بریدههایی از کتاب موکب آمستردام
۴٫۳
(۱۸۰)
گفت: «روی تیشرتهایتان چرا زدهاید?I love Hussein این حسین کیست؟» گفتیم: «یک آقایی بوده که خیلی سال قبل شهید شده؛ در مسیر آزادگی، برای آزادی من و تو و این حقوق بشر که الآن معلوم نیست از کجا آمده و به آن عمل نمیشود.»
حانیه
مهمترین تفاوتی که زیارت اربعین با وقتهای دیگر دارد هدفمند بودنش است. یک جریانی دارد مردم را یک جایی میبرد که شبیه هیچ جای دیگر نیست
حانیه
تو اگر حتی پایی برای رفتن نداری، باید با زانوانت یا با کشیدن سینههایت روی زمین به سوی او حرکت کنی.
ⓈⒶⓂⒶⓃ
حجابگذاشتن سختیهای خودش را دارد؛ ولی اصولاً هر چیزی که باارزش باشد آسان به دست نمیآید؛ مثل همین زیارت کربلا.
تنها شدم و فهمیدم تنهایی گاهی چه نعمت بزرگی است. چون کمی زودتر از همهجا ناامید میشوی و دستت را بلند میکنی و میگویی خدا.
اعتقاد من این است که زیبایی و پوست بدن و... همگی زودگذرند و ما همه پیر میشویم. دنیا همین است دیگر. مهم این است که بیاموزیم روح شخص را دوست داشته باشیم و نه بدنش را.
پیرزنها عصابهدست و بهسختی راه میآیند. بعضیها روی ویلچرند. این راه طولانی است. رفتنش سخت است ولی هرکس هرجور که بشود دارد میآید. من به عنوان یک جوان سالم میآیم خسته میشوم؛ نمیدانم واقعاً کسانی که ویلچر دارند چطوری میآیند؟ یا پیرزن و پیرمردهای سنبالا و عصابهدست چهجوری میآیند؟ انگار یک نیروی دیگری آدمها را میکشاند.
اگر آدم این راه را غیر از اربعین امام حسین علیه السلام بخواهد برود نمیتواند حتی ده کیلومتر برود. میماند؛ ولی این شوق و ذوقی است که هرکس برای زیارت کربلا داشته باشد همهچیز برایش آسان میشود.
حام
شاید بگویی آن اتفاقی که آن شب دیدهام فقط یک خواب بوده؛ ولی به نظر من درستش این است که خواب، آن زندگیای بود که من تا ۴۶ سالگی داشتم.
shariaty
میرفتیم سالنی که اجاره کرده بودیم را تحویل بگیریم میدیدیم هنوز دارند توی سالن میرقصند و بوی مشروب پیچیده. ما هم فقط نیمساعت وقت داشتیم سالن را سیاهپوش کنیم و صندلی بچینیم و آمادهاش کنیم. جوانها همه آماده بودند. تا سالن خلوت میشد همه میریختند توی سالن و هرکس یک کاری میکرد تا سر ساعت مجلس آماده شود. در عرض نیمساعت سالن رقص میشد مجلس امام حسین علیه السلام
shariaty
آنجا آدم زیاد بود. همهشان نماز میخواندند و روزه میگرفتند. همهشان مثل ما مسلمان بودند؛ ولی همانها بودند که امام حسین علیه السلام را شهید کردند. من میگویم شاید اگر ما هم آن زمان بودیم، طرف امام حسین علیه السلام میرفتیم؛ اما مادرم میگوید این حرفت درست؛ ولی الآن امام زمان عجل الله تعالی فرجه اینجاست. تو برای امام زمانت داری چهکار میکنی؟
shariaty
ما دوست داریم اسلام و مخصوصاً شیعه را به همه معرفی کنیم. مردم آنجا، خصوصاً دانمارکیها، وقتی میفهمند ما شیعه هستیم میگویند شما همانهایی هستید که خودتان را میزنید و پر از خون میکنید؟ فقط از ما شیعیان همین را میدانند. ما خودمان مقصر هستیم.
shariaty
توی ایران اگر هیئت هم رفته بودم، چنین هیئت و این مدل عزاداری پرشوری ندیده بودم. یک جورهایی زندگی دوبارهٔ من از اینجا شروع شد.
بعدها دربارهٔ مرکز اسلامی لندن چیزهای بیشتری فهمیدم. این مرکز اسلامی را بیت رهبری تأسیس کرده بود. رئیسش را هم خود رهبر انقلاب تعیین میکنند.
shariaty
خیلی وقتها وقتی ظهر میرسیدم خانه، اولین تصویری که میدیدم مادرم بود سرِ سجادهٔ نماز. غذا همیشه بعد از نماز مادر بود. این تصویر، پسِ ذهنت میماند و هرجا بروی با تو میآید.
shariaty
وقتی هدایت مییابید تازه میفهمید شیطان است که دارد سعی میکند مردم را به سمت گمراهی بکشاند. تا قبل از هدایتشدن شما را به حال خود واگذارکرده؛ ولی همینکه مسلمان میشوید القائات و وسوسههایش شروع میشود. این وسوسهها قبل از این وجود نداشتند؛ چون شیطان با کسی که در مسیر غلط قرار گرفته کاری ندارد.
shariaty
تصمیم گرفتیم توی فضای عمومی اروپا نمایشگاه عکس برگزار کنیم. گفتیم باید عکسهایی را انتخاب کنیم که واقعیت را نشان بدهند و کیفیتشان هم خوب باشد. کنار نمایشگاه، به سبک اربعین، شربت هم گذاشته بودیم. مردم صف کشیده بودند و شلوغ شده بود؛ یعنی آنجا هم برای چیز رایگان همه میدوند.
shariaty
در هلند نهتنها فقط آزاد نیستند؛ بلکه تشویق میشوند به اینکه بیشتر هوس و تمایلات جسمانیشان را در نظر بگیرند. به بهانههای مختلف به جوانها و نوجوانها توصیه میکنند که باید با جنس مخالف خودشان ارتباط داشته باشند. یک اسمهای قشنگی مثل روابط اجتماعی، دوری از انزوا و درک متقابل هم رویش میگذارند و جوری فضاسازی میکنند که اگر کسی با جنس مخالف ارتباط نداشته باشد، از خودش خجالت بکشد و بقیه حس کنند بیمار است.
گاهی بودهاند جوانهایی که
shariaty
خب درست است که من توی ایران خیلی مذهبی و سیاسی نبودم؛ اما بالاخره نان و نمک امام رضا علیه السلام را خورده بودم و کنار حرمشان قد کشیده بودم.
shariaty
هم فرزند شهید بودم و هم نبودم.
shariaty
شاید کسی باورش نشود؛ ولی من ۲۱ سال در مشهد همسایهٔ امام رضا علیه السلام بودم. اما در اروپا بود که به اهلبیت علیهم السلام گره خوردم. توی آمستردام سوار کشتی امام حسین علیه السلام شدم و دیوانهاش شدم.
shariaty
«امام حسین علیه السلام قلبشان را فدای خدا کردند و خدا هم میلیونها قلب را به امام حسین علیه السلام داد.»
zeinai3
حجم
۱۲۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۲۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۶۰۰
تومان