بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شغل مورد علاقه | صفحه ۲۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شغل مورد علاقه

بریده‌هایی از کتاب شغل مورد علاقه

نویسنده:آلن دوباتن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۱۰ رأی
۳٫۹
(۲۱۰)
اگر می‌توانستیم همچون فرشته‌ای جهان‌بین بر فراز زمین به پرواز درآییم و درونهٔ زندگی و ذهن همگان را دزدکی نگاه کنیم، آن‌گاه می‌دیدیم که نومیدی و دلسردی چقدر فراوان و گسترده است؛ می‌دیدیم چقدر آمال و آرزوهای بی‌سرانجام در همه‌جا پراکنده است؛ چقدر سردرگمی و تردید بر زندگی خصوصی انسان‌ها سایه افکنده؛ و چه مشاجرات شدید و اشک‌هایی در جهان جاری است. آن‌گاه تصویری کاملاً متفاوت ــ و اساساً دقیق‌تر ــ از واقعیت می‌داشتیم.
FerFerism
«زندگیِ فارغ از حسرت» فقط در ترانه‌ها و شعرها وجود دارد. راهِ از میان برداشتنِ حسرت، کاستن از این احساس است که این اختیار را داشته‌ایم که به‌درستی انتخاب کنیم اما نتوانسته‌ایم. نومیدی وجهی ناگزیر از وضع بشر است؛ که هیچ‌یک از وجوه مدرنیته حاضر نیست به این حقیقت اذعان کند.
FerFerism
کیرکگور یکی از زیباترین قطعاتِ آتشینِ شاهکارش یا این/یا آن را به رشتهٔ تحریر درآورد؛ مضمون این بند را می‌توان هم در مورد ازدواج و هم در مورد هر مسئلهٔ دیگری درست دانست که مستلزم انتخاب و تصمیم است: ازدواج کنی، پشیمان می‌شوی؛ ازدواج نکنی، باز پشیمان می‌شوی؛ ازدواج بکنی یا نکنی، در هر صورت پشیمان می‌شوی. بر بلاهت جهان بخندی، پشیمان می‌شوی؛ بر بلاهت جهان بگریی، باز پشیمان می‌شوی؛ بر بلاهت‌های جهان بخندی یا بگریی، از هر دو پشیمان می‌شوی. به زنی اعتماد کنی، پشیمان می‌شوی؛ به او اعتماد نکنی، باز پشیمان می‌شوی... خود را به دار آویزی، پشیمان می‌شوی؛ به دار نیاویزی، باز پشیمان می‌شوی؛ خود را به دار بیاویزی یا نیاویزی، در هر صورت پشیمان می‌شوی؛ چه خود را به دار آویزی چه خود را به دار نیاویزی، از هر دو پشیمان می‌شوی. آقایان، این است جوهرهٔ همهٔ فلسفه‌ها.
FerFerism
ایدئولوژیِ فراگیر امید در جهان مدرن، جایگاه طبیعی‌ای را که حسرت و مصیبت در سرنوشت بشر دارند انکار می‌کند و این امکان را از ما سلب کرده است که بابت روابط متلاطممان، آمال سقط‌شده‌مان و مشاغل مأیوس‌کننده‌مان به شکل جمعی تسلیت خاطر بیابیم؛ در عوض ما را محکوم کرده که در عین تنهایی احساس شکنجه و آزار کنیم که چرا نتوانستیم انتظاراتی را برآورده کنیم که چه بسا از همان آغاز کار انتظاراتی غیرطبیعی و نامعقول بوده‌اند.
FerFerism
در عصری شایسته‌سالار که معتقد است برندگان خودشان بخت و اقبال خویش را رقم می‌زنند، بر شوربختان نامی بس بسیار بیرحمانه‌تر نهاده می‌شود: بازندگان. بدین ترتیب ما مؤلفِ انحصاریِ زندگی‌نامهٔ خود محسوب می‌شویم و از این رو حاصل زندگی‌مان هر چه باشد اعتبارش ــ یا تقصیرهایش ــ تماماً به حساب خودمان ریخته می‌شود. تعجبی ندارد که در جهان مدرن نرخ خودکشی به‌شکلی نِمائی بالا می‌رود. زیرا اکنون بر رنج‌های فقیران، زخمِ بار روانیِ شرم و سرشکستگی نیز اضافه شده است.
