تنها در میان تباه شدگان است که دلسوزی فضیلت نامیده میشود.
Tamashagar
بالاترین چیزی را که مدیون او هستم این است که نیاز به همتی خاص ندارم، بلکه اندکی شکیبایی لازم است تا وارد دنیایی از چیزهای والا و ظریف شوم، آنجا احساس اسایش خانهوار دارم، تنها آنجا درونیترین شوریدگیام رها میشود.
Tamashagar
«خاموشترین واژهها، جارچیهای طوفاناند، اندیشههایی که بر گام کبوتران از راه میرسند، جهان را راهنمایی میکند...»
Tamashagar
اشتباه (باور به آرمان)، کوری نیست، اشتباه، بُزدلی است... هر فراگیری، هر گام پیشروندهای در مسیر دانش و شناخت (معرفت) نتیجهٔ دلیری و سختگیری نسبت به خویش و پاکیزگی در ارتباط با خویشتن است... من آرمانها را رد نمیکنم، در حضورشان خیلی ساده دستکش به دست میکنم
Tamashagar
زیرا آنچه تاکنون در اصل ممنوع شده است، هرگز چیزی جز راستیودرستی نبوده است.
محمدرضا
آن کس که میداند چگونه هوای نوشتههای مرا تنفس کند، میداند که هوای بلنداهاست، هوایی فرحبخش.
محمدرضا
من مریدِ دیونیسوسِ فیلسوفم، حتی ترجیح میدهم یک ساتیر (نیمهمردم ـ نیمه بز) باشم تا قدیس.
محمدرضا