدم مهم» و همین باعث شده است که از غرور بیخودی به خودش باد کند. اما او یک انسان نیست؛ یک قارچ است»
erfan
خب، تو می‌توانی خودت را محاکمه کنی، این سخت‌ترین کار دنیاست. محاکمه خودت ازمحاکمه هر بنی بشری مشکل‌تر است. اگر موفق شوی به درستی درباره‌ی خودت قضاوت کنی، آنگاه یک عالم به تمام معنا می‌شوی
کاربر ۵۱۳۵۱۱۲
«آنچه که می‌توانم ببینم چیزی جز یک پوسته‌ی ظاهری نیست. مهم‌ترین چیزها را نمی‌شودبا چشم دید...»
کاربر ۵۸۷۵۴۱۷
فقط با دل می‌شود همه‌چیز را به درستی دید؛ چشم‌ها قادر به دیدن ذات انسان‌ها نیستند».
کاربر ۵۸۷۵۴۱۷
آدم‌های خودپسند هرگز هیچ صدایی را نمی‌شنوند، جز صدای تعریف و تمجید.
کاربر ۵۸۷۵۴۱۷
«دقیقاً! هر کس باید از دیگری چیزی را بخواهد که او قادر به انجام دادن آن باشد
کاربر ۵۸۷۵۴۱۷
محاکمه خودت ازمحاکمه هر بنی بشری مشکل‌تر است. اگر موفق شوی به درستی درباره‌ی خودت قضاوت کنی، آنگاه یک عالم به تمام معنا می‌شوی.»
ꎭꀤꈤꍏ
آدم‌ها همه‌چیز را حاضر و آماده از مغازه‌ها می‌خرند؛ اما هیچ مغازه‌ای نیست که کسی بتواند از آن دوستی بخرد و برای همین آدم‌ها بدون دوست مانده‌اند. اگر تو دلت یک دوست می‌خواهد، مرا اهلی کن...»
ꎭꀤꈤꍏ
«شماها خوشگلید؛ اما توخالی هستید. نمی‌شود برایتان جان داد.
ꎭꀤꈤꍏ
درنتیجه من دیگر نه راجع به مار بوآ و نه درباره‌ی جنگل‌های بکر و نه ستارگان با آن‌ها حرف نمی‌زدم. من باید خودم را تا سطح آن آدم‌بزرگ‌ها پایین می‌آوردم و درباره‌ی بازی بریج، گلف، سیاست یا انواع و اقسام کراوات با آن‌ها حرف می‌زدم و آن‌ها هم از آشنایی با چنین آدم معقولی، حسابی ابراز خوشحالی می‌کردند.
ز غوغای جهان فارغ:)
روباه گفت: «آدم‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند؛ اما تو نباید آن را فراموش کنی. تو تا ابد نسبت به چیزی که اهلی‌اش کرده‌ای مسئولی. تو مسئول گلت هستی».
کاربر ۱۱۵۳۰۲۴
اگر کسی اجازه بدهد که اهلی‌اش کنند، باید خطر گریه کردن را هم قبول کند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
روبه شازده‌کوچولو گفتم: «درسته، خانه، ستاره‌ها، صحرا، آن چیزی که باعث زیبایی‌شان می‌شود، نامریی است»! او گفت:‌ «خوشحالم که با دوستم روباه هم عقیده هستی ».
ملیکا بشیری خوشرفتار
«آدمیزاد هرگز از جایی که هست راضی نمی‌شود».
ملیکا بشیری خوشرفتار
«آدم‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند؛ اما تو نباید آن را فراموش کنی. تو تا ابد نسبت به چیزی که اهلی‌اش کرده‌ای مسئولی. تو مسئول گلت هستی». شازده‌کوچولو برای اینکه یادش بماند، تکرار کرد: «من مسئول گلم هستم».
ملیکا بشیری خوشرفتار
«ارزش گل تو به اندازه عمری هست که به پای گلت صرف کردی».
ملیکا بشیری خوشرفتار
فقط با دل می‌شود همه‌چیز را به درستی دید؛ چشم‌ها قادر به دیدن ذات انسان‌ها نیستند
ملیکا بشیری خوشرفتار
شازده‌کوچولو پرسید: «آداب یعنی چی»؟ روباه گفت: «این هم یکی از آن چیزهایی است که اغلب به آن توجه نمی‌شود؛ چیزی است که یک روز را با روزهای دیگر و یک ساعت را با ساعت‌های دیگر متفاوت می کند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
«بهتر بود که سرهمان ساعت دیروز می آمدی ؛ به خاطر اینکه مثلاً اگر قرار باشد ساعت چهار بیایی؛ من از ساعت سه خوشحالم و همین‌طور که ساعت جلو می‌رود خوشحال‌ و خوشحال‌تر می‌شوم و ساعت چهار نگران وهیجان زده خواهم شد. آن وقت می‌توانم قدر خوشبختی را بفهمم. اما اگر تو هر ساعتی که دلت خواست بیایی، دیگر هرگز نمی‌فهمم که قلبم از چه ساعتی باید برای دیدارت آماده شود. هر چیز برای خودش آدابی دارد».
ملیکا بشیری خوشرفتار
زبان سر منشأ همه‌ی سوءتفاهم‌ها هستند
ملیکا بشیری خوشرفتار

حجم

۶۶۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۶۶۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰
۳۰%
تومان