آدم چیزهایی که نداره نیست، چیزهاییه که داره.
گیسو
«اِیول، خداییش کاردرسته داداش. دَمِ شما گرم. اصلاً مگه میشه مرد تو جیبش چاقو نباشه؟ چاقو واسه مرد مثه سیبیله. حتا مهمتر از سیبیله. خیلی از مردا سیبیل درنمیآرن. مگه ندیدی داداش؟ ولی تو جیب باجَنَما و کاردرستاشون حتماً یه چاقو پیدا میشه.
گیسو
نمیدانم تلفن چه جادویی دارد که وقتی زنگ میخورد، آدم فکر میکند حتماً باید جواب بدهد. انگار اگر جواب ندهی، اتفاق بدی میافتد.
زینب هاشمزاده
زمان همهچیزِ آدم را عوض میکند؛ اعتقادات، احساسات، باورها و برداشتهایش از مسائل.
زینب هاشمزاده
آدم باید برای همهچیزش پسورد بگذارد. برای جیبش، برای کامپیوترش، برای فکرش، برای موبایلش، برای قلبش، برای ایمیلش.
زینب هاشمزاده
سکوتش مهمترین سلاحش بود. آدم نمیتواند با موجودی که حرف نمیزند بداخلاقی کند.
زینب هاشمزاده
«آدم چیزهایی که نداره نیست، چیزهاییه که داره.»
زینب هاشمزاده
«نه، آدم یه پا نیست، یه دست نیست، یه چشم نیست، همهٔ اینها با همه. آدم چیزهایی که نداره نیست، چیزهاییه که داره. مرز بین آدمها اعضای بدنشون نیست، چیزهاییه که تو ذهنشونه.»
زینب هاشمزاده
کلمات از پشت کامپیوتر لحن ندارند. نمیدانم با چه لحنی، چه صدایی و چه حسی حرف میزند، ولی حسوحال آدمها حتا از پشت کامپیوتر هم انگار منتقل میشود.
زینب هاشمزاده
مریض شدن در تنهایی، از تنهایی جنگیدن سختتر است.
زینب هاشمزاده