پابند کردن مردمی به یک اصل مذهبی و یا دلسرد کردن آنها از آن، راههای دیگر دارد و طبیعیترین آنها منطق و برهان است. با خواهش و تمنا و به نام مصلحت، نه میتوان قومی را به اصلی مؤمن ساخت و نه میتوان ایمان آنها را از آنها گرفت.
sara:)
شما اسلام را که از جانب خدا به مردم رسیده، چگونه چیزی تلقی میکنید؟ آیا آن را به سادگی پارچه تلقی میکنید که وقتی از کشوری به کشور دیگر صادر میشود نیازی به همراهی متخصص و پارچهشناس با آن نیست؟ یا آن را به پیچیدگی یک ابزار فنی تلقی میکنید که هنگام صدور آن، کارشناسی هم باید همراهش باشد که تا مدتی مردم را با آن آشنا کند؟