بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نظم زمان | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نظم زمان

بریده‌هایی از کتاب نظم زمان

نویسنده:کارلو روولی
انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۰از ۶۹ رأی
۴٫۰
(۶۹)
حافظه است که فرآیندهایی که در روندِ زمان پخش شده و ما از آن‌ها ساخته شده‌ایم را به هم جوش می‌دهد. از این دید ما در زمان وجود داریم. به همین دلیل است که من امروز همان کسی هستم که دیروز بودم. درکِ خود به معنای تأمل بر زمان است.
کاربر ۲۳۳۶۴۰۴
من عشق‌هایم هستم و لحظات نومیدی‌ام و دوستی‌هایم و نوشته‌هایم و شنیده‌هایم: تمثال‌های حک شده بر حافظه‌ام. من بیش از هر چیز دیگر کسی هستم که دقیقه‌ای قبل برای خود چای دم کردم. همانی که چند لحظهٔ پیش کلمهٔ "حافظه" را در کامپیوترش تایپ کرد. کسی که هم اکنون جمله‌ای که دارم کامل می‌کنم را تصنیف کرد. اگر تمام این‌ها ناپدید شوند، آیا من هنوز وجود خواهم داشت؟ من این داستان طولانی و جاری هستم. زندگی من مشتمل بر همین است.
کاربر ۲۳۳۶۴۰۴
ج. اما در بنیانِ هویت ما عنصر سومی هست و شاید اساسی‌ترینِ آن‌ها باشد و دلیلِ همین بحث ظریفی است که در این کتابِ با موضوع زمان در حال انجام است: حافظه. ما مجموعه‌ای از فرآیندهای مستقل در لحظات متوالی نیستیم. هر لحظهٔ هستی ما توسط حافظه با ریسمان محکمِ بخصوصی به گذشتهٔ ما (نزدیک‌ترین و دورترین زمانش) وصل شده است. حالِ ما مملو از ردهای گذشتهٔ ما است. ما تاریخچه‌های خود هستیم. من این تودهٔ گوشتِ فانی لمیده بر مبل راحتیِ در حال تایپ حرف الف بر لپتاپم نیستم؛ من تفکراتِ پر از ردهای عباراتی که می‌نگارم هستم،
کاربر ۲۳۳۶۴۰۴
در این مرحلهٔ واسط که زمان کاملاً نامعین است، هنوز معادلاتی داریم که آنچه را اتفاق می‌افتد برای ما شرح می‌دهد. معادلاتی فاقد زمان. این آن عالمی است که نظریهٔ حلقه وصف می‌کند. آیا اطمینان دارم که این توصیفِ صحیحِ عالم است؟ نه، ندارم ولی امروزه تنها روش منسجم و کاملی است که من می‌شناسم و می‌توان از طریق آن و با در نظر گرفتنِ خواص کوانتومیِ ساختار فضازمان در مورد این ساختار فکر کرد. گرانش کوانتومیِ حلقه نشان می‌دهد که می‌توان نظریه‌ای منسجم بدون فضا و زمانِ بنیادین تدوین و با استفاده از آن پیش‌بینی‌های کیفی کرد. در چنین نظریه‌ای، فضا و زمان دیگر محفظه یا شکل کلّی عالم نیستند. تقریب‌هایی هستند از پویشی کوانتومی که به خودی خود نه فضا می‌شناسد و نه زمان. صرفاً واقعه هست و ارتباط. عالمی است فاقد زمانِ فیزیک پایه.
کاربر ۲۴۶۴۰۹۷
(پینوکیو به عنوان یک شخصیت ادبی وجود دارد ولی نه از نظر ثبت احوال ایتالیا) یا آیا به شکلی معین وجود دارد (آیا قانونی وجود دارد که در شطرنج اگر قبلاً رخ را تکان داده باشید نتوانید قلعه بروید؟). این که به شکل عام بپرسیم "چه چیزی وجود دارد" یا "چه چیزی واقعی است" صرفاً این است که بپرسیم چگونه می‌خواهیم از یک فعل و یک صفت استفاده کنیم. (۶۴) یک پرسشِ دستور زبانی است، پرسشی در مورد طبیعت نیست. طبیعت به نوبهٔ خود همین است که هست و آن را بسیار تدریجی کشف می‌کنیم. اگر دستور زبان و شهود ما به سرعت نتوانند با چیزی که کشف می‌کنیم وفق بیابند، خُب، مشکل ما است: باید آن‌ها را وفق دهیم.
