بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زمانی که هم‌صحبت فریدا بودم | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زمانی که هم‌صحبت فریدا بودم

بریده‌هایی از کتاب زمانی که هم‌صحبت فریدا بودم

۴٫۳
(۲۰)
گاهی فکر می‌کنم خودش هم از آن‌همه درد و رنجی که می‌کشد و زخم‌هایی که بر تنش دارد، لذت می‌برد. لذتی که من از آن سر درنمی‌آورم. اما فکر می‌کنم همین دردها و زخم‌ها از او همچین هنرمندی ساخته. شاید برای همین زخم‌هایش را دوست دارد. اگر دوستشان نداشت، آن‌همه در نقاشی‌هایش به آن‌ها گیر نمی‌داد. اما از یک چیز مطمئنم، فریدا می‌داند در این جهان یک زن نمی‌تواند خودش را آن‌طور که شایسته است نشان بدهد، مگر اینکه از رنج‌ها و سختی‌هایش بگوید و به چیزهایی بپردازد که فقط یک زن می‌تواند آن‌ها را نشان بدهد. شاید برای همین نزدیک به یک‌سوم تابلوهایی که می‌کشد، از چهرهٔ خودش است. می‌گوید: «من خودم را در این تابلوها کالبدشکافی می‌کنم.»
sourina
«به قول خودشون سوررِئالیسم! من به سوررئالیست‌ها چه‌کار دارم؟ هر کی مثل من زندگی کرده باشه، واقعیت براش تبدیل به یه مالیخولیای دردناک می‌شه. مالیخولیایی که سراسر زخم و درد و رنجه. این که دلیل نمی‌شه به همچین آدمی بگیم سوررئال!»
sourina
یادت باشه... آدم‌ها هر اشتباهی هم کرده باشن، مستحق بخشش هستن.
friend moon :)
«یادت باشه، حتی اگه تموم دنیا هم باهات دوست باشن، باز تنهایی. برداشت تو درسته سام. ما به‌شکل ترسناکی تنهاییم. فقط می‌خواهیم تظاهر کنیم که این‌طور نیست. هرچی دوروبرمون شلوغ‌تر باشه، تنهاتریم.»
friend moon :)
نگاهم چرخید سمت تابلو و بی‌اختیار گفتم: «این یه اثر کامله. و به‌نظرم شاهکار تابلوهایی‌ئه که از تو باقی می‌مونه.» خیلی تلخ و جدی پاسخ داد: «ترجیح می‌دم شاهکارم خودِ زندگی‌م باشه.»
booklover
حتی اگه تموم دنیا هم باهات دوست باشن، باز تنهایی.
booklover
می‌بینی دیه‌گو؟ اگه بخواهیم بحث رو ادامه بدیم، دوباره به چرخش ارباب و رعیتی یا رئیس معدن و کارگر معدن که خودت اون روز گفتی، می‌رسیم. بنابراین برابری طبقاتی به این شکلی که دنبالش هستی، اصلاً امکان‌پذیر نیست. شاید فقط توی چین همچین اتفاقی امکان‌پذیر باشه. با رهبریِ کسی مثل مائو.»
booklover
فریدا می‌داند در این جهان یک زن نمی‌تواند خودش را آن‌طور که شایسته است نشان بدهد، مگر اینکه از رنج‌ها و سختی‌هایش بگوید و به چیزهایی بپردازد که فقط یک زن می‌تواند آن‌ها را نشان بدهد. شاید برای همین نزدیک به یک‌سوم تابلوهایی که می‌کشد، از چهرهٔ خودش است. می‌گوید: «من خودم را در این تابلوها کالبدشکافی می‌کنم.»
booklover
ـ توی فرهنگ ما آزتک‌ها، قلب دوتیکه‌شده خشونت نیست. هدیه‌ای‌ئه که هر آدمی می‌تونه به مهم‌ترین آدم زندگی‌ش بده. ـ همون کاری که مادرتون کرد؟ عجیبه! ـ همه‌چیز فرهنگ ما سرخ‌پوست‌ها عجیبه. اما تو نباید بترسی. برگشتم و توی صورتش زل زدم: «چیزی که برای من ترسناکه این قلب نصف‌شده نیست. من از تنهایی تو می‌ترسم. تو خیلی تنهایی. ولی... شاید یه شانس هم آورده باشی.» ـ اینکه تنهایی باعث وحشتم نمی‌شه. گفتم: «و اینکه تو خودت به‌تنهایی برای خودت کافی هستی. همون‌طور که خودت گفتی.
sourina
«همهٔ ما میون ارواح درگذشته یه آشنا داریم. همون آشنا بهمون کمک می‌کنه که میون باقی ارواح احساس بدی نداشته باشیم.»
sourina
اصلاً از کارشان سر درنمی‌آوردم. به‌نظرم زیادی خون‌گرم و شلوغ بودند. من تازه از اروپا آمده بودم، آن هم از فرانسه. آنجا اگر قرار بود این‌قدر خوش‌حال باشی فکر می‌کردند حتما یک طوری‌ات می‌شود. نهایت اینکه خل‌وچل هستی.
sourina
تو درست می‌گی دیه‌گو. زندگی عادلانه نیست. حتی عدالت هم فقط شامل اون‌هایی می‌شه که به‌وقتش مرتکب هزار جور بی‌عدالتی شده‌ن.
sourina
با مهربانی نگاهم کرد و هیجان‌زده گفت: «من به تو زندگی رو یاد می‌دم. زندگی‌ای که مثل خیال می‌مونه. یا بهتره بگم کابوس. اگه ما یاد بگیریم که زندگی رو مثل خیال نگاه کنیم، اون‌وقت می‌تونیم واقعی‌ترین نقاشی‌های دنیا رو بکشیم.»
sourina
آدم‌بزرگ‌ها همیشه دربارهٔ فهم و شعور کوچک‌ترها اشتباه می‌کنند.
sourina
گاهی فکر می‌کنم خودش هم از آن‌همه درد و رنجی که می‌کشد و زخم‌هایی که بر تنش دارد، لذت می‌برد. لذتی که من از آن سر درنمی‌آورم. اما فکر می‌کنم همین دردها و زخم‌ها از او همچین هنرمندی ساخته. شاید برای همین زخم‌هایش را دوست دارد.
starlight
آدم‌ها هرچی بی‌رحم‌تر باشن، بیشتر می‌ترسن.
اسماء
به‌هرحال بعد از اون روزی که پیکاسو به اون افسر آلمانی گفت ‘گرونیکا کار شماست نه من’،
والِــری،خـزانــه‌کــتاب؛
«بهشت رو کسی برای مردم نمی‌سازه فریدا. مردم باید خودشون بهشت خودشون رو بسازن.
friend moon :)
تلخ نگاهم کرد و گفت: «یادت باشه، حتی اگه تموم دنیا هم باهات دوست باشن، باز تنهایی. برداشت تو درسته سام. ما به‌شکل ترسناکی تنهاییم. فقط می‌خواهیم تظاهر کنیم که این‌طور نیست. هرچی دوروبرمون شلوغ‌تر باشه، تنهاتریم.»
sourina
شانه بالا انداختم و گفتم: «همه‌مون مجبوریم. چون باید زندگی کنیم.»
sourina

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۲۹,۵۰۰
تومان