بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیمار خاموش | صفحه ۳۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیمار خاموش

بریده‌هایی از کتاب بیمار خاموش

۴٫۴
(۱۶۲۷)
خدا را شکر که این دفتر را برای نوشتن دارم. باعث می‌شود عقلم را از دست ندهم. چون کس دیگری نیست که بتوانم با او حرف بزنم. کسی که به او اعتماد کنم..
mh.mirvakili
«مشکل این است که ما خیلی ریسک گریز شده‌ایم و به جای دادن هر شانسی داروها را زیاد می‌کنیم. ما باید آن‌قدر شجاع باشیم که با جنون روبه‌رو شویم، نه این‌که سعی کنیم حبسش کنیم.»
mh.mirvakili
در این سکوت گفت‌وگویی یک‌طرفه و دائمی در ذهنم رخ می‌داد. میلیون‌ها سؤال را با خودم مرور می‌کردم. چرا آن کار را کرد؟
mh.mirvakili
کودکی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته و زجر کشیده، هرگز نمی‌تواند در واقعیت و در شرایطی که بی‌دفاع و ناتوان است، انتقام بگیرد. اما می‌تواند و قطعاً در تصوراتش خشن می‌شود. غضب هم مثل ترس یک واکنش است.
mh.mirvakili
یکی از سخت‌ترین چیزها این است که در بیش‌تر موارد وقتی نیاز به دوست داشته شدن داریم، این اتفاق نمی‌افتد. احساس وحشتناکی است. درد ناشی از دوست نداشته شدن.»
mh.mirvakili
خشم، ارتباط قدرتمندی است
mh.mirvakili
«درمان فقط به حرف زدن نیست. ایجاد فضای امن هم هست. بیش‌تر روابط، غیرکلامی هستند و مطمئنم که خودت هم این را می‌دانی.»
mh.mirvakili
صدای حرف زدن رفتار همیشه بلندتر از واژه‌هاست
mh.mirvakili
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند.
mh.mirvakili
صحبت کردن به منظور درمان شدن راه اصلی نجات من بود
mh.mirvakili
کسی که برای دیدن، چشم و برای شنیدن، گوش دارد، شاید خودش را متقاعد کند که هیچ چیز فناپذیری نمی‌تواند رازی داشته باشد. اگر لبانش خاموشند، با نوک انگشتانش حرف می‌زند و راز نگفته از هر روزنه‌اش سر به بیرون می‌زند.
کاربر ۸۷۵۵۳۵۵
اگر لبانش خاموشند، با نوک انگشتانش حرف می‌زند
mh.mirvakili
نوشتن یک جور آزادسازی است. یک جور تخلیه که می‌توانی با آن خودت را شرح دهی. به نظرم چیزی مثل درمان.
mh.mirvakili
همه جا پر از درد است و ما فقط چشم‌های‌مان را به روی‌شان می‌بندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشت‌زده‌ایم و همدیگر را می‌ترسانیم.
mahshid zadmehr
کسی که هیچ وقت نیاموخته خودش را تحویل بگیرد، در زندگی مضطرب می‌شود.
sara
اما باید روبه‌روی خودت بنشینی.
sara
. فکر می‌کنم آن‌چه مرا می‌ترساند، ناشناخته‌هاست. دوست دارم بدانم که قرار است به کجا بروم.
sara
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند.
sara
فقط در سکوت روبه‌روی هم نشستیم.
sara
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند. ‫زیگموند فروید
کاربر ۸۷۱۷۲۷۲

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان