بریدههایی از کتاب زمانی که همصحبت فریدا بودم
۴٫۳
(۲۰)
ما بهشکل ترسناکی تنهاییم. فقط میخواهیم تظاهر کنیم که اینطور نیست. هرچی دوروبرمون شلوغتر باشه، تنهاتریم.»
moonchild
«میبینی فریدای من؟ زندگی عادلانه نیست. یه عده باعث بدبختی و بیچارگیِ یه عدهٔ دیگه میشن. اونوقت نقاش ما میره از بدبختی و فقرِ اون بیچارهها شاهکار خلق میکنه و بعد همون شاهکارها رو به اون عدهای میفروشه که باعث اونهمه فقر و فلاکت شدهن. به همین سادگی!»
sourina
گاهی فکر میکنم تنها احساس خوب بعد از مرگ اینه که از گور بیرون بیای و بری یه روزنامه بخری. بعد با دیدن خبرهای این دنیا تازه متوجه بشی چقدر خوشبختی که دیگه نیستی.»
sourina
تلخ نگاهم کرد و گفت: «یادت باشه، حتی اگه تموم دنیا هم باهات دوست باشن، باز تنهایی. برداشت تو درسته سام. ما بهشکل ترسناکی تنهاییم. فقط میخواهیم تظاهر کنیم که اینطور نیست. هرچی دوروبرمون شلوغتر باشه، تنهاتریم.»
𝑙𝑖𝑡𝑡𝑙𝑒 𝑔𝑖𝑟𝑙:))
تو درست میگی دیهگو. زندگی عادلانه نیست. حتی عدالت هم فقط شامل اونهایی میشه که بهوقتش مرتکب هزار جور بیعدالتی شدهن.
moonchild
«یادت باشه، حتی اگه تموم دنیا هم باهات دوست باشن، باز تنهایی.
Amir Sabeti
گاهی فکر میکنم خودش هم از آنهمه درد و رنجی که میکشد و زخمهایی که بر تنش دارد، لذت میبرد. لذتی که من از آن سر درنمیآورم. اما فکر میکنم همین دردها و زخمها از او همچین هنرمندی ساخته.
Asal
خصوصاً وقتی میدیدم کسانی دارند از فقر حرف میزنند که حتی نمیدانستند فقر چیست.
sourina
برگشت سمتم و بهتزده نگاهم کرد: «خیال کردی جادوگری هم مثل شعبدهبازیه که توی سه دقیقه انجامش میدن و خرگوش رو از کلاه بیرون میآرن و تمام؟ نه پسرجون، جادوگری لِم داره. زمان خودش رو داره. ساعت و دقیقهش هم مهمه. ماه باید کامل باشه و... خودمون هم باید آماده باشیم.»
پرسیدم: «و اگه آماده نباشیم؟»
کمی فکر کرد. بعد با چشمهایش که یکهو ترسناک شده بودند، زل زد توی چشمهایم و گفت: «ممکنه یه شبح خبیث توی تنمون حلول کنه. یا اصلاً اشباح بزرگان ما رو به جمع خودشون راه ندن.»
sourina
بعد رو به من کرد و به خنده گفت: «میدونی من نقاشیکردن رو از وقتی شروع کردم که بهخاطر یه تصادف وحشتناک مجبور بودم مدتها توی خونه بستری باشم؟ برای همین قدر دردکشیدن رو میدونم. دردکشیدن میتونه گاهی باعث خلاقیت بشه. تا الان بیشتر از بیست بار روی بدنم عمل جراحی انجام دادهن.»
یکهو از دهانم پرید: «احتمالاً بیشتر از این هم بشه.»
بیتوجه به حرفم ادامه داد: «درد با من به دنیا اومده. زخم و خون دو شریک همیشهٔ زندگیم بودهن.» رو کرد به دیهگو و داد زد: «حتی بیشتر از تو دیهگو ریورا! حتی بیشتر از پدر و مادرم!»
sourina
«من واقعیت خودم رو نقاشی میکنم. اما این احمقها فکر میکنن کارهای من خیالیه.»
friend moon :)
آدمها هرچی بیرحمتر باشن، بیشتر میترسن.
booklover
پیشازطلوع انگار حرف نابجایی شنیده باشد، گفت: «هیچ مرضی بیخودی بار تن آدم نمیشه. شما سفیدها وقتی اومدین اینجا، غیر از تمدن وحشیتون هزارویک مرض هم برای مردم ما آوردین. ولی نسل ما باز هم ادامه پیدا کرد. میدونی چرا جوون؟»
sourina
بیخیال گفتم: «راستکی و دروغکیش رو نمیدونم. من که فکر میکنم جادوگر و این چیزها همهش چرنده. نهایتش یه جور شعبدهبازیه. اصلاً این چیزها مال کتاب هزارویکشبه. الان ما توی قرن بیستم هستیم.»
sourina
مکزیکیها خیلی خونگرم هستن. مردمی که زندگیشون به شادبودن و جشن و خوشی میگذره، معمولاً مردم خونگرمی هستن. دیهگو و فریدا که دیگه نوبر بودن. دوستان واقعی! با اونها میتونستی همیشه خوش بگذرونی. البته همیشهٔ همیشه هم که نه...»
Amir Sabeti
حتی اگه تموم دنیا هم باهات دوست باشن، باز تنهایی. برداشت تو درسته سام. ما بهشکل ترسناکی تنهاییم. فقط میخواهیم تظاهر کنیم که اینطور نیست. هرچی دوروبرمون شلوغتر باشه، تنهاتریم.»
booklover
«وقتی آدمها بهت اعتماد میکنن، بدون که دیگه بزرگ شدی.
booklover
«من به تو زندگی رو یاد میدم. زندگیای که مثل خیال میمونه. یا بهتره بگم کابوس. اگه ما یاد بگیریم که زندگی رو مثل خیال نگاه کنیم، اونوقت میتونیم واقعیترین نقاشیهای دنیا رو بکشیم.»
booklover
گفتم: «چرا؟»
ـ چون یاد گرفتیم از خودمون در مقابل میکروبهایی که شما با خودتون آوردین، محافظت کنیم. و شرط اولش چی بود؟
این بار رو کرد به فریدا. چون مطمئن بود جواب درست را او میداند. فریدا رو کرد به من: «چون همیشه حموم میکردیم و به بهداشت فردیمون اهمیت میدادیم.» به پیشازطلوع لبخندی زد و گفت: «الان میریم بیمار رو میآریم.»
sourina
ـ از نظر خُلقوخو. هر دو خودخواهین و خواستههای خودتون رو به همهچی ترجیح میدین. حتی به همدیگه. اونوقت انتظاراتی از هم دارین که برآورده نمیشه و خب طبیعیه که از دست هم شاکی میشین و کارتون به دعوا میکشه.
sourina
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۲۹,۵۰۰
تومان