کاربر ۲۴۶۴۰۹۷
پاسخ این است که این پرسشی است که خوب ارائه نشده و به همه‌چیز و هیچ‌چیز ارجاع دارد. صفت "واقعی" مبهم است و هزاران معنی دارد. فعلِ "وجود داشتن" از این هم بیشتر ابهام دارد. می‌توان در پاسخ به پرسشِ "آیا عروسکی که وقتی دروغ می‌گوید دماغش دراز می‌شود، وجود دارد؟" گفت "البته که وجود دارد! پینوکیو!" یا گفت "نه ندارد، فقط بخشی از خیالات کولودی است". هر دو پاسخ صحیح هستند چون از معانیِ مختلفِ فعل "وجود داشتن" استفاده می‌کنند. استفاده‌های بسیار زیادی از این فعل وجود دارد، روش‌های مختلف برای این که بگوییم چیزی وجود دارد: قانون، سنگ، ملت، جنگ، شخصیتی در یک نمایش‌نامه، خدا (یا خدایان) دینی که به آن اعتقاد نداریم، خدای دینی که به آن باور داریم، عشقی بزرگ، یک عدد... هر یک از این‌ها "وجود دارد" و به شکلی متفاوت از سایرین "واقعی" است. می‌توانیم از خود بپرسیم که شیء از چه دیدگاهی وجود دارد یا ندارد
کاربر ۲۴۶۴۰۹۷
ین نکته که نمی‌توانیم عالم را مثل یک توالی مرتبِ واحد از زمان تنظیم کنیم به این معنی نیست که چیزی تغییر نمی‌کند. معنی‌اش این است که تغییرات در یک جانشینیِ مرتبِ واحد تنظیم نشده‌اند: ساختار زمانیِ عالم پیچیده‌تر از یک توالیِ خطیِ ساده و واحد از لحظات است. این به معنیِ عدم وجود یا توهمی بودن آن نیست. (۶۲) تمایز میان گذشته و حال و آینده توهم نیست. ساختار زمانیِ عالم است. اما ساختار زمانیِ عالمْ حال‌گرایی نیست. روابط زمانیِ میان وقایع، پیچیده‌تر از آنی است که قبلاً فکر می‌کردیم اما این دالّ بر عدم وجودشان نیست. روابط فرزندی یک نظم جهانی معین نمی‌کنند ولی این به معنای توهم بودن آن‌ها نیست. اگر همه در یک صف نباشیم به این معنی نیست که رابطه‌ای میان ما نیست. تغییر، آنچه اتفاق می‌افتد، توهم نیست. چیزی که کشف کرده‌ایم این است که ترتیبی جهان‌شمول ندارد. (۶۳) بیایید به پرسشی که با آن بحث را شروع کردیم باز گردیم: چه چیزی "واقعی است"؟ چه چیزی "وجود دارد"؟
کاربر ۲۴۶۴۰۹۷
فیزیک نحوهٔ تحولِ اشیاء "در زمان" را توصیف نمی‌کند بلکه نحوهٔ شکل‌گرفتنشان در زمانِ خودشان و نحوهٔ تغییر "زمان‌ها" نسبت به هم را وصف می‌کند.
نیما
گذشت زمان را فقط می‌توان مرتبط با حرکت چیزی دانست، با مسیری مشخص.
محمد طاهر پسران افشاریان
گذشت زمان را فقط می‌توان مرتبط با حرکت چیزی دانست، با مسیری مشخص.
محمد طاهر پسران افشاریان
حیرت، منشأ میل ما به دانستن است، (۱) و این کشف که زمانْ همان که فکر می‌کردیم نبوده است باعث به‌میان آمدنِ هزاران پرسش می‌شود. سرشت زمان محور تلاش‌های یک عمرِ من در فیزیک نظری بوده است. در صفحاتی که می‌آید، روایتی از آنچه را از زمان فهمیده‌ایم و مسیرهایی را که در تلاش برای درک بهتر آن پی می‌گیریم بازگو خواهم کرد. در ضمن روایتی را نیز از آنچه هنوز نفهمیده‌ایم و به نظر من به تازگی بارقه‌هایی از آن ظاهر شده است ارائه خواهم کرد.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۷۳۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

حجم

۷۳۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
۴۶,۲۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد