بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پنج قدم فاصله | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پنج قدم فاصله

بریده‌هایی از کتاب پنج قدم فاصله

۴٫۴
(۱۶۳۲)
اگر قرار است بمیرم، می‌خواهم قبلش واقعاً زندگی کنم.
farez
به چیزهایی که از دست دادی فکر نکن. به چیزهایی که به‌دست می‌آری فکر کن. زندگی کن استلا.»
farez
روی لبهٔ آن نوشته شده بود «عشق».
یلدا روشن
تنها چیزی که بدتر از این است که نتوانم با او یا در کنار او باشم، این است که در دنیایی زندگی کنم که او در آن وجود نداشته باشد، علی‌الخصوص اگر باعثش من باشم.
F.GDR
نمی‌دانستم یک نفر می‌تواند کاری کند که همهٔ چیزهای قدیمی نو به‌نظر برسند.
Eli
پول حلّالِ همهٔ مشکلات نیست.
𝑬𝒍𝒏𝒂𝒛
ما به این تماس با کسی که عاشقش هستیم نیاز داریم، درست همان‌طور که به هوا برای نفس‌کشیدن نیاز داریم.
aseman
نمی‌دانستم می‌شود چیزی را آن‌قدر بخواهی که آن‌را بین دست‌ها و پاها و تک‌تک نفس‌هایت حس کنی.
samamehri
«نمی‌خوام ترکت کنم؛ ولی اون‌قدر دوستت دارم که نمی‌تونم باهات بمونم.»
friend moon :)
«نمی‌خوام ترکت کنم؛ ولی اون‌قدر دوستت دارم که نمی‌تونم باهات بمونم.»
رضا طاهری
«ولی همه‌مون تنها می‌میریم، مگه نه؟ آدم‌هایی که عاشق‌شونیم، نمی‌تونن باهامون بیان.»
𝓜𝓪𝓷𝓮𝓵𝓲
اگرچه میلیون‌ها دلیل وجود دارد که من نباید الان این‌طور به او نگاه کنم؛ ولی نمی‌توانم جلوی این احساسم را بگیرم، احساس این‌که عاشقش هستم.
aseman
«تماس انسانی، اولین راه ارتباطی ماست.»
Sajede
وقتی شما فیبروز کیستیک دارید، نمی‌دانید چقدر از زمان زنده‌ماندن‌تان باقی مانده. اما صادقانه بگویم: شما این‌را هم نمی‌دانید که کسی هم که عاشقش هستید، چقدر از زمان زنده‌ماندنش باقی مانده.
aseman
همیشه از خودم می‌پرسم داشتن ریه‌هایی به این سالمی چه حسی خواهد داشت، این‌طور زنده. نفس عمیقی می‌کشم و احساس می‌کنم هوا برای ورود به بدنم و خروج از آن، سخت می‌جنگد.
مریم
داروی سوافلومالین، که روی ویل تست آزمایشی می‌شد، صرفاً برای داستان ابداع شده. امیدواریم روزی چنین درمانی پیدا شود.
💜ghazal💜
نمی‌خوام ترکت کنم؛ ولی اون‌قدر دوستت دارم که نمی‌تونم باهات بمونم.
Saeid
می‌خواهم به‌معنای واقعی زندگی کنم.
Sajede
من از زندگی‌کردن بدون این‌که واقعاً زندگی کنم خسته شده‌ام. از این‌که آرزوی چیزی را داشته باشم خسته شده‌ام.
samamehri
او بالاخره می‌گوید: «اون داره برای زنده‌موندن می‌جنگه.» و از داخل شیشه به چشمانم نگاه می‌کند. «نمی‌دونه چی انتظارش رو می‌کشه یا اصلاً چرا داره می‌جنگه. یه جور غریزه‌ست ویل. غریزش اینه که بجنگه. زنده بمونه.»
شلاله

حجم

۲۰۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۱۷ صفحه

حجم

۲۰۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۱۷ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان