بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سکوت دریا | طاقچه
کتاب سکوت دریا اثر ژرژ پطرسی

بریده‌هایی از کتاب سکوت دریا

انتشارات:نشر ماهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۲ رأی
۳٫۵
(۱۲)
فرمانروایی که از عشق مردمانش محروم باشد چیزی نیست جز مترسکی مفلوک. همین...
آبـــــان🍊
وقتی احساسات کسی را جریحه‌دار می‌کنم، حتی اگر دشمنم باشد، خودم هم آزرده می‌شوم.
pejman
"می‌خواهید کارشان را بسازید؟ برای همیشه؟" جواب داد: "مسئلهٔ مرگ و زندگی است. قدرت تنها به کار فتح می‌آید و بس، نه به کار ادامهٔ سلطه. برای حفظ حاکمیت بر دیگران ارتش به هیچ نمی‌ارزد و ما این را خوب می‌دانیم." من سرش فریاد کشیدم: "اما نه به قیمت روحشان! نه به این قیمت!" جواب داد: "روح هرگز نمی‌میرد. تجربهٔ گذشته را دارد. باز از خاکستر خود زاده می‌شود. ما از همین حالا باید برای هزار سال دیگر بنیاد کنیم. پس اول باید ویران کرد."
javadazadi
فرمانروایی که از عشق مردمانش محروم باشد چیزی نیست جز مترسکی مفلوک. همین...
pejman
«پایان کار است. اقتدار از لای انگشتان مکبث می‌لغزد و می‌رود و همراه آن وفاداری یارانی که عاقبت از خبث جاه‌طلبی او آگاه شده‌اند. نجیب‌زادگانی که برای دفاع از کیان اسکاتلند می‌جنگیدند اکنون انتظار سرنگونی محتوم او را می‌کشند. یکی از آن‌ها نشانه‌های شوم سقوط مکبث را چنین بیان می‌دارد:» بعد با لحنی سنگین و پرسوز متن را خواند: «اینک احساس می‌کند که دستانش آلوده است به خون کشته‌های پنهانش. در نکوهش عهدشکن از هر سو هر دمی شورشی می‌شود برپا. سپاه که فرمان می‌بَرَد از او فرمان می‌برد و بس، بی‌هیچ عشق. اینک او می‌بیند، نام بلندش چه فراخ افتاده بر اندامش همچون جامهٔ غولی بر تن گورزادی دزد.»
آبـــــان🍊
«اینک احساس می‌کند که دستانش آلوده است به خون کشته‌های پنهانش. در نکوهش عهدشکن از هر سو هر دمی شورشی می‌شود برپا. سپاه که فرمان می‌بَرَد از او فرمان می‌برد و بس، بی‌هیچ عشق. اینک او می‌بیند، نام بلندش چه فراخ افتاده بر اندامش همچون جامهٔ غولی بر تن گورزادی دزد.»
El

حجم

۶۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۱ صفحه

حجم

۶۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۱ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد