تلخ و شیرین جهان چیزی به جز یک خواب نیست
مرگ پایان میدهد یک روز این کابوس را
Aysan
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
اِیْ اِچْ|
تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست!
از این سکوت گریزان، از آن صدا بیزار
ژنرالیسم
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانهایست که قربانیات کنند
محمدرضا میرباقری
تلخ و شیرین جهان چیزی به جز یک خواب نیست
مرگ پایان میدهد یک روز این کابوس را
هدی✌
بیقرار توام و در دل تنگم گلههاست
Laya Bedashti
هنوز غصه خود را به خنده پنهان کن!
بخند! گر چه تو با خنده هم غمانگیزی
اِیْ اِچْ|
زمین از آمدن برف تازه خشنود است
من از شلوغی بسیار ردّپا بیزار
اِیْ اِچْ|
بیقرار توام و در دل تنگم گلههاست
آه! بیتاب شدن عادت کمحوصلههاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصلههاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
» بال«وقتی قفس پر زدن چلچلههاست
بیتو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزلههاست
باز میپرسمت از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئلههاست
Laya Bedashti
در غلغله جمعی و » تنها«شدهای باز
آنقدر که در پیرهنت نیز غریبی
کاربر ۶۳۰۵۳۱۷