بریدههایی از کتاب بازی بینهایت
۳٫۷
(۴۰)
خاطر داشت، چیزی که ما را به موفقیت رسانده لزوما ما را در جایگاه موفقیت نگاه نمیدارد،
کاربر ۲۴۴۰۱۰۷
فرد پولکی تا زمانی سخت کار میکند که دستمزد بالایی برای آن دریافت کند و وفاداری کمی به شرکت یا تیم دارد. او هیچ حس تعلق واقعی یا کمک به چیزی بزرگتر از خود ندارد و بعید است به خاطر عشق یا فداکاری خود را قربانی کند. در مقابل، فدایی عاشق این است که بخشی از یک سازمان باشد. اگرچه فدایی ممکن است به خاطر کاری که میکند ثروتمند شود، کار را به خاطر ثروتمند شدن انجام نمیدهد. فدایی کار را به خاطر باور به هدف آرمانی انجام میدهد.
Ali Broujerdi
تداوم مهمتر از شدت است.
Ali Broujerdi
در یک بازی نامحدود، هدف اصلی این است که در بازی بمانید و به حضور خود تداوم ببخشید.
Amir Ganjkhani
بنا به گفتهٔ کارس، ازآنجاییکه بازیکنهای محدود به یک نقطهٔ پایان فکر میکنند، دوست ندارند غافلگیر شوند و از هرگونه اختلال میترسند. چیزهایی که نمیتوانند پیشبینی یا کنترلشان کنند، موجب اختلال در برنامههایشان میشود و احتمال شکست آنها را افزایش میدهد
Anahid
وقتی یک هدف آرمانی داریم، حاضریم که منافع و علائق خودمان را فدا کنیم تا آن را به پیش ببریم. اما وقتی پول یا رشد را بهعنوان یک هدف لحاظ میکنیم، احتمالش بیشتر است که دیگران یا خودِ هدف را قربانی کنیم تا منافع خودمان حفظ شود
roh Al
یک هدف آرمانی باید:
- برای یک مقصود مشخص باشد؛ یک منظور مثبت و خوشبینانه داشته باشد.
- پذیرا باشد؛ آغوش خود را برای تمامی افرادی که خواهان کمکرسانی هستند بگشاید.
- خدمتمحور باشد؛ هدف اصلی آن کمک به منافع دیگران باشد.
- منعطف باشد؛ بتواند در برابر تغییرات سیاسی، فناوری و فرهنگی دوام بیاورد.
- آرمانگرایانه باشد؛ بزرگ، جسورانه و در نهایت دستنیافتنی باشد.
برای یک مقصود مشخص باشد؛ یک منظور مثبت و خوشبینانه داشته باشد.
هدف آرمانی چیزی است که به پای آن میایستیم و به آن باور داریم، نه چیزی که علیه آن کار میکنیم.
کاربر ۱۴۵۵۱۲۱
میتوانیم سایر متقاضیان یک شغل یا دیگر گزینههای ارتقای رتبه را شکست دهیم، اما تاکنون هیچکس عنوان پادشاه حرفهها را کسب نکرده است. اگرچه امکان دارد ملتها نبردهایی بر سر سرزمین، تاثیرگذاری یا کسب برتری اقتصادی داشته باشند، اما مفهومی تحت عنوان پیروزی در سیاست جهانی معنا ندارد. صرفنظر از میزان موفقیتهای ما در دوران حیات، تاکنون پیش نیامده که پس از مرگِ یک فرد، از او بهعنوان برندهٔ زندگی یاد کنند. و قطعاً مفهومی تحت عنوان پیروزی در کسبوکار نداریم. تمامی این موارد نه یک رویداد، بلکه یک سفر (بهمعنی طیِ مسیر) هستند.
کاربر ۱۴۵۵۱۲۱
در بازیهای محدود، یک معیار واحد و توافق شده مثل تعداد گلهای به ثمر رسیده، سرعت یا قدرت وجود دارد که عاملی برای تعیین تفاوت برنده و بازنده است. اما در بازیهای نامحدود (بینهایت)، معیارهای گوناگونی وجود دارد و به همین دلیل، هیچگاه نمیتوانیم یک برنده داشته باشیم.
Majidrapo
«در سیستم بازرگانی، منافع مصرفکننده تقریباً به صورت دائم، به نفع تولیدکننده قربانی میشود؛ و اینگونه بهنظر میرسد که نه «مصرف» بلکه «تولید»، بهعنوان غایت و هدف همهٔ صنایع و کسبوکارها در نظر گرفته میشود.»
