- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب اپلای
- بریدهها
بریدههایی از کتاب اپلای
۴٫۲
(۱۰۹)
یه چیز دیگه هم هست بهنام اسراییل که این مالیاتای اروپا و آمریکا میره سمت اون آدم کشا. من جلوی ورزشکارشون بازی نمیکنم و مدال طلا رو که اینهمه اردو و سختی میکشم رو واگذار میکنم، اونوقت برم خرکاری کنم و پول بهشون بدم که خرج بمب و موشکشون کنند و تهدیدمون.
Fatemeh Najjar
وقتی چند میلیارد خرج دو تیم پایتخت نشین میکنند طبیعتا برای قهرمانهای رشتههای دیگر گردوخاک ته خزانه میماند.
Fatemeh Najjar
ما اینجا مثل مس هستیم که الکترونهایمان فقط حرکت کاتورهای دارند! مدیریت تحقیقات آنقدر ضعیف است که یک ولتاژ به این الکترونهای پرتوان وصل نمیشود تا جریانهای قوی ایجاد بشود!
Fatemeh Najjar
من فکر میکردم جمهوری اسلامی شده که همه مثل هم باشند. روسا خدمتگذار باشند یا مثل همه حقوق بگیرند.
Fatemeh Najjar
دروغ بزرگ را همه راست میپندارند.
Fatemeh Najjar
راست میگفت آرش. گاهی آدم دلش میخواهد که نخوابد. انگار وقتی بیدار میشوی دنیا رفته و تو جا ماندهای.
Fatemeh Najjar
گاهی باید گذاشت و گذشت. دید و دل نداد.
m-a
با سهراب هم باید صحبت کنم که نگوید چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید. به جایش بگوید چشمها را باید بست، بعضی چیزها را نباید دید. کنترل نگاه، دل را هم به مدیریت میکشاند.
آر-طاقچه
وحید مثل ما به زندگی، معادلهوار نگاه نمیکند که بخواهد برای حلش ساعتها وقت بگذارد. آسان گرفته و خدا هم آسانترش کرده انگار برایش...
آر-طاقچه
با سهراب هم باید صحبت کنم که نگوید چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید. به جایش بگوید چشمها را باید بست، بعضی چیزها را نباید دید. کنترل نگاه، دل را هم به مدیریت میکشاند.
آر-طاقچه
سهشنبهها با موری فریاد تشنگی روحی انسان است.
کاربر ۸۶۶۸۳۱
اینجا یک پنجره برایت باز میکنند تا لذت را نشانت بدهند، اما هیچوقت از در خانه راهت نمیدهند. همیشه همان پشت پنجره میمانی با همان بهرهٔ اندک. غریبهای همیشه؛ نه اهل خانه!
آر-طاقچه
حجم
۲۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۵۵,۸۰۰
تومان