بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خوشه‌های خشم | طاقچه
تصویر جلد کتاب خوشه‌های خشم

بریده‌هایی از کتاب خوشه‌های خشم

۴٫۳
(۶۳)
فقط یه‌چیز تو این دنیاست که من ازش مطمئنم، اونم اینه که هیشکی حق نداره با زندگی بقیه بازی کنه. هر کاری خواست با زندگی خودش بکنه. می‌تونه کمکشون کنه؛ اما حق نداره بهشون بگه چه‌کار کنن و چه‌کار نکنن.»
نسیم رحیمی
اگه محتاج کمک شدی، همیشه باید بری سراغ مردم فقیر. فقط اونا هستن که دست آدمو می‌گیرن... فقط اونا.»
نسیم رحیمی
بیش‌تر موعظه‌ها درباره‌ی آدمای فقیر بیچاره‌ست. می‌گه که اگه هیچی ندارین، اشکالی نداره، فقط دست رو دست بذارین و ککتون نگزه. عوضش وقتی رفتین اون دنیا، بهتون تو بشقابای طلایی بستنی می‌دن
parya namvar
هر اعتصاب ـهرچند کوچک و ناچیزــ گواه بر این است که گام‌ها درحال برداشته‌شدن هستند.
نسیم رحیمی
«موضوع این نیست که می‌تونیم یا نه؟ موضوع اینه که می‌خوایم یا نه؟ اگه بنا به تونستن باشه، خب... هیچ کاری نمی‌تونیم بکنیم
نسیم رحیمی
در نظر یه مرد، زندگی با جهش پیش می‌ره... بچه‌ای به‌دنیا می‌آد و آدمی می‌میره، این یه جهشه. صاحب مزرعه می‌شه و مزرعه‌شو از دست می‌ده و اینم یه جهشه؛ ولی زن، زندگی رو مثل یه جریان می‌بینه، مثل یه نهر با گردابای کوچیک، آبشارای کوچیک؛ ولی رودخونه به‌هرحال راهشو می‌ره. یه زن به تمام زندگی به‌همین چشم نگاه می‌کنه. قرار نیست با مردن ما همه‌چیز تموم بشه. زندگی آدما ادامه داره... ممکنه یه‌کمی تغییر کنه؛ اما به مسیرش ادامه می‌ده.»
کاربر ۱۴۲۹۴۸۱
وقتی کسی هنوز بهت حمله نکرده، لازم نکرده گارد بگیری
Sara
وقتی چیزی زیادی خوبه، من ترس برم می‌داره
Sara
«به‌هرحال، شما باید کاری رو که ازتون ساخته‌ست انجام بدین. تنها چیزی که باید بهش توجه داشته باشین، اینه که هر دو قدمی که به جلو برمی‌دارین، ممکنه یه‌قدم بیاین عقب؛ اما محاله دو قدم بیاین عقب.
نسیم رحیمی
عضله‌ها برای کارکردن و مغزها برای خلق‌کردن بالاتر از نیازهای ابتدایی انسان درد می‌کشند.
نسیم رحیمی
جود پرسید: «و اون چیه؟» کیسی با خجالت به او نگاه کرد. ــ فقط یه‌وقت حرفم بهت برنخوره‌ها، باشه؟ جود گفت: «من تا وقتی با مشت نخوابونی تو دماغم بهم برنمی‌خوره. حالا بگو نتیجه‌گیریت چی بود؟» ــ من درمورد روح‌القدس و مکتب مسیح به یه نتیجه‌ای رسیدم. به این فکر کردم که چرا همش باید آویزونِ خدا و مسیح بشیم؟ بعدش به این نتیجه رسیدم که شاید روح‌القدس، روح همهٔ مردا و زنایی باشه که بهشون عشق می‌ورزیم؛ یعنی همون روح خود انسان باشه. شاید ارواح همهٔ ما آدما، بخش کوچیکی از یه روح عظیم باشه. خلاصه همون‌جا نشستم و خوب بهش فکر کردم که یه‌دفعه... همه‌چیو فهمیدم. از ته قلبم فهمیدم که این فکر حقیقته و هنوزم که هنوزه می‌دونم که حقیقته.
Tara
در درون این مردم، خوشه‌های خشم شکل گرفته، آماس کرده و برای فصل خوشه‌چینی، مهیا می‌شود
مسعود حامدیان کیش
کاسب چاره‌ای نداره جز این‌که دروغ بگه و کلک بزنه؛ اما خودش اسم کارشو چیز دیگه‌ای می‌ذاره. اینه که اهمیت داره. اگه بخوای اون تایرو بدزدی، بهت می‌گن دزد؛ اما اون می‌خواست چهار دلارتو در ازای یه تایر خراب بدزده. اونا به این می‌گن کاسبی
Sara
من نمی‌آم. این ولایت جای خوبی نیست؛ ولی ولایت خودمه. نه... شماها برین. منم می‌مونم همین‌جا که مال همین‌جام
Sara
بذار یه چیزی رو که تو زندون یاد گرفتم بهت بگم. نباید همش به این فکر کنی که کی قراره آزاد بشی؛ وگرنه دیوونه می‌شی. باید هر روز، فقط به همون روز فکر کنی و فرداش هم به همون روز، یا مثلاً به بازی روز شنبه. این کاریه که باید بکنی. زندونیای قدیمی، همه همین کارو می‌کنن. زندونیای جوونِ تازه‌وارد، مدام دارن سرشونو می‌کوبن به در سلول. همش به این فکر می‌کنن که دورهٔ حبسشون چه‌قدر قراره طول بکشه. چرا تو هم همین کارو نمی‌کنی؟ هر روز فقط به همون روز فکر کن.
Kourosh Moradian
«چون سحرخیزی پیشه کنی، هم‌چون پرنده در اوج پیشه کن و بلندپرواز، نه چونان کرم خزنده در ذلت.»
لیلا
«آره، تو بهتره حرف بزنی. گاهی‌وقتا یه آدم غمگین می‌تونه غمو از توی دهنش بریزه بیرون. گاهی‌وقتا کسی که قصد کشتن کسی رو داره، می‌تونه میل به قتلو از دهنش بریزه بیرون و دیگه دستشو به خون آلوده نکنه. کار درستی کردی. تا وقتی می‌تونی خودتو آروم کنی، قصد جون کسی رو نکن
محسن
«آدم به محل زندگیش عادت می‌کنه، دل‌کندن ازش سخت می‌شه. آدم به یه طرز فکرم عادت می‌کنه، ول‌کردن اونم سخته
محسن
«زنا بهتر از مردا خودشونو تغییر می‌دن. زن تموم زندگیش تو دستشه. مرد تمام زندگیش تو سرشه.
نسیم رحیمی
«شکستن، از هر کسی برمی‌آد؛ ولی یه مرد نباید بشکنه.»
نسیم رحیمی

حجم

۶۰۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۰۴ صفحه

حجم

۶۰۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۰۴ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد