بریده‌هایی از کتاب در باب اعتماد به نفس

باید بین تنفر و انتقاد تمایز بگذاریم، هدف خود را بر اصلاح نواقص واقعی خود بگذاریم و در مقابل بادهای گزنده و خروشانی بایستیم که به خاطر مسائلی که به ما ارتباطی ندارند، تحت‌فشارمان می‌گذارند. طوفان‌ها از بین خواهند رفت، ممکن است زخمی شویم، اما نهایتاً به ساحل‌های امن بازخواهیم گشت؛ درست مثل طلوع آفتاب بر برج‌های آلکمار

با عدم پذیرش قضاوت دیگران که منجر به قضاوت کردنِ خودمان توسط خودمان می‌شود، می‌توانیم خود را از شر آن‌ها نجات دهیم.

همهٔ ما می‌توانیم بهتر ازآنچه تصور می‌کنیم با شرایط سازگار شویم

او در مورد تلف کردن عمرش بسیار حساس است».

اما منفعل بودن هم بدون هزینه نیست. چون هنگامی‌که برحسب نوعی ذهنیت متعارف به انفعال تن بدهیم، با مسئله‌ای مواجه می‌شویم که حتی از شکست ترسناک‌تر است: یعنی مواجهه با این تراژدی که زندگی‌مان را هدر داده‌ایم.

آثار اراسموس و بروگل نشان می‌دهند که راه کسب اعتمادبه‌نفس، اطمینان یافتن از غرورمان نیست، بلکه کنار آمدن با بخش‌های غیرقابل‌اجتناب و عجیب‌مان است.

طوفان‌ها از بین خواهند رفت، ممکن است زخمی شویم، اما نهایتاً به ساحل‌های امن بازخواهیم گشت؛ درست مثل طلوع آفتاب بر برج‌های آلکمار.

جنگجوها شایستهٔ شهرت‌اند، چراکه جنگ هرگز راه ساده‌ای برای رسیدن به‌افتخار نبود.

چه‌بسا نکته این نباشد که برای بی‌رحمی و ترویج خودمحوری به‌قدر کافی اعتمادبه‌نفس نداریم، بلکه حقیقت این باشد که برای مبارزه در راه مهرورزی و عقلانیت است که فاقد اعتمادبه‌نفس کافی هستیم.

هر حرکتی، خطراتی را به ذهنمان متبادر می‌کند. شاید خریدن خانهٔ جدید کار درستی نباشد، تغییر شغل ممکن است منجر به شکست ما شود، شخص موردعلاقه‌مان ممکن است ما را نپذیرد و شاید از ترک رابطهٔ قبلی پشیمان شویم؛ اما منفعل بودن هم بدون هزینه نیست. چون هنگامی‌که برحسب نوعی ذهنیت متعارف به انفعال تن بدهیم، با مسئله‌ای مواجه می‌شویم که حتی از شکست ترسناک‌تر است: یعنی مواجهه با این تراژدی که زندگی‌مان را هدر داده‌ایم.