بریدههایی از کتاب سه شنبه ها با موری
۴٫۲
(۴۲۷)
گاه آنچه را میبینی باور نمیکنی. مجبوری آنچه را که احساس میکنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم میتوانی به آنها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط میکنی.
Javad Izadi
گاه آنچه را میبینی باور نمیکنی. مجبوری آنچه را که احساس میکنی باور کنی و اگر قرار باشد کاری کنی که دیگران به تو اعتماد کنند، باید احساس کنی که تو هم میتوانی به آنها اعتماد کنی، حتی وقتی در تاریکی هستی، حتی وقتی سقوط میکنی.
masome
عدهای دستگیر میشدند، عدهای کتک میخوردند، و عدهای هم جلوی ماشینهای مخصوص دستگیر شدگان، روی زمین دراز میکشیدند. در این شرایط، دیدارهای من با موری جلوهای از عطوفت انسانی بود. ما از زندگی و عشق حرف میزدیم. دربارهٔ یکی از موضوعات مورد علاقه موری، یعنی محبت و همدردی حرف میزدیم و اینکه چرا جامعهٔ ما با آن تا این اندازه بیگانه بود.
میم. خ
«مهمترین چیزی که تو زندگی باید بدونی اینه که چطور به دیگران عشق بورزی و چطور محبتشون رو پذیرا باشی.»
میم. خ
زمانی که کسانی که دوستت دارند حرف میزنند، به آنها گوش بده، فکر کن این آخرین باری است که با آنها حرف میزنی.
زهرا محمدی
«این یک حقیقته که سرانجام باید مرد.»
زهرا محمدی
بسیاری از این بیماران از خانوادههای ثروتمند بودند، اما ثروتشان نتوانسته بود برایشان خوشبختی و رضایت بیاورد.
زهرا محمدی
گفتم. وقتی مردن رو یاد بگیری، چگونه زندگی کردن رو هم یاد میگیری.»
زهرا محمدی
هیچوقت یاد نگرفتهایم که لحظهای عقب بایستیم، به زندگی نگاه کنیم و از خودمون بپرسیم که واقعا زندگی در همین چیزها خلاصه میشود؟ همین است؟ آیا در این میان چیزی گم نکردهایم؟
abolfazl
یک معلم در جاودانگی تو اثر میگذارد؛ و هرگز نمیتوانی بگویی که این تاثیر چه وقت پایان میپذیرد.
abolfazl
«خب، من باید به شکل خاص خودم به زندگی نگاه کنم و باید با مشکل روبهرو شوم. من که نمیتونم خرید کنم، از حساب بانکی هم که نمیتونم پول بردارم، کیسه زباله هم که نمیتونم بیرون ببرم. اما میتونم اینجا بشینم و به این فکر کنم که چه چیزای توی زندگی مهم هستند. هم وقتش رو دارم هم انگیزش رو.»
hasti
«مرگ پایان زندگیه نه خاطره و یادها.»
j
ببین دلت به تو چه میگه. وقتی به خواستهٔ آن رفتار کردی، ناراضی نمیشوی، غبطه نمیخوری، دلت هوای چیزهای دیگهای نمیکنه. تمام وجودت رو بازتاب کارهایت فرا میگیره.
کاربر ۵۰۸۷۳۴۸
«میدونم فکر میکنی که این موضوع صرفاً در مورد مردن صدق میکنه، اما قبلا هم بهت گفتم. وقتی مردن رو یاد بگیری، چگونه زندگی کردن رو هم یاد میگیری.»
Solivagant
زمانی که کسانی که دوستت دارند حرف میزنند، به آنها گوش بده، فکر کن این آخرین باری است که با آنها حرف میزنی.
j
«میخواهی ذره ذره محو و نابود شوی یا از روزهای باقی مانده بهترین استفاده را ببری؟»
حنیفا؛
میدیدم که در خیابان به آنها شلیک میشد و میدویدند و کشته میشدند، قربانیان بیگناه... گریه کردم. با آنها به قدری همدردی کردم که انگار خودم در حال رنج کشیدن هستم. من هیچ کدومشون رو نمیشناسم، اما نمیتونستم نسبت بهشون بیتفاوت باشم.
j
«کشمکش دو قطب متضاد؟»
- «زندگی مجموعهای از کشمکشهای متضاد است. گاهی وقتها دلت میخواد کاری بکنی، اما مجبوری کار دیگری انجام بدی. از چیزی ناراحتی اما میدونی که نباید باشی، یه وقتهایی فقط به فکر منافع خودت هستی، درحالیکه میدونی نباید باشی. کشمکشهای متضاد مثل کشیدن یک استیک میمونه. همهٔ ما جایی در این میان زندگی میکنیم.»
B.A.H.A.R
«میچ، اگه میخوای برای اشخاص در ردههای بالاتر تظاهر به داشتن کنی بهتره فراموش کنی، آنها به هر صورت به تو به دیده حقارت نگاه میکنند. برای افراد واقع در ردههای پایین هم تظاهر به بزرگی نکن. تنها به حالت غبطه میخورند. جاه و مقام تو رو به جایی نمیرساند. تنها با دلی با دریچههای گشوده هم جریان بقیه میشوی.»
Daryaa
خودت رو وقف جامعهٔ اطرافت بکن. وقتت را صرف کاری کن که به زندگیت معنا و هدف بده.»
Daryaa
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان