بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه شنبه ها با موری | صفحه ۶۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سه شنبه ها با موری

بریده‌هایی از کتاب سه شنبه ها با موری

۴٫۲
(۴۲۷)
پول مهم‌ترین اصل زندگی نیست.
Fatemah Moshref
برای اینکه به زندگی خود معنا ببخشید باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای اطرافتان کنید و چیزهایی خلق کنید که به زندگی شما معنا و مفهوم ببخشد.
Fatemah Moshref
فرهنگ ما آن‌طور نیست که در مردم حس خوشبختی ایجاد کند. باید به اندازهٔ کافی قوی باشی که اگه تشخیص دادی فرهنگ به وظایفش عمل نمی‌کند، از آن حمایت نکنی و خودت یک فرهنگ ایجاد کنی.
Fatemah Moshref
چقدر خوب است که برای دلسوزی به حال خودمان نیز زمان مشخص و محدودی در نظر بگیریم، چند دقیقه اشک بریزیم و بعد به سراغ کارهایی برویم که در پیش رو داریم
رمیصاء
برای آنچه از دست دادم ماتم می‌گیرم. برای خودم سوگواری می‌کنم، به خاطر این مرگ آرام و تدریجی. بعد دست برمی‌دارم.» - «به همین شکل؟» - «اگر لازم باشه حسابی گریه می‌کنم، بعد به تمام چیزها و جنبه‌های مثبتی که هنوز برایم باقی مونده فکر می‌کنم. به کسانی که هنوز به دیدنم میان، به خبرهایی که دوست دارم بشنوم و تو، البته اگه سه‌شنبه باشه. خب ما سه‌شنبه‌ای هستیم.»
رمیصاء
میچ راستش تو منو یاد کسی می‌اندازی که در جوانی همیشه دلش می‌خواست حرفاش رو درون خودش نگه داره.» - «چه کسی؟» - «خودم»
رمیصاء
توضیح دادنش راحت نیست. حالا که خودم بیمارم و رنج می‌کشم، بیشتر از هر زمان دیگه‌ای خودم رو به کسانی که در زندگیشون رنج می‌برند نزدیک‌تر احساس می‌کنم. می‌دونی چی می‌گم میچ؟ دو شب پیش در تلویزیون، مردم بوسنی رو می‌دیدم که در خیابان به آن‌ها شلیک می‌شد و می‌دویدند و کشته می‌شدند، قربانیان بی‌گناه... گریه کردم. با آن‌ها به قدری همدردی کردم که انگار خودم در حال رنج کشیدن هستم. من هیچ کدومشون رو نمی‌شناسم، اما نمی‌تونستم نسبت بهشون بی‌تفاوت باشم.»
رمیصاء
برای اینکه به زندگی خود معنا ببخشید باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای اطرافتان کنید و چیزهایی خلق کنید که به زندگی شما معنا و مفهوم ببخشد.»
رمیصاء
او پیله‌ای از جنس فعالیت‌های انسانی، گفتگو، تبادل نظر و محبت به دور خود تنیده بود.
رمیصاء
استاد پیر من از اینکه همه‌چیز برایش مثل همیشه عادی بود مبهوت شده بود. آیا وقت آن نرسیده بود که دنیا متوقف شود؟ مگر مردم نمی‌دانند که چه بلایی سر من آمده است؟ اما دنیا متوقف نمی‌شد، کوچک‌ترین توجهی هم به او نداشت. و همانطور که موری با بی‌حالی در اتومبیل را به سمت خود می‌کشید، احساس کرد که انگار به داخل چاله‌ای افتاده است.
رمیصاء
فرهنگ ما به گونه‌ای نیست که در مردم احساس خوشبختی ایجاد کند. فرهنگ ما درس‌های غلط به ما می‌دهد. باید اونقدر قوی باشی و جسارت داشته باشی که اگر این فرهنگ را نمی‌پسندی ازش حمایت نکنی و خودت فرهنگی جدید بسازی. اغلب مردم این کار رو انجام نمی‌دهند.
Fatemah Moshref
حالا که دارم می‌میرم مردم به من علاقه‌شون بیشتر شده
Fatemah Moshref
تصمیم گرفتم که زندگی کنم و یا دست کم سعی کنم که زندگی کنم. اون‌طور که دوست دارم، با افتخار، متانت، خوش‌اخلاقی و خویشتن داری.
Fatemah Moshref
باورش بر این بود که مرگ چیزی نیست که باعث شرم شود
Fatemah Moshref
«یاد بگیرید خود و دیگران را ببخشید.»
Fatemah Moshref
«بپذیرید که گذشته هرچه بوده گذشته، بدون آنکه آن را انکار کنید»
Fatemah Moshref
سرانجام مرگ تقدیر همه است.
Fatemah Moshref
ناگهان احساس کردم که زمان بیش از همیشه ارزشمند است و باید نهایت استفاده را از آن ببرم.
Fatemah Moshref
«می‌خواهی ذره ذره محو و نابود شوی یا از روزهای باقی مانده بهترین استفاده را ببری؟»
Fatemah Moshref
اگر استاد موری شوارتز در زندگی فقط یک جمله به من آموخته باشد، آن جمله این است: «در زندگی چیزی به نام خیلی دیر شده وجود ندارد.» او خودش تا لحظهٔ آخر زندگی‌اش مرتب در حال تغییر بود.
anahita.bdbr

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان