بریدههایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ
۴٫۳
(۱۸۲)
طبیعت در سِیر زندگی انسان چونان مادری مهربان و دلسوز جهت یاری بشر، توهمات و خیالها و رؤیاها را به او هدیه میدهد تا انسان غرق در آرزوها، تلخی و ظلم سرنوشت خویش را درک ننماید.
جیاکومو لئوپاردی؛ فیلسوف و شاعر ایتالیایی (۱۸۳۷ ـ ۱۷۹۸)
kimphaestus
معنای زندگی چیزی نیست که قرار باشد آن را جستوجو کنیم بلکه چیزی است که بایستی شخصاً آن را خلق کنیم.
kimphaestus
معنی زندگی، چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم چیزی است که شخصاً بایستی خلقش کنیم.
kimphaestus
«همهٔ ما در ته چاه فاضلابایم اما شماری از ما به ستارگان خیره شدهایم.»
kimphaestus
«هر برخاستن و بیدار شدنی یک تولد نوین است. هر صبح زیبایی یک جوانیِ کوچک است. هر استراحت و آرمیدنی یک مرگ کوچک است.»
kimphaestus
«هر روز یک زندگی جدید است.»
kimphaestus
«فقدان و از دست دادن، ارزش چیزها را برای ما آشکار میکند.»
kimphaestus
اینکه تمام وقتم را صرف حسرت خوردن هر چیز مهم یا پیشپاافتادهای در زندگیام بکنم که به آنها نرسیدهام راه مطمئنی برای از دست دادن هر چیزی است که درحالحاضر پیشِ روی من و در اختیار من است
kimphaestus
ما قادر به تفکر دربارهٔ مرگ، خیر و شر و معنای زندگی هستیم اما از مشاهدهٔ تصویر بزرگ عاجزیم. از آنجا که مظروفایم نمیتوانیم بر ظرفْ اشراف کامل داشته باشیم.
rain_88
خواندن اندکی فلسفه، ذهن انسان را به الحاد و بیخدایی سوق میدهد ولی مطالعهٔ عمیق و دقیق فلسفه ذهن انسان را متمایل به پذیرش مذهب میکند.
فرانسیس بیکن، دانشمند و فیلسوف انگلیسی
rain_88
ساشا در ایستگاه قطار به مردی نزدیک شد و پرسید «ببینم ما قبلاً همدیگه رو ملاقات نکردیم؟»
مرد پاسخ داد «نه، من که یادم نمیآد تا حالا دیده باشمت.»
ساشا با اصرار پرسید «تا حالا مینسک نرفتی؟»
«نه.»
«منم نرفتم. پس حتماً دو نفر دیگه بودن که اونجا همدیگه رو ملاقات کردن.»
rain_88
اولاً هیچچیز وجود، ندارد ثانیاً اگر وجود هم داشته باشد قابلادراک برای فهم محدود بشری نیست، ثالثاً حتا اگر قابلدرک هم باشد قدرت انتقال و بیان آن برای انسان دیگر وجود ندارد.
گورجیاس؛ فیلسوف یونانی
rain_88
در برخی شرایط و موقعیتها چالش شناخت یک تجربه باعث عدمتمرکز بر حس کردن و درک آن تجربه میشود.
fatemeh
جوری زندگی کن که انگار بار دومی است که زندگی را تجربه میکنی و انگار بار اول اشتباه زندگی کردهای.
fatemeh
فرد آمادهٔ رنج کشیدن است به شرط آنکه معنا و مقصودی در آن رنج بیابد.»
fatemeh
اینکه تمام وقتم را صرف حسرت خوردن هر چیز مهم یا پیشپاافتادهای در زندگیام بکنم که به آنها نرسیدهام راه مطمئنی برای از دست دادن هر چیزی است که درحالحاضر پیشِ روی من و در اختیار من است.
Malihe Saeidi
گمانم مشکل حبیب و هورنر تحلیل اشتباهشان از انتخاب است بهنظر آنها امتیازات گزینههای انتخابنشده خیلی بهتر از مزایای تکگزینهٔ انتخابشده است. این وسط مرتکب یک اشتباه بدیهی میشوند: مزایای تمام گزینههای دیگر را با مزایای گزینهای که انتخاب کرده مقایسه میکند.
fatemeh
تنها یک مسئلهٔ فلسفی واقعاً جدی وجود دارد و آن هم خودکشی است. قضاوت دربارهٔ اینکه آیا زندگی به زیستن میارزد یا نه، در واقع پاسخی است برای این مسئلهٔ فلسفیِ اساسی. تمام مسائل بعدی؛ اینکه جهان سه بُعد دارد و اینکه ذهنْ نُه یا دوازده طبقه دارد در درجهٔ اهمیت بعدی قرار دارند.
fatemeh
محو آدمهای روی پرده شدم و به خودم گفتم «چهته پسر؟ اگر تو فقط یهبار شانس زندگی کردن داشته باشی، نمیخوای یهسری چیزها رو تجربه کنی؟ چه مرگته؟» با خودم فکر کردم اگه تو بدترین حالتِ ممکن خدایی در کار نباشه و همهٔ ما با مرگمون تمومِ تموم بشیم چرا اینقدر بیخودی خودم رو اذیت کنم. باید بیخیال جوابهایی بشم که بهشون نمیرسم و فقط تا آخرین لحظه از عمرم لذت ببرم.
خطابهٔ میکی مرا یاد آن جملهٔ قصار اسکار وایلد میاندازد که «همهٔ ما در ته چاه فاضلابایم اما شماری از ما به ستارگان خیره شدهایم.»
fatemeh
آیا در زندگی چیزی ارزشمندتر از این وجود دارد که پیوسته حال خوبی داشته باشم؟
Sepehrabasi
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰۵۰%
تومان