بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیمار خاموش | صفحه ۶۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیمار خاموش

بریده‌هایی از کتاب بیمار خاموش

۴٫۴
(۱۶۲۹)
انتخاب معشوق خیلی شبیه انتخاب درمانگر است. باید از خودمان بپرسیم که آیا با من صادق است، به انتقادهایم گوش می‌دهد، به من اجازهٔ اشتباه می‌دهد و آیا وعده‌های غیرممکن می‌دهد یا نه؟
nazila
و هر دومان در اولین فرصت خانه را ترک کردیم. اما خیلی زود فهمیدیم که فاصلهٔ جغرافیایی تاثیر کمی روی دنیای درون‌مان دارد. بعضی چیزها به راحتی از یاد نمی‌روند.
Vahid&Maryam
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند. زیگموند فروید
Vahid&Maryam
آن‌ها زندگی نسبتا سختی داشتند و از وحشت رنج می‌بردند. وحشتی که آن‌ها را به سرزمین خالی از انسان بیماری روانی رهنمون شده بود. می‌توانستی سفرشان را به خوبی از چهره‌شان بخوانی. ام
سمانه
در حین حرف زدن متوجه شدم که فرقی نمی‌کند که جزئیات حرف‌هایم چه‌قدر ناراحت‌کننده باشد. چون هیچ حسی به آن‌ها نداشتم. من از دنیای احساساتم جدا شده بودم. مثل دستی که از مچ قطع شده باشد. دربارهٔ خاطرات دردناک و قصد خودکشی‌ام حرف زدم، اما هیچ حسی نداشتم.
سمانه
همه جا پر از درد است و ما فقط چشم‌های‌مان را به روی‌شان می‌بندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشت‌زده‌ایم و همدیگر را می‌ترسانیم.
araa
همه جا پر از درد است و ما فقط چشم‌های‌مان را به روی‌شان می‌بندیم.
کاربر ۱۵۷۵۹۰۱
در قلب تمام هنرها رازی هست
s.kh
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند. زیگموند فروید
Hana
جنون قتل و جنون خودکشی در لحظه متولد نمی‌شوند. منشأ آن‌ها به سرزمین پیش از حافظه، دوران کودکی، سوءاستفاده‌ها و بدرفتاری‌ها برمی‌گردد که در طول سال‌ها قدرت می‌گیرد و ناگهان منفجر می‌شود و اغلب هدفی نادرست را نشانه می‌گیرد.
Hana
وقتی چیزی وجود ندارد، نباید تعجب کنم. فکر می‌کنم خطر داشتن دفتر خاطرات این است: همه چیز را اغراق می‌کنید، زیر نظر هستید و مرتباً حقیقت را کش می‌دهید. ژان پل سارتر
سوفیا
کسی که مدام و خیلی خوب دروغ می‌گوید، می‌تواند بدون احساس پشیمانی به شریکش خیانت کند.»
marya
من عقیده دارم که همهٔ ما دیوانه هستیم و فقط روش دیوانگی‌مان با هم فرق دارد.
nina61
برای هیچ درمانگری و حتی روت چیزی بدتر از این نیست که سال‌ها روی فرد آسیب‌دیده‌ای کار کند و نه مثل یک جوان، بلکه مثل پسربچه‌ای خواهان تغییر و بهتر شدن و شفا یافتنش باشد و با وجود صدها ساعت روان‌درمانی، حرف زدن و گوش دادن و تحلیل نتواند این روح را نجات دهد.
mry_azd
احساست مثل توپ درهم و برهمی است که کلی رشتهٔ پشمی به آن بسته شده است. اما این، هدف مشاوری مثل تو نیست. باید رشته‌ها را از هم باز کنی و ببینی کدام‌شان مال توست و کدام‌شان مال او.
mry_azd
خطر داشتن دفتر خاطرات این است: همه چیز را اغراق می‌کنید، زیر نظر هستید و مرتباً حقیقت را کش می‌دهید.
markar89
در طول زمان، ارتباط‌تان با منشأ زخم قطع می‌شود و ریشه‌های علّی را از یاد می‌برید. اما یک روز تمام آن عذاب‌ها و خشم‌ها بیرون می‌ریزند و مثل آتش زیر خاکستر باعث می‌شوند که سلاح به دست بگیرید.
markar89
سرش را بالا آورد و صاف در چشمانم زل زد. نگاهش مرا سوزاند. اگر نگاه می‌توانست کسی را بکشد، من مرده بودم.
امیر
تصور کنید که از پدرتان، کسی که زندگی‌تان بیش از هر کسی به او وابسته است، بشنوید که آرزوی مرگ‌تان را داشته باشد. برای یک کودک چه‌قدر ترسناک و آسیب‌زننده است و چه حسی از بی‌ارزشی و درد به او می‌دهد. حس بلعیده شدن، سرکوبی و مدفون شدن. در طول زمان، ارتباط‌تان با منشأ زخم قطع می‌شود و ریشه‌های علّی را از یاد می‌برید. اما یک روز تمام آن عذاب‌ها و خشم‌ها بیرون می‌ریزند و مثل آتش زیر خاکستر باعث می‌شوند که سلاح به دست بگیرید.
المیرا پویامهر
یک مرد هیچ وقت زن مورد علاقه‌اش را ترک نمی‌کند. اگر دوستش داشته باشد.
المیرا پویامهر

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان