بریدههایی از کتاب بیمار خاموش
۴٫۴
(۱۶۲۷)
هیچ نوزادی نمیتواند از مادرش متنفر باشد، مگر اینکه ابتدا مادر از او متنفر شده باشد.
مُحَـمَّدجَوٰآد🕊
یک رواندرمانگر سرآمد در حوزهٔ سوءاستفادهٔ جنسی یک بار به من گفت که در عرض سی سال کار مداوم با پدوفیلها هیچ وقت کسی را ندیده که خودش در دوران کودکی مورد سوءاستفاده قرار نگرفته باشد. این حرف به این معنی نیست که تمام بچههایی که مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، خودشان در بزرگسالی کودکآزار میشوند. اما غیرممکن است که کسی مورد سوءاستفاده قرار نگرفته باشد و کودکآزار شود.
مُحَـمَّدجَوٰآد🕊
کودکی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته و زجر کشیده، هرگز نمیتواند در واقعیت و در شرایطی که بیدفاع و ناتوان است، انتقام بگیرد. اما میتواند و قطعاً در تصوراتش خشن میشود.
مُحَـمَّدجَوٰآد🕊
این یک حقیقت است. یک مرد هیچ وقت زن مورد علاقهاش را ترک نمیکند.
اگر دوستش داشته باشد.
مُحَـمَّدجَوٰآد🕊
نمیتوانستم به حد کافی به او نزدیک شوم یا او احساس عمیقی به من نداشت. میخواستم که در او ذوب شوم. میخواستم در سینهاش فرو بروم و ناپدید شوم.
مُحَـمَّدجَوٰآد🕊
از شدت نفرت میسوختم. این مرد از کجا آمد و به زندگیام تعرض کرد؟ او چیزی را از دنیای من ربود و تصرف کرد که گرانبهاترین چیزم بود. این مرد یک هیولای غیرطبیعی بود. شاید اصلاً آدم نبود و وسیلهای بود که خدا به واسطهاش میخواست به شکل خشونتباری مرا مجازات کند. یعنی خدا داشت مرا مجازات میکرد؟ چرا؟ مگر جز عاشق شدن گناهی داشتم؟ کتی همان کسی بود که عمیقاً عاشقش بودم و به او نیاز داشتم. خیلی زیاد.
آیا این مرد عاشق کتی بود؟ شک داشتم. نه مثل من. فقط از جسمش استفاده میکرد. اصلاً به اندازهٔ من مراقب کتی نبود. من برای کتی میمردم. به خاطرش آدم میکشتم.
مُحَـمَّدجَوٰآد🕊
اثر احساسی زخمهای روانی بر کودکان و آشکار شدنشان در بزرگسالی. تصور کنید که از پدرتان، کسی که زندگیتان بیش از هر کسی به او وابسته است، بشنوید که آرزوی مرگتان را داشته باشد. برای یک کودک چهقدر ترسناک و آسیبزننده است و چه حسی از بیارزشی و درد به او میدهد. حس بلعیده شدن، سرکوبی و مدفون شدن. در طول زمان، ارتباطتان با منشأ زخم قطع میشود و ریشههای علّی را از یاد میبرید. اما یک روز تمام آن عذابها و خشمها بیرون میریزند و مثل آتش زیر خاکستر باعث میشوند که سلاح به دست بگیرید.
مُحَـمَّدجَوٰآد🕊
من و تو کودکی مشابهی داشتیم. پدرهایمان شبیه به هم بودند. و هر دومان در اولین فرصت خانه را ترک کردیم. اما خیلی زود فهمیدیم که فاصلهٔ جغرافیایی تاثیر کمی روی دنیای درونمان دارد. بعضی چیزها به راحتی از یاد نمیروند.
مُحَـمَّدجَوٰآد🕊
اما خیلی زود فهمیدیم که فاصلهٔ جغرافیایی تاثیر کمی روی دنیای درونمان دارد. بعضی چیزها به راحتی از یاد نمیروند.
مانی فارسی
در طول زمان، ارتباطتان با منشأ زخم قطع میشود و ریشههای علّی را از یاد میبرید. اما یک روز تمام آن عذابها و خشمها بیرون میریزند و مثل آتش زیر خاکستر باعث میشوند که سلاح به دست بگیرید.
مانی فارسی
تصور کنید که از پدرتان، کسی که زندگیتان بیش از هر کسی به او وابسته است، بشنوید که آرزوی مرگتان را داشته باشد. برای یک کودک چهقدر ترسناک و آسیبزننده است و چه حسی از بیارزشی و درد به او میدهد. حس بلعیده شدن، سرکوبی و مدفون شدن.
مانی فارسی
حق با او بود. حال بهتری دارم. نوشتن یک جور آزادسازی است. یک جور تخلیه که میتوانی با آن خودت را شرح دهی. به نظرم چیزی مثل درمان.
rozh
نوشتن یک جور آزادسازی است. یک جور تخلیه که میتوانی با آن خودت را شرح دهی. به نظرم چیزی مثل درمان.
Maedeh_ad
نوشتن یک جور آزادسازی است. یک جور تخلیه که میتوانی با آن خودت را شرح دهی. به نظرم چیزی مثل درمان.
Maedeh_ad
کتی مرا نجات نداد. او نمیتوانست کسی را نجات دهد. قهرمان نبود که مسحورکننده باشد. فقط یک دختر لعنتی ترسناک بود. یک دروغگوی خیانتکار. فقط از او اسطوره ساخته بودم.
Alireza Bodaghlou
به یاد داشته باش که عشقی که صداقت نداشته باشد، اسمش عشق نیست.»
غزل
«انتخاب معشوق خیلی شبیه انتخاب درمانگر است. باید
غزل
هیچ نوزادی نمیتواند از مادرش متنفر باشد، مگر اینکه ابتدا مادر از او متنفر شده باشد.
مانی فارسی
نوشتن اینها حس بهتری به من داد. وقتی روی کاغذ مینویسم، احساس امنیت بیشتری میکنم
مانی فارسی
اما عشق واقعی خیلی آرام و بیحرکت است.
اورسولا
حجم
۲۶۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۶۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان