در لابلای هر متن این صحنه تا ابد هست
مردی به حال اقرار سیگار پشت سیگار
raha
تو خوابت برده اما من پر از تکرار آوارم
تو رو باید به این کابوس بی تعبیر بسپارم
نمی بوسم تو رو حتی برای آخرین بدرود
که از تشویش لبریزم، که از تردید سرشارم
Captain
لالا لالا بخوابای گل، که دیگه وقت بدروده
برای موندنم دیره، برای رفتنم زوده
اسیر لعنتم اما، کسی از من نمیپرسه
چرا تقدیر پروازم فقط کنج قفس بوده
Captain
کسی غلط میکنه خاطر خواه من بشه، بشه هم به جهنم! یکی رو دارم که برای این دنیا و اون دنیام بسه. نه حوریهای اینوری رو میخوام و نه اونوری.
Captain
خدا از ته دلت بشنوه!
Captain
چرا آدما اکثرشون عادت دارن دنیا رو از دید خودشون نگاه کنن؟ چرا خیلی وقتا یادشون میره هستن کسای دیگهای که دنیای زیبای اونا رو با زجر تماشا کنن؟ آدمایی که شاید هیچ چیز زیبایی وجود نداره براشون!
Captain
راسته میگن حلزون خودش رو قاطی شاخدارها میکنه ها!
Captain
هم از توبره میخوری هم از آخور؟
Captain
ز برای خاطر اغیـار خوارم میکنـی
من چه کردم که اینچنین بی اعتبـارم میکنی؟
Captain
- یادته بابا چی میگفت؟ میگفت ساسان اگه دلت لرزید، باید رو طرفت غیرت داشته باشی همونطور که باباش روش داره، باید بدونی تا وقتی مال تو نشده امانت باباشه دست تو و وقتی هم مال تو شد امانت خداست تو دستای تو. مثل چشمات باید مراقبش باشی! بابا یادت نداد با یه دختر دوست بشی صرفاً برای درد دل و خوش بودن.
FAVAND