بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیمار خاموش | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیمار خاموش

بریده‌هایی از کتاب بیمار خاموش

۴٫۴
(۱۶۲۶)
اگر خودم را توجیه کنم، دهانم باید مرا محکوم کند.
Moonlight🌕
همه جا پر از درد است و ما فقط چشم‌های‌مان را به روی‌شان می‌بندیم.
paniz moradinejad
هدف از درمان، اصلاح گذشته نیست. بلکه درمان بیمار را قادر می‌کند تا با گذشته‌اش روبه‌رو شود و آن را برای همیشه کنار بگذارد. آلیس میلر
Oryx & Crake
عشقی که صداقت نداشته باشد، اسمش عشق نیست
نَــسـی
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند. زیگموند فروید
Tina
شانه‌هایم را بالا انداختم و گفتم: «می‌خواهم به مردم کمک کنم. واقعیت این است.» مزخرف گفتم. البته واقعاً می‌خواستم به مردم کمک کنم. اما این هدف دومم بود. به‌خصوص از زمانی که شروع به درس خواندن کردم. انگیزهٔ واقعی‌ام خودخواهی محض بود. می‌خواستم به خودم کمک کنم. و عقیده داشتم همهٔ افرادی که در مرکز سلامت روانی کار می‌کنند، همین انگیزه را دارند. ما به سمت این حرفه کشیده شده بودیم، چون آسیب دیده بودیم و می‌خواستیم از این درس‌ها برای التیام خودمان بهره ببریم.
sima
این یادداشت را در کافه آرنیستا می‌نویسم. بیش‌تر روزها به این‌جا می‌آیم. حس می‌کنم گاهی لازم است که از خانه خلاص شوم. وقتی مردم دور و برم هستند، حتی وقتی فقط گارسون بی‌حالِ این کافه باشد، حس می‌کنم مثل انسان با دنیا در ارتباطم. در غیر این‌صورت در معرض خطر توقف و خروج قرار می‌گیرم. انگار ممکن است ناپدید شوم.
مهدی بهرامی
دیشب باز با هم بحث داشتیم. دست‌کم فکر می‌کنم حالا دیگر از چیزی که دربارهٔ آن بحث‌مان شد، مطمئن نیستم.
مهدی بهرامی
«وقتی کسی داروی زیاد مصرف می‌کند، بردنش به جایی دیگر غیرممکن است. انگار که شش فوت زیر آب باشد.»
مهدی بهرامی
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند.
.........
نوشتن یک جور آزادسازی است. یک جور تخلیه که می‌توانی با آن خودت را شرح دهی. به نظرم چیزی مثل درمان.
پویا پانا
یک مرد هیچ وقت زن مورد علاقه‌اش را ترک نمی‌کند. اگر دوستش داشته باشد.
Eli
من عقیده دارم که همهٔ ما دیوانه هستیم و فقط روش دیوانگی‌مان با هم فرق دارد.
علاقه بند
به سختی می‌شد باربی را جدی گرفت.
A PERSON
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند.
b.shakiba
جنون قتل و جنون خودکشی در لحظه متولد نمی‌شوند. منشأ آن‌ها به سرزمین پیش از حافظه، دوران کودکی، سوءاستفاده‌ها و بدرفتاری‌ها برمی‌گردد که در طول سال‌ها قدرت می‌گیرد و ناگهان منفجر می‌شود و اغلب هدفی نادرست را نشانه می‌گیرد.
آلیس در سرزمین نجایب
همهٔ بیماران زن بودند و بیش‌ترشان خطوطی از زخم در ظاهرشان داشتند. آن‌ها زندگی نسبتا سختی داشتند و از وحشت رنج می‌بردند. وحشتی که آن‌ها را به سرزمین خالی از انسان بیماری روانی رهنمون شده بود. می‌توانستی سفرشان را به خوبی از چهره‌شان بخوانی.
Mary
جنون قتل و جنون خودکشی در لحظه متولد نمی‌شوند. منشأ آن‌ها به سرزمین پیش از حافظه، دوران کودکی، سوءاستفاده‌ها و بدرفتاری‌ها برمی‌گردد که در طول سال‌ها قدرت می‌گیرد و ناگهان منفجر می‌شود و اغلب هدفی نادرست را نشانه می‌گیرد.
Farshid
برای مادرم یا خودم و حتی آن فقیر بی‌خانمان گریه نمی‌کردم. برای همه گریه می‌کردم. همه جا پر از درد است و ما فقط چشم‌های‌مان را به روی‌شان می‌بندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشت‌زده‌ایم و همدیگر را می‌ترسانیم.
🍁paiiz
حق با روت بود. عشقی که صداقت نداشته باشد، اسمش عشق نیست
sumit

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان