بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وقتی هرگز از راه می رسد | صفحه ۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب وقتی هرگز از راه می رسد

بریده‌هایی از کتاب وقتی هرگز از راه می رسد

انتشارات:انتشارات علمی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۱ رأی
۳٫۹
(۲۱)
البته که منم احساساتی دارم. ولی باید باهاشون چی کار کنم؟ هیچ راهی برای برگشتن به عقب وجود نداره، داره؟ هیچ راهی واسه اینکه همه چی مثل قبل بشه.
zohreh
«من خودم بیشتر آدمی هستم که کلاً یه چیز رو می‌ذارم کنار. مردم دوست دارن همه چیز رو نبش قبر کنن، برای اشتباهاتشون غصه بخورن. فایدش چیه؟ دیگه کار از کار گذشته. وقتی اتفاق افتاده دیگه کاریش نمی‌شه کرد. تنها کاری که می‌تونی بکنی اینه که رهاش کنی و بری ـ و راه برگشتی هم برای خودت نذاری.»
zohreh
مانند فیلم روز گراندهاگ که در آن بیل مری هر روز صبح که بیدار می‌شد در همان جهنم قدیمی بود
zohreh
مردم مجبورن قبل از اینکه بفهمن دارن اشتباه می‌کنن مرتکب اشتباهات خودشون ـ بعضی وقت‌ها اشتباهاتی بزرگ ـ بشن. مشکل اینجاست، که معمولا خیلی دیر این رو می‌فهمن، و همه چیز سر یه نفر دیگه خراب میشه.
zohreh
خنده‌داره که چه چیزهایی رو میتونی با نگاه‌کردن به گذشته بفهمی.
zohreh
وجدان کاری چیزی نیست که تو فقط تو یه سری از قسمت‌های زندگی‌ات داشته باشی و در بقیه قسمت‌ها نه. تو یا داریش، یا نداریش.
zohreh
وقتی داری بر اساس قرارداد نویسندگی می‌کنی، زمانی که در اختیار داری خیلی کمتر از اون چیزیه که بتونی بهترین کلمات رو انتخاب کنی. ضرب‌العجل‌ها واقعی هستند، و اگر تو می‌خوای که همچنان برای نوشتن کتاب بهت پولی بدن، باید با اون‌ها با احترام برخورد کنی. اینجا مسئله پیدا کردن مرز میان بازدهی و وجدان کاریه و بعد رد شدن از اون. دقت بالایی نیاز داره.
zohreh
«من فقط فکر می‌کنم که اگه آدم قراره صد هزار تا کلمه روی کاغذ بیاره، باید برای انتخاب کلمهٔ مناسب وقت بگذاره، نه اینکه هر کلمه‌ای که دم دستش بود رو سریع بنویسه. تو نویسندگی باید از کیفیت حرف زد نه کمیت.»
zohreh
نیاز جامعه به لذت بردن از رنج کشیدن دیگرانه. آسیب‌های انسانی مهم تلقی نمیشه.
zohreh
آدم‌های ناامید دست به کارهای ناامیدانه می‌زنند.
zohreh
عشق حقیقی و خوشحال بودن تا ابد برای قصه‌ها است - و اینکه گاهی‌اوقات مرز میان قورباغه و شاهزاده بسیار نامشخص است.
zohreh
هیچ چیزی وجود نداره که یه کم کافئین و یه کم کانسیلر نتونه درستش کنه.
zohreh
خودش را برای چیزهایی سرزنش می‌کرد که حتی ذره‌ای هم مقصر آن‌ها نبود
zohreh
«من قضاوت نمی‌کنم، کریستی- لین.» «نمی‌کنی؟» «فقط... با دقت نگاه می‌کنم.»
zohreh
حقایق ممکنه خیلی تلخ باشن، اما همچنان حقیقتن. وانمود کردن به اینکه وجود ندارن، هیچوقت جواب نمیده.
zohreh
اون‌ها خیانت می‌کنن چون جای خالی یه چیزی رو توی خودشون احساس می‌کنن، واسه چیزی رو که می‌خوان بدست میارن و مال خودشون می‌کنن، چون نیاز دارن که کل اون جای خالی رو پر کنن.
zohreh
بعضی وقت‌ها یه چیزایی پیش میاد، چیزایی که دست ما نیستن. چیزایی که حسابی زمینمون می‌زنن. و بلندشدن اصلاً کار آسونی نیست.
zohreh
«تو همیشه راجع به مردم بدترین حالت ممکن رو درنظر میگیری یا فقط درمورد من اینجوریه؟»
zohreh
اینکه در میان کتاب‌ها ناپدید شود یک تسکین‌بود، مانند گم کردن خود در جنگل.
zohreh
فکر می‌کنم ما هممون برمی‌گردیم به چیزای که میشناختیم. کشش بسیار قوی حس دلتنگی نسبت به گذشته.
zohreh

حجم

۳۷۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۹۶ صفحه

حجم

۳۷۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۹۶ صفحه

قیمت:
۸,۵۰۰
تومان