بریدههایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ
۴٫۳
(۱۸۲)
گرین مینویسد:
طبعاً نباید انتظار داشته باشیم که آدمهای دوروبرمان برای رسیدن به همدلی و وحدت جهانی از چیزی که دوست دارند دست بکشند. خود من برای بچههایم هزینههایی میکنم که میتوانم برای کودکان کشورهای محروم صرف شود. پولی را هزینهٔ مسائل نهچندان ضروری بچههایم میکنم که میتواند برای سیر کردن شکم اطفال هزینه شود، و با این اوصاف من همچنان حاضر نیستم از این کار دست بکشم. بله، من یک بشر جایزالخطا هستم اما ترجیح میدهم انسانی باشم که میداند ریاکار است و سعی میکند کمتر ریاکار باشد تا کسی که احساس میکند هوای اطرافیانش، آشنایان و همکیشانش را داشتن به قیمت تضییع حقوق دیگران، او را تبدیل به آدم نیکی میکند.
Adele
من هم از آدمهایی که دربارهٔ بیعدالتیهای دنیا گله و شکایت میکنند درحالیکه حاضر نیستند از روی صندلیهای گرمونرمشان برخیزند و کاری انجام دهند بیزارم. مرا ریاکار خطاب کنید، بدترین نوع ریاکار، ریاکاری که در مورد چیزی که ریاکاری میداند، ریاکاری میکند. اما نمیتوانم این گلهکنندگان ریاکاری را که تصور میکنند با دادوفریاد خالی میتوانند دنیا را به جای بهتری تبدیل کنند ستایش کنم. نمی دانم شاید بهتر باشد برای خاموش کردن جوشوخروش آتشینشان یک سطل از آب جهانسومی روی سرهای جهاناولیشان خالی کنیم.
Adele
افسوس خوردن و شکایت از اوضاع جهان ثمری ندارد مگر اینکه در فکر راهی برای اصلاح آن باشید. اگر راهکاری ندارید بیهوده برای نوشتن کتابی در مورد این مشکلات و مصایب زحمت نکشید به یک جزیرهٔ گرمسیری بروید و در آفتابش دراز بکشید.
پیتر سینگر؛ فیلسوف امریکایی اخلاقگرا (ـ ۱۹۴۶)
Adele
کامو معتقد است که در مواجهه با پوچی انسانها سه واکنش دارند:
خودکشی
ایمان به خدا
پذیرش
کامو سومین مورد را انتخاب کرد. پذیرش پوچی این آزادی بیحدومرز را به انسان میدهد تا معنای شخصی خود را برای زندگی خلق کند.
Adele
فقدان و از دست دادن، ارزش چیزها را برای ما آشکار میکند.
Ramtin
اگر جهان بهشت رفاه و راحتی بود. اگر سرزمینی بود که در رودهایش شیر و عسل جریان داشت. اگر هر مردی میتوانست بهراحتی و بدون هیچ رنج و مشقتی محبوبش را به دست آورد، انسانها یا از شدت ملالت و یکنواختی میمردند یا خودشان را به دار میآویختند.
Ramtin
وقتی کامو در رمان بیگانه نوشت: «اگر در جستوجوی معنای زندگی باشید هرگز زندگی نخواهید کرد.» همین موضوع را از زاویهٔ دید متفاوتی بیان میکرد. معنی زندگی، چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم چیزی است که شخصاً بایستی خلقش کنیم.
Adele
زندگی بشر نوعی اشتباه است. حقیقت این ادعا آشکار و بدیهی است، اگر تنها توجه کنید که انسانْ ترکیبی از نیازها و ضرورتهایی است که بهسختی ارضا میشوند و هنگامی که ارضا میشوند تبدیل به مسائلی ملالآور و خستهکننده میشوند. دلیل واضح بر اینکه وجود و هستی هیچ ارزش واقعی و حقیقیای در خود ندارد.
