بریدههایی از کتاب یکی از ما دروغ می گوید
۴٫۲
(۴۸۳)
میگوید: «نیت.» اما نامم با صدای او عجیب به نظر میرسد. مثل وقتیکه یک کلمه را خیلی تکرار میکنی و معنیاش را از دست میدهد.
ستاره
میگوید مثل حیوان دستآموزی هستم که بدون صاحبش یک روز را هم دوام نمیآورد.
Gini
فقط چند کلمه کافی است تا زندگیام به دو بخش «پیش از...و پس از...» تبدیل شود
✨🌿
مثل وقتیکه یک کلمه را خیلی تکرار میکنی و معنیاش را از دست میدهد
✨🌿
میگفت: «رشد درختِ جاشوا در هفت سال اول زندگی، عمودیه. هیچ خمیدگیای نداره. چند سال طول میکشه تا شکوفه بزنه. هر بار یه انشعاب به وجود میاره. وقتیکه روی انشعابهاش شکوفه میزنه، شاخه میمیره. و این سیستم پیچیده، مرگ و تولد رو در یک نقطه نشون میده.»
✨🌿
نباید قوانین را بشکنی، اگر هم دیدی کسی این کار را میکند، نباید به روی خودت بیاوری.
nillll
نمیدانم چرا برای مردم، اعتراف به این که عوضیهایی هستند که چون انتظار ندارند گیر بیافتند، گاهی گندکاری میکنند، سخت است.
nillll
نکتهای که دربارهٔ حاشیهٔ رقابتها وجود دارد، این است که بعضیهایشان برای واقعی بودن، زیادی خوب هستند.
zohreh
دوشنبه، ۲۴ سپتامبر، ۲:۵۵ ظهر
ویدئوهای شخصی. دو خیانت افتضاح. اینها فقط بهروزرسانیهای این هفته هستند. اگر دربارهٔ برنامهٔ شایعهپراکنی سایمون کِلیهِر به نام بِیویو های بدانید، تعجب خواهید کرد که چطور کسی وقت پیدا میکند به درس و کلاسش برسد.
صدایی از پشتسرم گفت: «خبرها قدیمی هستن "برانوین"؛ صبر کن تا پُستِ فردا رو ببینی.»
لعنتی. از اینکه کسی حین خواندن شایعات، مچم را بگیرد متنفرم. مخصوصاً اگر آن فرد، سازندهاش باشد. موبایلم را پایینتر میگیرم و در کُمُدم را محکم میبندم. «بعد از این، زندگیِ کدوم بدبختی رو میخوای خراب کنی، سایمون؟»
از لابهلای دانشآموزان راهم را بهسمت در خروجی باز میکنم. سایمون هم کنارم راه میرود. باحالتی تحقیرآمیز دستش را تکان میدهد و میگوید
FATEME
اوضاع قبل از اینکه بهتر بشه، بدتر میشه. همیشه همین طوره.
nastaran_rm_
«رشد درختِ جاشوا در هفت سال اول زندگی، عمودیه. هیچ خمیدگیای نداره. چند سال طول میکشه تا شکوفه بزنه. هر بار یه انشعاب به وجود میاره. وقتیکه روی انشعابهاش شکوفه میزنه، شاخه میمیره. و این سیستم پیچیده، مرگ و تولد رو در یک نقطه نشون میده.»
ae
به من نگاه میکند، هنوز هم لبخند نمیزند، اضافه میکند: «خدای من، نمیتونم به موهات عادت کنم. اصلاً شبیه خودت نیستی!»
میخواهم بگویم «میدانم»، که حرفهای تیجی را به یاد میآورم. یکجورهایی...خیلی مطیع بودی. همیشه با هرچی که جیک میگفت، موافقت میکردی. پس بهجای آن میگویم: «چرا، هستم.» و پیش از آنکه نگاهش را از من بردارد، راهم را میکشم و میروم.
ae
سایمون خیلی رفتارهای عجیبی داشت. اون مردم رو بهخاطر اینکه چقدر به این کارهای مزخرف اهمیت میدن، مسخره میکرد، از طرفی هم میخواست مثل اونها باشه!
Afsaneh Habibi
دلیل دیگر: پدر. هر وقت که به واکنشش فکر میکنم، مغزم سوت میکشد. او کسانی که تمایلات عجیب و غریب دارند را حمال خطاب میکند و نظرش این است که فقط یک نفرشان تمایلات غیرعادی دارد و دیگری قربانی است.
Afsaneh Habibi
حتمالاً هم همینطور است، اما تمام واقعیت این نیست. واقعیت خیلی از این پیچیدهتر است. او ماهها وقت داشت و اگر واقعاً شرمنده بود، میتوانست اعتراف کند، اما این کار را نکرد. نمیدانم چرا برای مردم، اعتراف به این که عوضیهایی هستند که چون انتظار ندارند گیر بیافتند، گاهی گندکاری میکنند، سخت است.
Afsaneh Habibi
بعضی از آدمها وجودشان مثل سمّ است. هیچ توضیح دیگری هم برایش وجود ندارد.
Afsaneh Habibi
خیانت اشتباه نیست، انتخابه.
kimia
خوب بود. کارش را انجام داد. اما خیلی خستهکننده بود. این اتفاق را صدها بار دیدهایم. دانشآموزی که به بقیه تیراندازی میکند و درنهایت خودش را هم میکشد. اما محض رضای خدا کمی خلاقیت به خرج دهید! کاری غیرتکراری انجام دهید.
atieh
قدمهایم با ریتم آهنگی که در گوشم طنینانداز میشود، هماهنگ است. ضربان قلبم بالا میرود، ترسی که در کل هفته با آن کلنجار میرفتم، از بین میرود و نشاط جای آن را میگیرد. فکر میکنم دویدن برای امروز کافی باشد. انرژیام تمام شده اما پر از اندورفین شدهام و احساس خوشحالی میکنم.
ghazl
«بههرحال خودشون شروع میکنن. اگه مردم دروغ نمیگفتن و خیانت نمیکردن، من هم از کاروکاسبی میافتادم. حالا چطور میخوای فرار کنی؟ میخوای خودت رو پشت نمرههات و افتخاراتت قایم کنی؟»
book worm...
حجم
۲۹۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۲۹۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰۳۰%
تومان