بریده‌هایی از کتاب گندمزارهای طلایی

ببین دو تا بچه رو در نظر بگیر یکی آروم و بی‌صدا و یکی پر جرئت و شجاع. درحالیکه خواسته‌های هر دوی اونا یکی هست همه ناخودآگاه دلشون می‌خواد خواستهٔ اونی رو برآورده کنن که حرفشو می‌زنه و خواسته‌اش رو بیان می‌کنه. خاله‌ام به من یک چیزی یاد داده، همیشه میگه صبر فقط در مقابل حکمت خدا اجر داره؛ ولی صبر در مقابل ظلم، خشم خدا رو به همراه میاره!

فهمیدم آدم‌ها اون چیزی نیستن که گذرا اونا رو می‌ببینیم. در واقع همهٔ اونا یک رگ خواب دارن که وقتی بدست اومد دیگه رو حرف تو حرف نمی‌زنن

آخه منه پدر سگ. منه بی‌ناموس، مگه چیکار کردم؟‌ ای خدا، ای خدا

تو هم زیادی قدرت نشون میدی. ببین وقتی که مردها می‌تونن یک کاری برای زنشون بکنن و قدرت خودشون نشون بده چقدر مهربون میشن؟ اونوقت تو رو می‌برن بالا. به اندازه‌ای که افق دید خودشون هست و وقتی زن قدرت‌نمایی می‌کنه اونوقته که از همونجا پرتش می‌کنن پایین تا بدونن که رئیس کیه و اختیار زندگی دست کیه. زن پر قدرت که سیاست نداشته باشه خوشبخت نمیشه. یا حداقل با مردش رابطهٔ خوبی نمی‌تونه برقرار کنه.

زنشون رو بیش‌تر ببینن، مردیشون به خطر می‌افته. خوب ناخودآگاه ضعف‌های اونا رو چه درست چه غلط، به رخشون می‌کشن. تحقیر می‌کنن و داد و بیداد راه میندازن حتی اگر حرف حق بخوان بزنن طوری بهت میگن که ناراحتت کنن.

یک چیزی بهت بگم هیچ‌وقت یادت نره. مردها زن قوی دوست ندارن. هر موقع توانایی

تو هم زیادی قدرت نشون میدی. ببین وقتی که مردها می‌تونن یک کاری برای زنشون بکنن و قدرت خودشون نشون بده چقدر مهربون میشن؟ اونوقت تو رو می‌برن بالا. به اندازه‌ای که افق دید خودشون هست و وقتی زن قدرت‌نمایی می‌کنه اونوقته که از همونجا پرتش می‌کنن پایین تا بدونن که رئیس کیه و اختیار زندگی دست کیه. زن پر قدرت که سیاست نداشته باشه خوشبخت نمیشه. یا حداقل با مردش رابطهٔ خوبی نمی‌تونه برقرار کنه.

کاری که ازش خجالت می‌کشی حتماً کار خوبی نیست.

ول کن غم‌های این دنیا رو. هر کاری رو دوست داری انجام بده، چه غلط چه درست، جوونی برای همینه، لازم نیست همهٔ کارها ت درست و حساب شده باشه. یه‌کم بچگی کن