FerFerism
در واقع معمولاً انباشت میلیون‌ها پیشرفت کوچک است که باعث ایجاد تفاوت‌های عظیم می‌شود.
FerFerism
رسانه‌های ما بی‌آنکه به‌هیچ‌وجه به این واقعیت اذعان کنند یا حتی شاید بی‌آنکه به آن آگاه باشند، بیلیون‌ها زندگی پیش‌پاافتاده و سال‌ها شکست، ناکامی، طرد و نومیدیِ حتی کسانی را حذف می‌کنند که به جایی رسیده‌اند ــ تا برنامه‌هایی روزانه از گزیده‌هایی حساب‌شده از لحظه‌های اوج مشاغل پخش کنند؛ که در آخر هم چندان استثنای شگرفی به‌نظر نمی‌رسند، بلکه دستاوردهایی عادی و اولیه می‌نمایند. از جایی به بعد به‌نظر می‌رسد که گویی «همگان» موفق هستند زیرا همهٔ کسانی که ازقضا در موردشان شنیده‌ایم واقعاً موفق‌اند؛ آن دریاهای اشک و نومیدی را فراموش کرده‌ایم که یقیناً در راه رسیدن به این موفقیت‌ها در کار بوده است.
FerFerism
در برخی شرایطِ تحقیرآمیز که در هر شغلی پیش می‌آیند، بسیاری از ما دچار این تصور می‌شویم که به خاطر این مشکلات حقمان است که از عشق و محبت دیگران محروم شویم. ما باید ندایی را در درون خویش بگنجانیم که بین دستاوردها و مهرورزی فرق بگذارد: که به ما همواره یادآوری کند حتی وقتی ناکام می‌شویم کماکان ارزش دوست داشته شدن داریم، که پیروز شدن فقط یکی از جنبه‌های هویت ماست، که لزوماً مهم‌ترین جنبه نیز به حساب نمی‌آید.
FerFerism
وقتی تعلقمان را به ویژگی‌ها تقویت کنیم، آن‌گاه به افراد خاص یا مشاغل خاص تعلق کمتری خواهیم داشت. وقتی به‌درستی دریابیم که چه چیزی ما را به سمت یک شغل می‌کشد، ویژگی‌هایی را تشخیص می‌دهیم که در دیگر انواع کارها و پیشه‌ها نیز وجود دارند. آنچه واقعاً عاشقش هستیم این شغل خاص نیست، بلکه گسترهٔ ویژگی‌هایی است که اولین بار در این شغل با آن‌ها روبه‌رو شده‌ایم؛ که معمولاً به این دلیل بوده که این شغل برجسته‌ترین نمونه‌ای است که همهٔ این ویژگی‌ها را در خود گرد آورده است.
FerFerism
هرچه دقیق‌تر و ژرف‌تر در علائقمان غوطه‌ور شویم، بیشتر احتمال دارد که دریابیم علائق ما و جنبه‌های لذت‌بخشِ مرتبط با آن‌ها در گسترهٔ وسیع‌تری از مشاغل یافت می‌شوند که تاکنون اصلاً فکرش را نکرده‌ایم. آنچه باعث شده به راهروی بسیار باریک‌تری از گزینه‌ها سوق داده شویم ــ که چندان تضمینی هم ندارند ــ این است که خوب نمی‌دانیم واقعاً در پی چه هستیم و تصوری نسبتاً متعارف و سطحی از بازار کار داریم.
