بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پنج قدم فاصله | صفحه ۲۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پنج قدم فاصله

بریده‌هایی از کتاب پنج قدم فاصله

۴٫۴
(۱۶۳۲)
اگر قرار است بمیرم، می‌خواهم قبلش واقعاً زندگی کنم.
zohreh
قانون مهمه. به‌خصوص برای بارب. اون کاری به شانس نداره.
zohreh
«تنها چیزی که توی دنیا می‌خوام اینه که با تو باشم؛ ولی باید تو رو در امان نگه دارم، در امان از خودم.»
yas
«توی فیلم‌ها همیشه می‌گن اگه عاشق کسی باشی، رهاش می‌کنی بره.»
yas
چوب بیلیارد را بلند می‌کنم و بیش‌تر از هرچیزی آرزو می‌کنم ای‌کاش نوک انگشتانم بودند که می‌توانستند پوستش را لمس کنند. با چوب به‌آرامی روی بازویش بالا می‌روم، روی تیزی شانه‌اش می‌چرخم، و کم‌کم روی گردنش بالا می‌روم. زیر تماس من می‌لرزد و چشمانش در چشمانم قفل می‌شوند و با بالارفتن چوب بیلیارد گونه‌هایش سرخ می‌شوند.
09196803789
می‌گویم: «ای خدا، تو واقعاً خوشگل و شجاعی. خیلی جنایت بزرگیه که نمی‌تونم بهت دست بزنم.»
09196803789
«همیشه به اون آخرین‌نفس فکر می‌کنم. این‌که برای هوا له‌له بزنی. هی نفس بکشی و بکشی، ولی هیچی داخل نشه. به این فکر می‌کنم که چطور ماهیچه‌های سینه‌م از هم دریده می‌شن و می‌سوزن، کاملاً بلااستفاده، نه هوایی، نه هیچی، فقط سیاهی.»
09196803789
با چوب بیلیارد به پایش می‌زنم؛ ولی برای یک بار هم که شده شوخی نمی‌کنم. چیزی هست که واقعاً می‌خواهم. «چطوره به‌جاش یه قول بهم بدی؟ که تا تولد بعدی‌م باهام بمونی؟»
09196803789
چوب بیلیارد را برمی‌دارم و باهم در تالار به‌سمت لابی اصلی قدم می‌زنیم. به بغل دستش نگاهی می‌اندازد و گلدان رزهای سفید را می‌بیند که روی میز قرار دارد و با لبخندش چشمانش هم چین می‌خورند. «دیگه رُز هم می‌دزدی استلا؟ اول یه قدم کامل حالام این؟» می‌خندم و با دستم گل پشت گوشم را لمس می‌کنم: «مچم رو گرفتی، دزدیدمش.» سر دیگر چوب بیلیارد را می‌کِشد و سرش را به‌نشانهٔ نفی تکان می‌دهد: «نه، گذاشتی‌ش یه جای بهتر.»
09196803789
یکی از مزایای بچه‌مثبت‌بودن این است که بارب حرفم را باور می‌کند.
کاربر 2531642
اگر قرار است بمیرم، می‌خواهم قبلش واقعاً زندگی کنم. بعدش می‌میرم.
^-^fateme
«حس امنیت، ایمنی، آرامش، همگی در یک نوازش آرام یک انگشت یا بوسه‌ای بر گونه، منتقل می‌شود.»
Moosavi
«هیچ چیزی غیرممکن نیست.»
Mobina
تبدیل به خودِ واقعی‌اش شده بود؛ اما نمی‌توانم سرفه‌ها و تلوتلوخوردن‌هایش را فراموش کنم، و ترسش را. آقای «مرگ سراغ همهٔ ما می‌آید» خودش نمی‌خواست بمیرد.
Mobina
دروغ نمی‌گویم. او زیباست.
Mobina
«دکتر حمید می‌گه با این درصد پیشرفت، وقتی به سن دبیرستان برسم، نیاز به پیوند دارم. البته پیوند درمان نیست؛ ولی به من وقت بیش‌تری می‌ده! اگه این‌قدر خوش‌شانس باشم که یکی گیرم بیاد، خیلی دوست دارم چند سال بیش‌تر زنده بمونم!» آخ گفتی استلا! حداقل او یک شانسی دارد.
Mobina
«همه توی این دنیا داریم هوای قرضی نفس می‌کشیم.»
Mobina
«شاد باش استلا، زندگی همینه. قبل از این‌که بفهمیم تموم می‌شه.»
Mobina
عاشقش هستم و او دارد برای همیشه از زندگی‌ام می‌رود تا من بتوانم زندگی کنم.
medisa
«حس امنیت، ایمنی، آرامش، همگی در یک نوازش آرام یک انگشت یا بوسه‌ای بر گونه، منتقل می‌شود.»
کاربر ۲۴۷۲۶۵۹

حجم

۲۰۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۱۷ صفحه

حجم

۲۰۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۱۷ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان