بریدههایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ
۴٫۳
(۱۸۲)
در هر دو زبان انگلیسی و فرانسه لغت اَبزورد اشاره به وضعیتی دارد که به شکل خندهآور و مضحکی ناهمخوان، ناسازگار و متناقض است. لغت بسیار مناسبی برای فلسفهٔ پوچگرایی بهنظر میرسد. چهچیزی میتواند ناسازگارتر از نیاز ما برای یافتن معنا و غیرممکن بودن یافتن آن باشد.
صبا بانو:)
«همهٔ ما در ته چاه فاضلابایم اما شماری از ما به ستارگان خیره شدهایم.»
صبا بانو:)
هیچانگاری از تضاد و ناهنجاری بین میل طبیعی انسان برای یافتن معنا در زندگیاش و غیرممکن بودن کشف آن معنا به شیوهای منطقی و عقلانی سرچشمه میگیرد. هیچانگاری ریشه در تناقض منطقی ندارد، بلکه یک تناقض هستیگرایانه است. معمای اصلی حیات بشری است. ما برای یافتن معنی انتظار میکشیم و جستوجو میکنیم اما سرانجام به آن دست نمییابیم.
Shanti
زندگی شاید آن جشنی نباشد که فکرش را میکردیم اما حالا که به آن دعوت شدهایم بگذار تا میتوانیم برقصیم.
فندق
«مراقب باش که آرزوی چه را داری چون ممکن است آرزوی تو محقق شود.»
عرفان
اولاً هیچچیز وجود، ندارد ثانیاً اگر وجود هم داشته باشد قابلادراک برای فهم محدود بشری نیست، ثالثاً حتا اگر قابلدرک هم باشد قدرت انتقال و بیان آن برای انسان دیگر وجود ندارد.
خانوم ارل گری
«همهٔ ما در ته چاه فاضلابایم اما شماری از ما به ستارگان خیره شدهایم.»
Farhang Nejatian
لیری معتقد بود:
در طول تاریخ بشریت، هنگامی که گونهٔ ما با این حقیقت موحش و هراسانگیز مواجه شد که «ما نمیدانیم که هستیم و در این اقیانوس هرجومرج بینظمی به کجا میرویم؟» مقامات مسئول، مقامات سیاسی، مذهبی و آموزشی سعی کردند با وضع قوانین و احکام به ما آرامش روحی اعطا کنند. سعی کردند در ذهن ما تلقی خودشان از واقعیت و حقیقت را جا بیندازند. اگر میخواهید برای خودتان فکر کنید بایستی قدرت مسئول را زیر سؤال ببرید و بیاموزید چگونه خود را در شرایط ذهن آزاد آسیبپذیر قرار دهید.
Marzieh
هیچ شیوهٔ عینی و علمیای برای اثبات ارادهٔ آزاد وجود ندارد. بنابراین پذیرش وجود آن صرفاً یک عمل اعتقادی است. چیزی است که مختاریم به آن باور داشته باشیم یا نداشته باشیم.
هیچیسم
(جیمز در جایی نوشته: عقل سلیم و حس طنز یک چیز هستند با دو سرعت متفاوت؛ حس طنز عقل سلیمی است که میرقصد.)
.GH.
هنگامی که ما درک کنیم که زندگی و زیستن محکوم به ناامیدی همیشگی است، میتوانیم به آن بخندیم و در این زمان لذت واقعی به شیوهای آیرونیک آغاز میشود. مشابه آن مثلی که میگوید زندگی شاید آن جشنی نباشد که فکرش را میکردیم اما حالا که به آن دعوت شدهایم بگذار تا میتوانیم برقصیم.
Vahid
اگر جهان بهشت رفاه و راحتی بود. اگر سرزمینی بود که در رودهایش شیر و عسل جریان داشت. اگر هر مردی میتوانست بهراحتی و بدون هیچ رنج و مشقتی محبوبش را به دست آورد، انسانها یا از شدت ملالت و یکنواختی میمردند یا خودشان را به دار میآویختند.
jarrah
این واقعیت که یک بدبختی بزرگ بر سرمان نمیآید بههیچوجه دلیل این نیست که ما عملاً روش معقولی در برابر آن در پیش گرفتیم.
ماهی یک برکهی کاشی
چیزی در مورد زندگی در زمان حال وجود دارد که به شکلی عمیق و بنیادی ما را میترساند. قاعدتاً محرک اصلی فروید یعنی لیبیدو باید ما را تشویق به زندگی در حال کند. سکس از معدود لحظاتی در زندگی اکثر انسانهاست که درگیر اینجا و اکنون میشوند. اما سرچشمهٔ ترس ما از زندگی در زمان حال چیست؟ یک دلیلش شاید این باشد که ما در هراس دایم از ناامید شدن و سرخوردگی از زندگی فعلیمان تو سط وقایع جاری در آن هستیم. ما به شکلی شهودی میدانیم که زندگی در اینجا و اکنونْ واقعیترین شکل از چیزی به نام زیستن است که قرار است تجربه کنیم. اما از کجا معلوم که متوجه نشویم این زندگی چیزی کم دارد؟ اگر درک حال، زندگی حال این جمله را مدام در مغز ما مثل چکش بنوازد که «همهش همینه؟» تکلیف چیست؟ اگر بفهمیم که این زندگی بدون هیجانْ یکنواخت و ملالآور است و قرار است همینطور یکنواخت و بیتغییر ادامه پیدا کند یا بدتر از آن سخت و ناعادلانه و رنجآور باشد چه خاکی بر سرمان کنیم؟
برای مقابله با این ترسِ سرخوردگی اگزیستانسیالیستیْ ما به شیوهٔ پیشگیرانهٔ «تصور چیزی متفاوت» متوسل میشویم، با تغییر تمرکز خودآگاهمان به آینده یا گذشته برای تصور یک زندگیِ غیرجاریِ متفاوت.
Ahmad
کامو در رمان بیگانه نوشت: «اگر در جستوجوی معنای زندگی باشید هرگز زندگی نخواهید کرد.» همین موضوع را از زاویهٔ دید متفاوتی بیان میکرد. معنی زندگی، چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم چیزی است که شخصاً بایستی خلقش کنیم.
lale shafiee
درسی که ارسطو به ما میآموزد این است که «برای داشتن یک رابطهٔ طولانی و پایدار باید کسی را پیدا کنید که بتوانید در کنارش خودتان باشید و او هم بتواند در کنار شما خودش باشد و این خودتان بودن و خودش بودن منتهی شود به مجاورت و نزدیکی سالم و سازنده.»
Mahsa Bi
هر چه میکنیم به امید لذت یا ترس از رنج است
Peyvand
تجرد را انتخاب کرد چون معتقد بود که وابستگی به مسائل جنسی و سکس، ناگزیر فرد را به احساسات ناشادی چون حسادت، کسالت و حسرت هدایت میکند.
Mahsa Bi
«سیستم اعتقادی تو برای تو جواب میده و سیستم اعتقادی من برای من. بهتره هر کدوممون به شیوهٔ خودمون تو زندگی خوش باشیم.»
maryam
«مراقب باش که آرزوی چه را داری چون ممکن است آرزوی تو محقق شود
mahdi
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰۵۰%
تومان