FerFerism
ما اصلاً عادت نداریم که مشاغل را بیشتر بشکافیم تا جنبه‌های لذت‌بخش آن‌ها را بیابیم و یا حساسیت‌هایمان را نسبت به کارهای گوناگون بشناسیم. گرایش داریم چیزهای بسیاری در مورد کارهای دیگران جویا شویم، اما چندان در این مورد نمی‌پرسیم که، دست‌کم روی کاغذ، مشاغل مذکور چه جنبه‌های لذت‌بخشی دارند و به دلیل همین سکوت است که می‌بینیم برایمان چقدر سخت است که دریابیم ذائقهٔ شغلیِ ما در کدام تخصص بهتر از دیگر مشاغل ارضا می‌شود.
FerFerism
نکتهٔ تناقض‌آمیز این است که آنچه عموماً بیش از هرچیز برای هدایت ما به‌سوی شغلی تازه و رضایت‌بخش‌تر مفید واقع می‌شود، آن افکار گذشتهٔ ما نیستند که ربط مستقیمی به کار و شغل دارند. جستجوهای ما برای کاری است که به آن علاقه داشته باشیم و نه شغل‌هایی که تاکنون داشته‌ایم؛ از همین رو لازم است پیش از آنکه عجولانه و شتابزده یک برنامهٔ شغلی برای خودمان بچینیم، چیزهای بسیاری در مورد علائقمان و دلیل علاقه‌مان به آن‌ها بفهمیم.
FerFerism
یکی از چیزهایی که بازتابی کوچک اما مهم از این رویکرد است، این عادت ماست که از کودکان حتی وقتی بچه‌اند می‌پرسیم که می‌خواهند وقتی بزرگ شوند چه‌کاره شوند. این پیش‌فرض ضعیف اما واضح در کار است که در میان گزینه‌هایی که کودک به آن‌ها ابراز علاقه می‌کند (فوتبالیست، مدیر باغ وحش، فضانورد و غیره) نخستین بارقه‌های لرزانِ آن ندای درونی را می‌شنویم که تقدیر ازلیِ کودک را اعلام می‌کند. گویا اصلاً برایمان عجیب به‌نظر نمی‌رسد که انتظار داریم یک بچهٔ چهار و نیم‌ساله درکی از هویت خویش در بازار کارِ بزرگسالان داشته باشد.
FerFerism
موانع امروزی، دیگر فقدان آموزش یا عدم امکانِ اطلاع یافتن از فرصت‌ها نیست: بلکه مانع اصلی این است که نمی‌توانیم به تحلیل دقیقی از قابلیت‌هایمان دست یابیم و برای پرورش این قابلیت‌ها نیز به‌درستی راهنمایی نمی‌شویم.
FerFerism
هر بار که صفحات روزنامه را ورق می‌زنیم یا در رادیو آخرین اخبار را در مورد پیشرفت‌های شغلیِ همکلاسی‌های قدیمی‌مان می‌شنویم و احساس حسادت می‌کنیم، باید بدانیم که در همین احساس‌ها سرنخ‌هایی وجود دارند که اگر آن‌ها را به‌درستی گرد آوریم آن‌گاه چهره‌تصویری از «خویشتن حقیقی» ما نقاب از رخ برمی‌افکند
کاربر ۱۳۰۸۹۰۲
کاملاً منطقی ــ و حتی نشانهٔ سلامت ــ است که استعدادهای خویش را نشناسیم و ندانیم آن‌ها را چگونه به کار بگیریم. طبیعت انسان آن‌قدر پیچیده، توانایی‌های هر فرد آن‌قدر غامض و به‌سختی قابلِ تعریف دقیق و اقتضائات زمانه آن‌قدر بی‌ثبات است که کشف بهترین همخوانی بین یک فرد و یک شغل، با اینکه چالشی خطیر و البته بسیار مشروع است، مستلزم میزان بالایی از فکر، کاوش و کمک دانایان است و چه بسا سال‌ها ذهن ما را به خود مشغول کند.
شرقی غمگین

حجم

۳۶۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۳۶۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۲۰
۲۱
صفحه بعد