Adele
عکسی را در اینترنت کشف کردم. تصویر کودکی فقیر، گرسنه و تشنه در امریکای جنوبی. زیر عکس از قول کودک خطاب به مخاطب مرفه بیدرد امریکایی و اروپایی نوشته شده بود: «یعنی تو اینقدر آب تمیز در اختیار داری که کون گوهیت رو هم با اون میشوری؟»
mr.time
این موضوع با وودی آلن همعقیده میشوم که میگفت «بزرگترین حسرت من در زندگی این است که چرا کس دیگری نیستم.»
mr.time
زندگی شاید آن جشنی نباشد که فکرش را میکردیم اما حالا که به آن دعوت شدهایم بگذار تا میتوانیم برقصیم.
mr.time
«فقدان و از دست دادن، ارزش چیزها را برای ما آشکار میکند.»
«هر روز یک زندگی جدید است.»
«هر برخاستن و بیدار شدنی یک تولد نوین است. هر صبح زیبایی یک جوانیِ کوچک است. هر استراحت و آرمیدنی یک مرگ کوچک است.»
mr.time
وتاهی عمر که اغلب مایهٔ تأسف است شاید بهترین نکتهٔ آن باشد.»
mr.time
اگر جهان بهشت رفاه و راحتی بود. اگر سرزمینی بود که در رودهایش شیر و عسل جریان داشت. اگر هر مردی میتوانست بهراحتی و بدون هیچ رنج و مشقتی محبوبش را به دست آورد، انسانها یا از شدت ملالت و یکنواختی میمردند یا خودشان را به دار میآویختند.
mr.time
اختلال روانی یکشنبه را نوعی افسردگی توصیف میکند که گریبانگیر افرادی میشود که متوجه فقدان معنا و هدف در زندگیشان میشوند، وقتی از روزهای کاری شلوغ هفته فاصله میگیرند و متوجه حفرهٔ خالی و سیاه درونشان به نام احساس پوچی و بیمعنایی میشوند.
آترین🍃
میگویند بعد از اینکه ویتگنشتاین از پایاننامهٔ دکترای خود در دانشگاه کمبریج دفاع کرد، برتراند راسل و جی.ای.مور با چشمان گرد و نگاه گیجْ او را نگاه کردند. ویتگنشتاین با خونسردی به آنها گفت «نگران نباشید. می دونم که هیچوقت نمیفهمیدش.» موضوع پایاننامهٔ دکترای ویتگنشتاین، منطق زبان و عنوانش تراکتاتوس لوجیکو فیلوسو فیکوس بود.
malihe
آیا حاضریم اعتقادمان به اخلاقیات را همراه ایمانمان به خدا از دست بدهیم؟ اخلاق همان اندازه غیرمنطقی و غیرعلمی بهنظر میآید که وجود خدا. آیا اگر در علمباوری خود استثنا قایل شویم و اخلاق را باور داشته باشیم چرا نمیتوانیم یک استثنای دیگر قایل شویم و به خدا ایمان داشته باشیم؟
malihe
هنر زندگی کامجویی در هر لحظه و هر مکان است و لذیذترین و ماندگارترین لذتها نه ذهنی هستند و نه همیشه اخلاقی.
آریستیپوس، فیلسوف یونانی لذتگرا (۳۵۶ ـ ۴۳۵ پیش از میلاد)
mr.time
اپیکور معتقد است که انسان هر چه بیشتر از اجتماع دوری کند سعادتمندتر و راضیتر است اما آریستیپوس معتقد است که اگر انجام فعالیت اجتماعی و سیاسی لذت به همراه دارد، باید آنها را انجام داد (بهخصوص برخی فعالیتهای اجتماعی که همراه با ارضای کامل است). به زعم آریستیپوس انسان معمار کاخ لذت خویش است.
faezehswifti
خب درسی که من در اینجا گرفتم از این قرار بود: اینکه تمام وقتم را صرف حسرت خوردن هر چیز مهم یا پیشپاافتادهای در زندگیام بکنم که به آنها نرسیدهام راه مطمئنی برای از دست دادن هر چیزی است که درحالحاضر پیشِ روی من و در اختیار من است
faezehswifti
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰۵۰%
تومان