Mr.Aqayi
ابتدا حیوانات داخل باغ وحش را خوردند. سپس گربهها و سگهایشان را خوردند. حتی برخی شروع به خوردن چسب کاغذدیواری و چرم پخته کردند. سپس چیزی غیرقابل تصور رخ داد. دانیل گرانین، یکی از بازماندگان واقعه میگوید: «بچهای فوت کرد که تنها سه سال داشت. مادرش جسد او را داخل یک شیشه گذاشت و هر روز تکهای از بدن او را میبرید تا فرزند دومش را سیر کند.»
اینها تعدادی نمونهٔ غیرمتعارف از تجربیات مردم لِنینگراد بود که در حین محاصرهٔ تقریباً ۹۰۰ روزهٔ شهر توسط نازیها در حدفاصل سپتامبر ۱۹۴۱ تا ژانویهٔ ۱۹۴۴، رخ دادند.
Mr.Aqayi
(که در کتاب رهبران آخر از همه غذا میخورند، به تفصیل راجع به او صحبت کردهام)، بهصراحت بیان کنندهٔ این ایده است که بهترین رهبران و بهترین شرکتها اولویت اول خود را به افراد و به مردم میدهند، نه به اعداد.
hamidzz
درحالیکه آمریکا میجنگید تا «پیروز» شود، ویتنام شمالی برای بقای خود میجنگید! و هر دو، انتخابهای استراتژیک خود را بر اساس طرز فکرشان انجام دادند. علیرغم برتری نظامی قابل توجه آمریکا، آنها اصلاً نمیتوانستند بر رقیب خود پیروز شوند. آنچه موجب پایان مداخلهٔ آمریکا در ویتنام شد، نه پیروزی یا شکست نظامی یا سیاسی، بلکه فشار افکار عمومی داخلی بر آنها بود. مردم آمریکا دیگر نمیتوانستند از یک جنگ بسیار پرهزینه و ظاهراً غیرقابل پیروزی در یک سرزمین دوردست پشتیبانی کنند. نه اینکه آمریکا جنگ ویتنام را «باخته» باشد، بلکه با کمبود منابع و اتمام ارادهٔ لازم برای تداوم حضور خود مواجه شد... و بدین ترتیب مجبور شد که از بازی خارج شود.
Dexter
صرفنظر از میزان موفقیتهای ما در دوران حیات، تاکنون پیش نیامده که پس از مرگِ یک فرد، از او بهعنوان برندهٔ زندگی یاد کنند. و قطعاً مفهومی تحت عنوان پیروزی در کسبوکار نداریم. تمامی این موارد نه یک رویداد، بلکه یک سفر (بهمعنی طیِ مسیر) هستند.
Dexter
که اگر کاری را مرتباً انجام دهیم، عادی میشود و بنابراین دیگر غیراخلاقی نخواهد بود
hamidalinejad
در جایی که تعادل وجود ندارد، ناآرامی وجود دارد.
کاربر ۲۴۴۰۱۰۷
کارمندان شرکتهایی که گرایش به اراده دارند احتمال بیشتری دارد متحد شده و از یکدیگر، شرکت، منابع و رهبران خود حفاظت کنند. کارمندان این کار را به خاطر این که به آنها گفته شده انجام نمیدهند، بلکه این رویکرد را انتخاب میکنند.
Ali Broujerdi
بازیهای نامحدود، افقهای زمانی نامحدودی دارند. و ازآنجاییکه هیچ خط پایانی وجود ندارد، عملاً نمیتوان انتهایی را برای بازیهای نامحدود متصور شد و در آنها، چیزی بهعنوان «پیروزی» نداریم. در یک بازی نامحدود، هدف اصلی این است که در بازی بمانید و به حضور خود تداوم ببخشید.
Ali Broujerdi
درصورتیکه حداقل دو شرکتکننده داشته باشیم، یک بازی شکل خواهد گرفت. و دو جور بازی وجود دارد: بازی محدود و بازی نامحدود (بینهایت).
Ali Broujerdi
در بازیهای نامحدود (بینهایت)، معیارهای گوناگونی وجود دارد و به همین دلیل، هیچگاه نمیتوانیم یک برنده داشته باشیم.
Amir Ganjkhani
حجم
۲۷۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۷ صفحه
حجم
۲۷۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۷ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان