بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زمانی که هم‌سنگر پیکاسو بودم | طاقچه
تصویر جلد کتاب زمانی که هم‌سنگر پیکاسو بودم

بریده‌هایی از کتاب زمانی که هم‌سنگر پیکاسو بودم

۴٫۵
(۲۵)
خیلی دلم می‌خواد یه روز برم یه موزه‌گردی حسابی.
i_ihash
همینگوی گفت: «آدما همیشه تو یه دوره‌هایی می‌زنه به کله‌شون و تموم چیزایی رو که ساخته‌ن خراب می‌کنن. ولی نگران نباش. این دوره‌ها همیشه بوده و همیشه هم مجبور می‌شن یه جایی تمومش کنن.»
sourina
«چه فرقی می‌کنه؟ گاهی نصف یه ملت تصمیم می‌گیرن راه غلط رو برن. بدبختی ما اینه که همیشه فکر می‌کنیم حق با اکثریته!»
sourina
«طبیعت در برابر بی‌رحمی انسان خیلی خونسرده.»
sourina
گفت: «دایی‌جون! چرا آدما همه‌ش دارن همدیگه رو می‌کُشن؟» دایی کمی فکر کرد و گفت: «آدما همیشه از روی اشتباه کاری رو می‌کنن که فکر می‌کنن به نفعشونه. ولی در نهایت به ضررشون تموم می‌شه.»
r.k
دلم نیامد بگویم آدم‌هایی که شاهکار خلق می‌کنند، لزوماً اخلاق و رفتار شاهکاری ندارند. این حرفم می‌توانست قبل از همه به خود او برگردد.
sourina
جنگ به‌خودی‌خود بد است، اما هیچ‌چیز بدتر از جنگی نیست که در آن مردم یک کشور شروع کنند خودشان علیه خودشان جنگیدن.
sourina
هر بار ملتی دیوونه شده و به جون خودش افتاده، یه دیکتاتور از میونش سر بلند کرده.
i_ihash
انگار زیرش آتش روشن کرده باشند، مثل اسپند از روی صندلی کهنهٔ لهستانی گوشهٔ کارگاه که بر آن نشسته بود، جهید و داد زد: «چه فرقی می‌کنه؟ گاهی نصف یه ملت تصمیم می‌گیرن راه غلط رو برن. بدبختی ما اینه که همیشه فکر می‌کنیم حق با اکثریته!»
دکترای کرم کتاب
- من هیچ امیدی تو این کشتار وحشیانه نمی‌بینم. این کشتار سرآغاز کشتارهای بعدی بشره. بشر بعد از گرونیکا دیگه اون انسان قبل نیست. وحشی‌تر و بی‌قیدوبندتر شده. خصوصاً تو کشتار و جنایت. من هیچ امیدی به آیندهٔ این بشر ندارم.
sourina
پیکاسو کمی فکر کرد و بعد گفت: «وقتی قراره بلا نازل بشه، می‌شه. جلوشو نمی‌شه گرفت. اما می‌شه کوبیدش. می‌شه ازش انتقاد کرد.»
sourina
دیروز به او گفتم: «بخت وقتی با استعداد همراه بشه، حتماً نتایج درخشانی داره.»
sourina
پدرو گفت: «هیچ هدف نظامی مهمی اینجا برای زدن نیست. فقط یه‌عده مردم بی‌دفاع. چرا دارن این‌جور بمبارون می‌کنن؟!»
دکترای کرم کتاب
ادامه دادم: «بدتر از اون. ماشین کشتار هیتلر هنوز به‌شکل جدی راه نیفتاده. امروز یه عده رو می‌گیره، فقط چون مشکل جسمی و بدنی دارن. چند وقت دیگه کولی‌ها رو فقط به جرم کولی بودن می‌گیره. بعدها یه عده رو به اسم مذهب و دین می‌کشه و بعدتر دستور کشتن هر کسی رو که باهاش مخالف باشه. هنوز خیلی مونده تا جهان با هیولایی مثل هیتلر آشنا بشه.»
دکترای کرم کتاب
«اصلاً شهر گرونیکا به‌خاطر این تابلو معروف شد. این تابلو اولین نقاشی کوبیستیه که به کوبیسم باوجدان معروف شد. برای اولین‌بار هنر مدرن مستقیماً به مشکلات و دغدغه‌های جهان اشاره کرده بود. کوبیسمی که انگشتش رو به وجدان مخاطبش اشاره می‌ره و اونو به چالش دعوت می‌کنه.»
sourina
این موجود دوپا کسی نبود که بشود برای ساختن آینده‌ای روشن روی او حساب کرد. آینده فقط می‌توانست برای آن‌هایی روشن باشد که دربارهٔ آن حق تصمیم گرفتن داشتند. هیچ حقی برای بقیه، برای آن کسانی که در این تصمیم گرفتن‌ها نقشی نداشتند، قائل نبودند.
sourina
فکر نمی‌کردم انسان قرن بیستم تا این اندازه می‌تواند نسبت به همنوعانش وحشیگری کند. این انسان متمدنی بود که تکنولوژی را دستاویز تمدن خود کرده بود. تمدنی که می‌خواست بر پایهٔ کشتار خودش را به جهان ثابت کند.
sourina
: «می‌خوان بگن اگه بخوان می‌تونن بکشن و می‌کُشن.»
sourina
«حتی قواعد جنگی هم این‌قدر ناجوانمردانه نیست. دارن سلاخی‌شون می‌کنن!»
sourina
گفت: «بعله که اومده‌م. خیلی وقت‌ها برای رفتن به فرانسه از همین راه‌ها گذشته‌م. شهر خوبیه. آدمای خوبی هم داره. اصیل و باوقار. با اینکه پولدار نیستن ولی غرور دارن. فقط غرور و اصالت می‌تونه همچین آرامش و متانتی به یک شهر کوچیک بده. اصالت همیشه زیباست. درست مثل این شهر که این‌قدر تو این عصر بهاری زیبا و خیال‌انگیزه. تو راست گفتی سامی! شاید اینجا چیزی برای کشیدن پیدا کنم.»
sourina

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد