بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خودکامگی و خودکامگان در تاریخ ایران؛ تحلیلی اجتماعی فرهنگی از تاریخ سیاسی ایران | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب خودکامگی و خودکامگان در تاریخ ایران؛ تحلیلی اجتماعی فرهنگی از تاریخ سیاسی ایران اثر عبدالعلی معظمی

بریده‌هایی از کتاب خودکامگی و خودکامگان در تاریخ ایران؛ تحلیلی اجتماعی فرهنگی از تاریخ سیاسی ایران

۳٫۴
(۹)
اسماعیل که همانند همهٔ رهبران خودکامه، پشیزی برای جان مخلص‌ترین مریدان و پیروان خود قائل نبود در نهایت خونسردی و بی‌اعتنائی شاهد افتادن و متلاشی‌شدن و به‌خون غلطیدن صد تن از مخلص‌ترین و فداکارترین یارانش بود. صحنه آن‌چنان رقت‌بار و تأثرانگیز بود که ایلچی عثمانی را منقلب کرد و از وی خواست تا آن‌را متوقف سازد "شاه اسماعیل با آگاهی از شدت و عمق سرسپردگی قزلباش‌ها نسبت به خود هیچ حدی را برای متوقف ساختن هوس‌های خود نمی‌دید" و با آنان همانند حیوانات بلکه پائین‌تر رفتار می‌کرد زیرا هیچ انسانی حاضر نمی‌شود صد راس گوسفند و یا گاو را از مناره چند ده متری برای خودنمایی به پائین پرتاب نماید.
محمد طاهر پسران افشاریان
شاه اسماعیل گروهی به‌نام «تبرّائیان» تجهیز کرد تا در کوچه و بازار به راه افتند و نه‌تنها خود به سب و لعن بزرگان اهل سنت مبادرت ورزند بلکه همگان را نیز مجبور و ملزم بدین‌کار نمایند. تبرائیان اهرم فشار صفویان بودند که جوی اختناق‌آمیز بر کشور مستولی ساختند و مرتکب بی‌رحمی‌ها و خشونت‌های نفرت‌انگیز و شنیع شدند و حس کینه‌توزی را با اقدامات نسنجیده خود در میان مردم تحریک کردند. افراد خانواده‌های سنی که عزیزانشان توسط دژخیمان تبرائی کشته شده و با توهین به شخصیت‌های مذهبی را از بیم مرگ شنیده دم برنیاورده بودند نسبت به کل شیعیان و به‌خصوص به قزلباش و بالأخص به تبرائیان احساس کینه و نفرت می‌کردند. تبرائیان با اقدامات نابخردانهٔ خود احساس و اندیشهٔ مردمان را مالامال از کینه و نفرت نمودند.
محمد طاهر پسران افشاریان
همان‌گونه که فلسفه و کلام و عرفان و مشا و اشراق با همهٔ ستیزه‌گری سده‌ها، با یکدیگر در زمان ملاصدرا و به‌دست وی که هم‌عصر صفویه است، با همدیگر آمیزش یافته، فلسفهٔ متعالیه را پدید آوردند. اگر شاه اسماعیل و ارکان حکومت وی اندکی با تامل و تعمق عمل می‌کردند و ضمن اعلام شیعه به‌عنوان مذهب رسمی به سنی‌کشی و سبب و لعن خلفا و نبش قبر بزرگان سنی دست نمی‌یازیدند و به‌جای این‌ها به تبلیغات و فرهنگ‌سازی می‌پرداختند و شیعیان فرهیخته را بر می‌کشیدند و پست‌های کلیدی را بدانان می‌دادند، قطعا به سود ایران و شیعه تمام می‌شد.
