بریدههایی از کتاب رستاخیز
۴٫۱
(۷۸)
هریک از ما بهطور حتم کاری را که میکند، مفید و مهم بهشمار میآورد. بنابراین هر آدمی در هر وضعیتی که باشد، از زندگی اجتماعیاش برداشتی دارد که به او اجازه میدهد فعالیتش را مهم و مفید بپندارد.
💚💜F.T.M.H💜💚
در ژرفای وجودش میدانست که داشتن وجدانی ناپاک، فطرتی پست و کار بیرحمانهاش نهتنها حق داوری دربارهٔ دیگران را از او میگیرد، بلکه حتا حق ندارد به چهرهٔ آنها نگاه کند، این وضعیت به او اجازه نمیداد از این پس خود را جوانی شرافتمند، سرشار از نجابت و جوانمردی بداند. بااینهمه، برای ادامهدادن به این زندگی ننگآور و لذتجویانه، تنها یک راه وجود داشت: از یادبردن این ماجرا.
زهره
«انسانها شبیه رودخانهاند. همگی از یک عنصر ساخته شدهاند، اما گاهی باریک میشوند، گاه سریع، گاه آرام و گاه پهناور، زلال یا گلآلود، سرد یا ولرم. آدمها اینگونهاند. هریک جرثومهٔ کیفیتها و ویژگیهای انسانی را در خود دارد، گاه یک روی سکهٔ سرشتش و گاه روی دیگر، گاهی هم هردو با حفظ طبیعت ضدونقیض واقعیاش به شکلی کاملا متفاوت با آنچه هست، جلوهگر میشوند.»
💚💜F.T.M.H💜💚
نوشتن خاطرات، بازی کودکانه نیست، بلکه گفتوشنودی است، با خودم، با خود درونی واقعیام
💚💜F.T.M.H💜💚
درست نیست بگوییم یک نفر خوشنیت یا هوشمند است و دیگری بدجنس یا خنگ. بااینهمه به این صورت دربارهشان قضاوت میکنیم. این کار غلط است. آدمها شبیه رودخانهها هستند: همگی از یک عنصر ساخته شدهاند، اما گاهی باریک یا پهن هستند، گلآلود یا زلال، سرد یا ولرم. آدمها هم اینگونهاند. هر کس بذر همهٔ ویژگیهای انسانی را در خودش دارد و گاه این سوی سرشتش را نشان میدهد و گاه سوی دیگر را، حتا خیلی وقتها هم ضمن حفظ سرشت واقعیاش، کاملا متفاوت با آنچه هست بهنظر میرسد.
آوای دوست
«باید همه را بخشید، بارها و بارها این بخشش را انجام داد، چون هیچ آدمی وجود ندارد که مرتکب خطا نشده باشد و درنتیجه مجاز نیست خطاکار دیگری را تنبیه یا اصلاح کند.»
شراره
فقر و زندان با یکدیگر همزادند
pejman
دیمیتری مانند مردهای دیگر دارای دو شخصیت کاملا متضاد بود: شخصیتی پیرو موازین اخلاقی که باعث خشنودی خودش و دیگران میشد و شخصیتی غریزی و حیوانی که آماده بود برای لذتجویی دنیایی را بههم بریزد و یا فدا کن
زهره
نباید خودمان را بهدست احساسهای شخصیمان بسپاریم که به هرجا دلشان میخواهد ببرندمان.
چڪاوڪ
یکی از فکرهای باطلی که از همه شناختهتر است و کموبیش در همه کس یافت میشود، این است که همه گمان میکنند هر فردی دارای خصلتهایی مشخص و قطعی است: آدمهایی خوبند و آدمهایی بد، تیزهوش یا خنگ و احمق، پرشور و شوق یا بیتفاوت و بیاحساس و از این قبیل. آدمها اینگونه ساخته نشدهاند.
محسن
زندانها نمیتوانند آسودگیمان را تأمین کنند، چون زندانیها برای ابد آنجا نمیمانند و سرانجام روزی رهاشان میکنند. برعکس در چنین جاهایی میزان فساد را در آنها به بالاترین درجه افزایش میدهند، یا درواقع بهمیزان خطر میافزایند.
زهره
«بارها کوشیدهای خودت را به سرحد کمال برسانی، آدم بهتری بشوی اما موفق نشدهای.» این صدای آن عامل وسوسهکننده در وجودش بود که میگفت: «چه فایده دارد باز هم امتحان کنی؟ تو تنها کسی نیستی که به این مشکل دچاری، همهٔ مردم دنیا مثل تو گرفتارش هستند. زندگی است دیگر، چه میشود کرد؟»
چڪاوڪ
هر آدمی در هر وضعیتی که باشد، از زندگی اجتماعیاش برداشتی دارد که به او اجازه میدهد فعالیتش را مهم و مفید بپندارد.
پویا پانا
در بعضیها، بیشتر وقتها، اندیشیدن جز بازیای روشنفکرانه چیز دیگری نیست. رفتارشان تحتتأثیر استدلالهاشان است، اما در عمل دربرابر افکار دیگران تسلیم میشوند: تسلیم عادتها، سنتها و قانون
eln_pr
«من فکر میکنم اگر بخواهیم تلاشمان را به جایی برسانیم، پیش از همهچیز باید قوهٔ تخیلمان را مهار کنیم و مسایل را آنگونه که هستند ببینیم
eln_pr
عشق متقابل به همنوع قانون اصلی زندگی است.
محمدحسین
«انسانها شبیه رودخانهاند. همگی از یک عنصر ساخته شدهاند، اما گاهی باریک میشوند، گاه سریع، گاه آرام و گاه پهناور، زلال یا گلآلود، سرد یا ولرم. آدمها اینگونهاند. هریک جرثومهٔ کیفیتها و ویژگیهای انسانی را در خود دارد، گاه یک روی سکهٔ سرشتش و گاه روی دیگر، گاهی هم هردو با حفظ طبیعت ضدونقیض واقعیاش به شکلی کاملا متفاوت با آنچه هست، جلوهگر میشوند.»
شراره
همگی روزهای ناخوشایندی داریم که خلقمان کج است و روزهای خوشایند که سرحالیم.
چڪاوڪ
«این کار چه فایدهای دارد؟»
ــ اجرای عدالت.
ــ انگار عدالت در تصمیمگیریهای دادگاهها نقشی دارد.
ــ پس نقشش چیست؟
ــ دفاع از منافع طبقهٔ ممتاز. بهنظر من دادگاهها جز وسیلهای اداری برای محافظت از نظم موجود که حامی منافع طبقهٔ خاصی از اجتماع است، چیز دیگری نیستند.
shaparak
«وقتی خوی حیوانی به آدم دست میدهد، نفرتانگیز میشود، اما هنگامیکه پاک و خالص میشوی، از فراز زندگی نجیبانهات میتوانی به آن خو پی ببری و تحقیرش کنی. چه پیروز شوی و چه شکست بخوری، همان آدمی که بودهای باقی میمانی. موقعی که این خوی حیوانی در پس ظواهری مثلا شاعرانه یا ستایش زیبایی پنهان میشود و از تو میخواهد تسلیمش شوی، به آن تقدس میبخشی و بیآنکه خوب را از بد تشخیص دهی از آن پیروی میکنی. آنوقت است که وحشتناک میشود.»
shaparak
حجم
۵۷۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۷۳۶ صفحه
حجم
۵۷۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۷۳۶ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰۵۰%
تومان