بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه شنبه ها با موری | صفحه ۵۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سه شنبه ها با موری

بریده‌هایی از کتاب سه شنبه ها با موری

۴٫۲
(۴۳۱)
فریب ارزش‌های قلابی را نخور؛ زمانی که کسانی که دوستت دارند حرف می‌زنند، به آن‌ها گوش بده، فکر کن این آخرین باری است که با آن‌ها حرف می‌زنی.
Mohadese
وقتی کسی در بیمارستان می‌میره، ملافه روی سرش می‌کشند، بعد جسدش رو از اتاق بیرون می‌برند و توی چاله می‌اندازن. برای دور کردن جسد معطل نمی‌کنند. مردم طوری رفتار می‌کنند که انگار مریضی واگیردار است.»
Mohadese
همیشه دلم می‌خواست بیشتر کار می‌کردم، دلم می‌خواست کتاب‌های بیشتری می‌نوشتم. در گذشته خودم رو به خاطر این سرزنش می‌کردم. حالا می‌بینم که این سرزنش کمکی به من نمی‌کرد. کاری کن که به آرامش برسی. آشتی کن. با خودت آشتی کن، با همهٔ اطرافیانت آشتی کن.»
Mohadese
«وقتی با کسی هستی، باید حضور داشته باشی. میچ، وقتی با تو هستم، سعی می‌کنم همهٔ حواسم با تو باشد. دربارهٔ مطلب هفتهٔ گذشته حرف نمی‌زنم. به فکر جمعهٔ آینده هم نیستم. به برنامهٔ جدید با کاپل هم فکر نمی‌کنم، برایم مهم نیست کدوم دارو رو مصرف می‌کنم. وقتی دارم با تو حرف می‌زنم، فقط به تو فکر می‌کنم.»
zohreh
««آیا امروز همان روز است؟ آیا آماده شده‌ای؟ آیا همهٔ آن کارهایی را که انجام می‌دهی ضروری هستند؟ آیا همان کسی هستی که باید باشی؟»
z. z
- «زندگی مجموعه‌ای از کشمکش‌های متضاد است. گاهی وقت‌ها دلت می‌خواد کاری بکنی، اما مجبوری کار دیگری انجام بدی. از چیزی ناراحتی اما می‌دونی که نباید باشی، یه وقت‌هایی فقط به فکر منافع خودت هستی، درحالیکه می‌دونی نباید باشی. کشمکش‌های متضاد مثل کشیدن یک استیک می‌مونه. همهٔ ما جایی در این میان زندگی می‌کنیم.»
کاربر ۱۴۸۷۹۷۹
مادیات رو در آغوش می‌کشند. اما بی‌فایده است، نمی‌تونن جای خالی عشق رو با مادیات پر کنن. جای خالی آرامش، محبت و رفاقت، با مادیات پر نمی‌شه.
Mohadese
گاه آنچه را می‌بینی باور نمی‌کنی. مجبوری آنچه را که احساس می‌کنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم می‌توانی به آن‌ها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط می‌کنی.
mehr❤ban
آیا وقت آن نرسیده بود که دنیا متوقف شود؟
Mohammad
«آدم‌ها تنها وقتی تهدید بشن بدجنس می‌شوند، و این کاریه که فرهنگ با ما می‌کنه. کاری که اقتصاد با ما می‌کنه. حتی کسانی هم که شغل خوبی دارن هم در فرهنگ ما تهدید می‌شوند، چون نگران از دست دادن کارشان هستند. و وقتی تهدید بشن، تنها به مصالح خودشون فکر می‌کنن. پول براشون حکم همه چیز رو پیدا می‌کنه. این بخشی از فرهنگ ماست.»
بردوئی
وقتی لحظاتم را صرف دیگران می‌کنم، وقتی می‌توانم لبخندی بر لبان کسی بنشانم، احساس سلامتی می‌کنم. ببین دلت به تو چه می‌گه. وقتی به خواستهٔ آن رفتار کردی، ناراضی نمی‌شوی، غبطه نمی‌خوری، دلت هوای چیزهای دیگه‌ای نمی‌کنه. تمام وجودت رو بازتاب کارهایت فرا می‌گیره.»
بردوئی
به نظرم این مردم به قدری عطش عشق دارند که حاضرند به جای آن‌چه گیرشون نمیاد هر چیز دیگه‌ای رو قبول کنند. اون‌ها مادیات رو در آغوش می‌کشند. اما بی‌فایده است، نمی‌تونن جای خالی عشق رو با مادیات پر کنن. جای خالی آرامش، محبت و رفاقت، با مادیات پر نمی‌شه. پول جایگزین محبت نیست. قدرت هم جایگزین محبت و عشق نیست. من این‌جا در انتظار مرگ به تو می‌گم، نه پول و نه قدرت، هیچ‌کدوم احساسی رو که به اون نیاز داری به تو نمی‌دهند. هر قدر پول و قدرت داشته باشی، دوای دردی نمیشه.»
بردوئی
گاه آنچه را می‌بینی باور نمی‌کنی. مجبوری آنچه را که احساس می‌کنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم می‌توانی به آن‌ها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط می‌کنی.
zohreh
«اگر لازم باشه حسابی گریه می‌کنم، بعد به تمام چیزها و جنبه‌های مثبتی که هنوز برایم باقی مونده فکر می‌کنم. به کسانی که هنوز به دیدنم میان، به خبرهایی که دوست دارم بشنوم و تو
zohreh
«عشق، تنها کار، عقلانی، و منطقی، است.»
zohreh
می‌دونی من از این بیماری چه چیزهایی یاد گرفتم؟» - «چه چیزهایی؟» - «مهمترین چیزی که تو زندگی باید بدونی اینه که چطور به دیگران عشق بورزی و چطور محبتشون رو پذیرا باشی.»
zohreh
«همه می‌دونند که روزی می‌میرند، اما کسی هنوز به این باور نرسیده. اگر باور می‌کردیم، رفتارمون رو تغییر می‌دادیم.»
بردوئی
. وقتی یکی از همکارانش در دانشگاه بر اثر ایست قلبی جانش را از دست داد، در مراسم خاکسپاری‌اش شرکت کرد و با ناراحتی به خانه برگشت. گفت: «عجب! وقتمون به هدر رفت. این همه مردم درباره‌اش حرف‌های قشنگ زدند، اما او هیچکدومش رو نشنید.»
zohreh
«خیلی‌ها زندگی بی‌معنای دارند. به نظر نیمه خواب می‌رسند، حتی وقتی کاری را می‌کنند که به نظرشان مهم است. به این دلیل که آن‌ها دنبال چیزهای اشتباهی هستند. برای اینکه به زندگی خود معنا ببخشید باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای اطرافتان کنید و چیزهایی خلق کنید که به زندگی شما معنا و مفهوم ببخشد.»
کاربر ۲۵۷۳۰۴۷
یک معلم در جاودانگی تو اثر می‌گذارد؛ و هرگز نمی‌توانی بگویی که این تاثیر چه وقت پایان می‌پذیرد. هنری آدامز
هانیه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۵۰%
تومان