محمد طاهر پسران افشاریان
بسیاری از آداب و رسوم صوفیانه که در رقص و سماع دست‌جمعی انجام می‌دادند، از دورهٔ صفویه وارد مراسم عزاداری‌های مذهبی شده که از جملهٔ آن‌ها خاموش کردن چراغ‌ها هنگام سینه‌زنی می‌باشد. مورخ شهیر معاصر، باستانی پاریزی می‌نویسد "فرقه‌هایی از صوفیه و شیعه را در ترکیه به‌عنوان و یا صفت شمع‌خاموش‌کن می‌شناسند" و در پایه‌ریزی با سنگ و آتش در ذیل شمع‌خاموش‌کن می‌نویسد شمع خاموش‌کن بدین جهت گفته‌اند که آنان را متهم می‌سازند که در شب‌های رقص و سماع در ساعتی معین شمع را خاموش می‌کنند و این نسبت تقریباً به تمام فرق اقلی
محمد طاهر پسران افشاریان
هرچند سیره‌نگاران درباری، بعدها نسب خاندان صفوی را به امام موسی کاظم (ع) هفتمین پیشوای شیعیان رسانیدند، ولی ریشهٔ مذهبی خاندان صفوی شبهه‌ناک است. زیرا مادر شاه اسماعیل یک زن مسیحی از نوادگان امپراطور ونیز بود و اجدادش از شیخ صفی گرفته تا خواجه علی صوفیان سنی شافعی مذهب بودند و پیشوند نام همه آن‌ها شیخ بود و خود شیخ‌صفی کُرد تبار بود و اشعاری به‌زبان آذری (زبان قدیم آذربایجان) بدو نسبت می‌دهند و این در زمان خواجه علی، نیای پنجم شاه اسماعیل بود که خاندان صفوی به شیعه گرویدند. بعداً که به سلطنت رسیدند، سید هم شدند. شاه اسماعیل که نیا، پدر و برادرش در جنگ اهل تسنن کشته شده بود حساسیت خاصی داشت.
محمد طاهر پسران افشاریان
سلطان محمد فاتح با این پیروزی عظیم و چشمگیر خود را امپراطور روم، خان خانان یا خاقان ترک، غازی اسلام و خلیفهٔ مسلمین می‌پنداشت. به‌دیگر سخن، خود را تجسم عینی و عملی سنت‌های ترکی، اسلامی و بیزانسی به‌شمار می‌آورد و در صدد استیلا بر کل جهان اسلام بود و در شرق نیز خاندان مغولی شیبانی در قزاقستان (کاذاخستان) قدرت‌یافته و تقریباً سرتاسر ماوراءالنهر (آسیای میانهٔ امروز) را به تصرف درآوردند و در صدد گسرتش نفوذ خود به‌سوی ایران بودند. پیروزی شاه اسماعیل در تشکیل حکومت یکپارچه و متحد احلام دو قدرت نو ظهور در شرق و غرب ایران را پریشان ساخت؛ چه استقرار یک حکومت شیعی‌مذهب صوفی‌مسلک در ایران، موجب تلاطم در بخش شرقی امپراطوری عثمانی گردید. قزلباش‌ها در آناتولی به شورش‌های جدی دست یازیدند که مورد حمایت معنوی دولت صفوی بودند
محمد طاهر پسران افشاریان
این بعد از صفویه و کشاکش بین عثمانی‌ها و صفویان است که اختلافات سیاسی رنگ و صبغهٔ مذهبی به‌خود می‌گیرد و تبلیغات گسترده به‌ویژه از سوی عثمانی‌ها میان شیعه و سنی تفرقه می‌اندازد. بنابر این پیش از صفویه، سنی‌ها مغایرت و ناسازگاری میان اعتقاد به تسنن و احترام به پیشوایان شیعه نمی‌دیدند. از این‌روی تغییر مذهب یک گروه سنی‌مذهب صوفی‌مسلک به تشیع، بدون چالش و تنش پیروان، صورت تحقق به‌خود می‌گیرد و در این مورد افزون بر علل فوق دو مسألهٔ دیگر نیز حائز اهمیت و بس تأثیرگذار بوده است؛ نخست شیوهٔ مرید و مرادی در صوفی‌گری است که مریدان سخنان مراد خود را چشم و گوش بسته و بدون تامل و تعمق می پذیرفتند و دیگر این‌که با وجود تغییر مذهب تمامی آداب و سنن صوفیه را نگه‌داشته و تنها به آن‌ها رنگ و صبغهٔ تشیع زدند. در خصوص افراطی‌گری صوفیان قزلباش باید گفت اولاً افراطی‌گری در ذات صوفی‌گری نهفته است چون وقتی جامعه از تعادل و توازن خارج شد صوفی‌گری رشد می‌کند.
