بریدههایی از کتاب بعد از آنا
۳٫۵
(۸)
چشمها ممکن است چشمانداز واضحی از روح کسی باشند، مثل دوربینی دوچشمی که به درون قلب انسان متمرکز شده است.
zohreh
«سوگیری تأییدی به این معنیه که وقتی به یه نتیجهای درباره مجرم برسید، دنبال حقایقی بگردین که نتیجهگیریتون رو اثبات کنه و حقایقی که اینکارو نمیکنه رو نادیده بگیرین.»
zohreh
به آسمان سیاه نگریست، بدون اینکه علتش را بداند؛ درخواستی از خدا؟ برای راهنمایی؟ برای کمک؟ دعایی آرام؟ برای بخشش؟ اما تنها چیزی که میدید، ظلمات بود. روی زانوان لرزانش ایستاد و به سمت خانه رفت.
چون او مادر بود و باید انجاموظیفه میکرد.
zohreh
طبقه دوم خانه تاریک بود، پشت بام، خط بیرونی سایهواری در مقابل آسمان تیرهوتار بود. ابرها ماه را پوشانده بودند و ستارهای در دید نبود. نوری که از خانههای مجاور میآمد، درخشش غبارآلودی در هوا ایجاد کرده بود.
zohreh
«البته! تو فکر میکنی اوضاع بد پیش میره. چرا به این فکر نکنی که خوب پیش میره؟»
«چون هیچوقت خوب پیش نرفته؟»
«اوضاع تغییر میکنه.»
zohreh
«اما شما از شدت وحشت، فریاد نزدین؟»
«خیر.»
«فریاد نزدین تا درخواست کمک کنید؟»
«خیر. من پزشکم. خودم کمکم.»
zohreh
«مادرم همیشه میگفت: "اگه دری بسته بشه، یه در دیگه باز میشه."»
zohreh
مگی هم از جا بلند شد. «همین که برگشته به زندگیم، خوشحالم.»
«البته که هستی، اونم باید باشه. هر دختری به مادر نیاز داره، مگه نه؟»
zohreh
«کاری که من با آنا میکنم اینه که کمکش کنم خودش رو سرزنش نکنه چون برای عزتنفسش مضره.»
zohreh
«آنا بهم گفت که توی فیسبوک، شما رو دنبال میکنه. شاید تمایل داره که زندگی خانوادگی شما رو آرمانی و بینقص تصور کنه، همونطوری که ما به عکسهای قشنگی که واسه همدیگه منتشر میکنیم، باور داریم. فضای مجازی، مشاوره دادن به کودکان و نوجوانان رو خیلی سختتر کرده. اونا تمام چیزایی رو که بقیه درباره زندگیشون، دوستاشون، والدینشون و اینجور چیزا رو توی صفحهشون منتشر میکنن، باور میکنن.»
zohreh
حجم
۳۷۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۳۷ صفحه
حجم
۳۷۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۳۷ صفحه
قیمت:
۷,۵۰۰
تومان