بریدههایی از کتاب درباره عشق و یازده داستان دیگر
۴٫۰
(۹)
او دو زندگی داشت: یکی آشکار، که همه میدیدند و دربارهاش هرچه لازم بود میدانستند، پُر از راست و دروغهای مرسوم، و کاملا شبیه به زندگی آشنایان و دوستانش، و دیگری که پنهانی جریان داشت.
Dear Moon
یالتا به زحمت از میان مه صبحگاهی دیده میشد. بر قله کوه ابرهای سپید بیحرکت ایستاده بودند. برگهای درختان حرکتی نداشتند، زنجرهها میخواندند و صدای غرش خفه و یکنواخت دریا از پایین، از آرامش و از خواب جاودانه که در انتظار همه ماست سخن میگفت. همچنان میغرید، زمانی که نه یالتا و نه اوراندا در کار بود، امروز هم میغرد و فردا نیز بیاعتنا و خفه خواهد غرید، زمانی که دیگر نخواهیم بود. و در این ثبات، و در این بیاعتنایی کامل به زندگی و مرگ هر یک از ما شاید نشانهای نهفته است، نشانهای برای رستگاری جاودانهمان و حرکت بیوقفه زندگی بر زمین و تکامل بیپایان.
Dear Moon
«نمیفهمم که مردم چه حوصلهای دارند که ازدواج میکنند! زندگی اینقدر کوتاه است، آزادی اینقدر کم است و آنها باز هم خود را گرفتار میکنند.»
Dear Moon
و این پرسش او را میآزرد: آیا عشق او برایم شادی بهبار میآورد، زندگیام را که بدون آن هم پُر از بدبختی است، پیچیدهتر نمیکند؟
Dear Moon
به پدیدههایی که نمیفهمم با شجاعت نزدیک میشوم، تسلیم آنها نمیشوم.
Dear Moon
راه که میرفت فکر میکرد که چطور گهگاه در زندگی فرصت آشنایی با آدمهای خوب پیش میآید و چقدر تأسفآور است که از این آشناییها جز خاطره چیزی باقی نمیماند. مثل اوقاتی که دُرنایی در افق برق میزند و نسیمی آوای پُرنشاط و ِگلهآمیزش را با خود میآورد، اما لحظهای بعد، هرچقدر که با اشتیاق و دقت به دوردستهای کبود بنگری نه نقطهای میبینی و نه آوایی میشنوی ـبه همین ترتیب، آدمها با چهرهها و گفتارشان در زندگی ما روی مینمایند و سپس در گذشتهها ناپدید میشوند و جز ردّ پای کوچکی در یاد ما باقی نمیگذارند.
Dear Moon
آدمها با چهرهها و گفتارشان در زندگی ما روی مینمایند و سپس در گذشتهها ناپدید میشوند و جز ردّ پای کوچکی در یاد ما باقی نمیگذارند.
Dear Moon
معجزه را نباید تنها در مریضها و پیرزنها سراغ کرد آیا واقعآ سلامتی معجزه نیست؟ و خود زندگی؟ که آدم آن را نمیفهمد، و این یعنی معجزه.
کاربر ۳۸۳۷۰۷۸
سردی ناشی از ناتوانی روحی در پی بردن به عمق زیبایی، و پیری زودرس است که از روش تربیت، تلاش نامنظم برای یک لقمه نان و زندگی مجرد در اتاقی تک ناشی شده است.
pejman
آنها صمیمی و خوشقلبند، چون شکمشان سیر است و رنج نمیکشند، مبارزه نمیکنند..
pejman
آدمهای تنها زیاد چیز میخوانند، اما کم حرف میزنند و کم گوش میدهند. زندگی برای آنها معماست
pejman
«شما با اینکه صاحب کارخانهاید و ثروتی به ارث میبرید ناراحت هستید، به این حق خودتان اعتقاد ندارید و شبها خوابتان نمیبرد، البته این حالت بهتر از این است که راضی باشید و خوب بخوابید و فکر کنید که اوضاع روبهراه است. بیخوابی شما قابل احترام است، هر طور باشد نشانه خوبی است.
Manal Bn
آدم خجالت میکشد که از آدمهای پُرحرف بپرسد برای چه پُرحرفاند؛ همچنین مناسب نیست که از آدمهای ثروتمند بپرسی برای چه آنهمه پول دارند و برای چه ثروتشان را آنقدر بد بهکار میگیرند، و اگر بدبختیشان را در ثروت میبینند چرا آن را رها نمیکنند. اگر بحثی در اینباره آغاز شود همیشه خجالتآور، دشوار و طولانی است.
Manal Bn
حجم
۲۴۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
حجم
۲۴۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰۳۰%
تومان