محمد طاهر پسران افشاریان
گرچه دقیقاً روشن نیست این فرقه چگونه و چه موقع از صورت یک نهاد صوفی خانقاه‌نشینِ مسالمت‌جو و اساساً غیر سیاسی، به یک سازمان مذهبی شیعی مبارزه‌جو مبدل گشت ولی آنچه مسلم است در جریان این تحول درونی، که حتی به تغییر مذهب نیز انجامید، بسیاری از سنت‌ها و رفتار صوفیانه را نگهداشته و به مذهب تازه خود انتقال دادند. باورهای صوفی‌گری همواره با شخصیت‌پردازی و افراط‌گری دربارهٔ اقطاب و رهبران خود و غلو درباره اقدامات و اعمال آن‌ها توام بوده است؛ از این‌روی صفویان هر چند تغییر مذهب دادند و لکن باورهای غلوآمیز و افراط‌گرایانهٔ خود را در پوشش تشیع، نه‌تنها حفظ کردند بلکه گسترش دادند و طی چند قرن حتی شیعیان قدیمی را نیز متأثر ساختند. اعتقاداتی که به‌موجب آن نه‌تنها ائمهٔ اطهار سلام‌الله اجمعین، بلکه رهبر صوفیان صفوی، جنید و حیدر و اسماعیل و غیره، دارای ماهیتی آسمانی و قدسی تلقی گشتند
محمد طاهر پسران افشاریان
شیخ صفی‌الدین اردبیلی (۱۳۳۴ ـ ۱۲۵۲ م) (۷۳۵ ـ ۶۵۰ هجری) نیای خاندان صفوی، یک صوفی سنی مذهب کردتبار می‌باشد که اجدادش از دو قرن پیش در آذربایجان ساکن شده بودند. شیخ‌صفی در آغاز جوانی به شیخ زاهد گیلانی پیوست و با دختر وی ازدواج کرد و پس از مرگش در سال ۱۳۰۱ م /۷۰۰ هجری جانشین وی شد و به اردبیل نقل مکان کرد در آن شهر بساط زعامت گسترد. شیخ صفی به زبان‌های آذری (زبان قدیم مردم آذربایجان) و گیلکی تسلط کامل داشت؛ حتی به زبان آذری شعر می‌سرود. جانشینان شیخ صفی طی سه قرن (از اوایل قرن هشتم تا اواخر قرن دهم) ضمن تثبیت موقعیت خانوادگی و فرقهٔ صفوی از صورت یک صوفی سنی مذهب به‌تدریج تغییر چهره داده در سیمای یک روحانی شیعی مذهب ظاهر گشته، املاک وسیعی را در اختیار گرفتند و پیروان فراوانی جمع‌آوری کردند، و با وصلت با حکام آق‌قویونلو بر شأن و منزلت خود افزودند،
محمد طاهر پسران افشاریان
این رخداد را بدین‌صورت نیز نقل کرده‌اند که قاضی نخست علت این عمل زشت را از علما می‌پرسد پاسخ می‌شوند که مولا و مقتدای ما وقتی ما را به کاری امر می‌کند ما را با ثواب و گناه آن چکار؟ و وقتی قاضی این سوال از صوفیان می‌کند، می‌گویند امر مرشد کامل مطاع است و چون و چرا ندارد. چون از امرا می‌پرسد، اظهار می‌دارند که فرمان پادشاه و ظل‌الله است و فرمان شاه و یزدان یکی است.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۵۸ صفحه

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۵۸ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان