بریدههایی از کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم
۳٫۶
(۱۵۸۸)
استن توصیه میکند هنگام مذاکره دنبالِ غافلگیریها باشید؛ زیرا غافلگیریها نشان میدهند فرضهای غیردقیقی داشتهاید. همچنین توصیه میکند رویکردِ مذاکرهٔ خودتان را براساس علایق و سبکِ شخصی که با او در حال مذاکرهاید، انتخاب کنید، نه براساس علایق خودتان. با هیچ طرح و برنامهٔ دقیقاً تعریفشدهای پای مذاکره ننشینید؛ درعوض به چیزهایی که طرفِ دیگر میگوید بهدقت گوش کنید و انگیزههای او را تشخیص دهید. انجام این کار به شما کمک خواهد کرد که برایندی مثبت برای هر دو طرف خلق کنید.
sourina
مژده اینکه هر روز فرصتِ مذاکره دارید؛ پس فرصتهای زیادی هست که این مهارت را تمرین کنید.
sourina
بیشتر تعاملات ما با دیگران درواقع مجموعهای از مذاکرات است و ما با ندانستنِ اصول اولیه، به خودمان لطمهٔ بزرگی میزنیم.
sourina
نیکنامی خود محافظت کنید و آن را ارتقا دهید: این ارزشمندترین دارایی شماست و باید بهخوبی از آن محافظت کرد. یاد بگیرید که چطور با یک «متأسفمِ» ساده معذرتخواهی کنید. کار درست را انجام دهید، نه کارِ زیرکانه را؛ بهاینترتیب، بعداً با تعریفِ داستانِ خود افتخار خواهید کرد. بیش از حد برای خود مشغولیت درست نکنید؛ مبادا خود و کسانی را که روی شما حساب میکنند، ناامید کنید. در نظر بگیرید که چه مقدار وقت صرف انجام کارهایی میکنید که لازم است و میخواهید انجام دهید و برای خودتان اولویتبندی کنید، به این ترتیب یکی دیگر آنرا برای شما انجام نمیدهد.
sourina
کار درست این است که کارهایی را انجام دهید که لازماند و دوستشان دارید.
sourina
همچنین خوب است که در نظر بگیرید چند درصد از زمان شما صرف چیزهایی میشود که میخواهید انجام دهید در مقابل چیزهایی که نمیخواهید، و همچنین چه مقدار از زمانتان صرف انجام کارهایی میشود که مجبورید انجام دهید در مقابل کارهایی که مجبور نیستید. اگر بیشتر وقت شما صرف چیزهایی میشود که نمیخواهید انجام دهید، پس وقت آن رسیده است که در کار خود تجدیدنظر کنید. همچنین اگر بیشتر وقت خود را صرف چیزهایی میکنید که نیازی به انجام آنها نیست، شاید باید در اولویتهای خودتان تجدیدنظر کنید.
sourina
اقدامات شما همیشه روی دیدِ دیگران به شما اثر میگذارد و همانطور که تاکنون چندین بار ذکر شده است، احتمالاً دوباره به همین اشخاص برخورد خواهید کرد. هیچچیز هم که نباشد، مطمئن باشید یادشان میماند که چطور خودتان را نشان دادید.
یکی از بزرگترین چیزهایی که مردم انجام میدهند تا به خواستههایشان برسند، قبولِ مسئولیتهای بسیار زیاد است. این کار درنهایت به سرخوردگی منجر میشود.
sourina
من ساعتهای بیشماری خودم را برای کارهای احمقانهای که مرتکب شدهام، سرزنش کردهام. بااینحال متوجه شدهام چارهٔ کار این است که یاد بگیریم چطور بعد از آن اشتباهات جلوی لغزشِ خود را بگیریم. مثلاً خیلی مهم است که بلد باشیم چگونه عذرخواهی کنیم. اقرارساده به اشتباهی که مرتکب شدید، اثر عمیقی دارد. نیازی به سخنرانی و توضیحاتِ عریضوطویل نیست؛ فقط بگویید: «کارم خوب نبود، معذرت میخوام.
sourina
هر تجربهای که با شخصِ دیگری دارید، شبیه قطرهٔ آبی است که درون استخر میافتد. همینطور که بیشتر با آن شخص سروکار داشته باشید، قطرات انباشتهتر میشوند و استخر پر میشود. تعاملات مثبت، قطرات زلالِ آب هستند و تعاملات منفی، قطرات قرمزِ آب. اما اثر اینها یکی نیست. یعنی برای رقیقکردن قطرهای از رنگ قرمز، به قطرات زلال بیشتری نیاز است و تعداد آن برای افرادِ مختلف فرق میکند.
sourina
به خاطر داشته باشید هر کاری که شخصی برای شما انجام میدهد، بهقیمت ازدستدادن یک فرصت برایش تمام میشود. این یعنی وقتی کسی بخشی از روزِ خود را برای رسیدگی به کار شما صرف میکند، کاری هست که برای خودش یا کسی دیگر انجام نداده است. خیلی راحت میتوانید خودتان را گول بزنید و فکر کنید که «درخواست من که چیز مهمی نبوده است»؛ اما وقتی کسی مشغول است، هیچ درخواستی کوچک نیست. آنها مجبور میشوند کاری را که دارند انجام میدهند، متوقف کنند، روی درخواست شما تمرکز کنند و برای پاسخ به آن وقت بگذارند. با بهیادسپردنِ این نکته، بهانهای نمیماند که بخواهید از کسی که کاری برای شما انجام داده است، تشکر نکنید.
hedgehog
افرادِ کامیاب تمایل دارند خوشبین باشند و انتظار دارند اتفاقهای خوبی برایشان بیفتد. تماسِ چشمیِ بیشتری برقرار میکنند و بیشتر لبخند میزنند که این باعثِ رویاروییهای مثبتتر و گستردهتری میشود. این اقدامات بهنوبهٔ خود، فرصتهای بیشتری در اختیار آنها میگذارد.
hedgehog
بخت: چیزی است که برای شما اتفاق میافتد. اگر در خانوادهای مهربان متولد شده باشید خوشبخت هستید و اگر صاعقه به شما بزند بدبخت هستید.
فرصت: به اقدامی از طرف شما نیاز دارد. باید قمار کنید و فرصتی بدهید مانند انداختن تاس، خریدن بلیت بختآزمایی یا درخواست قرار ملاقات که بتوانید از پیشامد تصادفی بهرهای ببرید.
کامیابی: با یافتن و خلق فرصتها درست میشود. پیامدی مستقیم از رفتار شماست. برای مثال، کامیاب هستید که شغلی عالی به شما پیشنهاد میشود. عوامل زیادی در اینجا دخیل هستند؛ هرچند عدمقطعیت هم وجود دارد. باید برای ایجاد مهارت کار کنید تا آماده شوید و فعالانه برای استخدام در آن شغل درخواست دهید.
ما واژههای «بخت»، «فرصت» و «کامیابی» را با هم قاتی میکنیم و برای همین است که بیشتر افراد بهطور کامل از میزان کنترلی که روی سرنوشت خود دارند آگاه نیستند. آنها رویدادها را به تصادف نسبت میدهند، چه بدبختی چه خوشبختی؛ درحالیکه عملاً بیشتر از آنچه فکر میکنند نفوذ دارند. اگر بهدقت نگاه کنید انتخابهای کوچکی را میبینید که بهمرور زمان روی هم جمع میشوند و هریک صحنهای را برای اموری که در آینده رخ میدهد مهیا میکنند.
hedgehog
واژهٔ «شانس» که در زبان روزمره استفاده میشود نباید حواس شما را پرت کند. معمولاً از این واژه برای بهانهآوردن استفاده میشود؛ مثلاً مردم اغلب موفقیتهای خود را به شانس نسبت میدهند و میگویند خوششانس بودند تا از روی فروتنی مهارتهایشان را بروز ندهند. همچنین عملکرد ضعیف را به بدشانسی ربط میدهیم تا به خودمان و دیگران استراحت بدهیم. مشاهدهگر دقیق به پشت پرده نگاه میکند تا ببیند واقعاً چه اتفاقی افتاد و آیا بخت، فرصت یا شانس بود.
hedgehog
راز دیگری هست که آدمهای کمی آن را بیان میکنند. بلاتکلیفیِ موقع فارغالتحصیلشدن از دانشکده هیچوقت از بین نمیرود. این بلاتکلیفی و دودلی در تمام نقاط عطف زندگی ما وجود دارد: وقتی شغل جدیدی را آغاز میکنیم، شرکت جدیدی راه میاندازیم، رابطهٔ جدیدی را آغاز میکنیم، بچهدار میشویم یا بازنشسته. هرکدام از این تصمیمات و اقدامات تردیدها و نیز فرصتهای مهمی را رو به ما میگشایند.
نقطهٔ مقابل تردید، یقین است. آیا واقعاً برای زندگی خود برنامهٔ مفصلی میخواهید که دقیقاً بدانید ماه بعد، سال بعد و دههٔ بعد چه روی خواهد داد؟ جواب خیلی از افراد منفی است. در اصل، تردید باعث انتخاب میشود. به فرصت میانجامد. باعث شگفتی میشود!
hedgehog
چرا بیشتر ما مشکلات را بهشکل فرصتهایی در زندگیِ روزمرهٔ خود نمیبینیم؟
کاربر ۱۲۵۲۱۳۷
مردمی که به سطح بالا میرسند، سختتر از اطرافیانشان کار میکنند، انرژی بیشتری دارند که آنها را رو به جلو پیش میراند و بهطور محسوسی برای رسیدن به آن سطح انگیزه دارند. او متذکر میشود که در گذشته، مردمی که جزو این جرگه بودند، ثروت و موفقیت را از دیگران به ارث میبردند؛ اما امروزه اینطور نیست. بیشتر افرادی که مدعی موفقیت بزرگی هستند، خودشان آنرا به دست آوردهاند. این یعنی اینکه موانع اصلی موفقیتْ تصنعی و خودخواستهاند. همانطور که دیوید میگوید پیامد منطقیاش این است: «بزرگترین متحدِ اَبَرکامیابها، رخوت و کندکاری دیگران است.»
سارا
وقتی صاحب شغلی میشوید، حال هر شغلی، دقیقاً همان شغل را به شما نمیدهند؛ بلکه کلید ساختمان را به شما میسپارند. دیگر به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید کلیدها شما را به کجا ببرند. اگر تنها همان کاری را انجام دهید که برای شما تعیین شده است، دارید به همکاران خود میگویید که به اوج انگیزه و تواناییهای خود رسیدهاید و سالبهسال به انجام همان کار ادامه خواهید داد. اما اگر تلاش کنید که راههایی برای مفیدتربودنِ سازمان پیدا کنید، نشان میدهید که آمادهٔ چالشهای بزرگترید.
سارا
راه دیگر برای اینکه خودتان را به کاری بگمارید، توجه به چیزهایی است که دیگران نادیده گرفتهاند و پیداکردن روشهایی است که آنها را به چیزی مفید تبدیل کنید. غالباً در پروژههایی که دیگران با بیتوجهی رها کردهاند، ارزش شگرفی نهفته است.
سارا
بیشتر اوقات داشتن اهداف بزرگ، آسانتر از داشتن اهداف کوچک است. برای رسیدن به اهداف کوچک، راههای خیلی مشخصی وجود دارد و بسیاری از راهها ممکن است به خطا بروند؛ اما معمولاً با داشتن اهداف بزرگ، منابع بیشتری در اختیار دارید و برای دستیابی به آنها راههای بیشتری وجود دارد. این بینش جالبی است.
سارا
نگرش شما بزرگترین عامل تعیینکننده است برای اینکه چهکاری را میتوانید به انجام برسانید، و شما بهتنهایی نگرش خود را کنترل میکنید. نوآوران حقیقی حتی در شرایط بسیار دشوار راهحل خودشان را پیدا میکنند.
سارا
حجم
۲۴۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۳ صفحه
حجم
۲۴۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۳ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
۱۲,۹۰۰۷۰%
تومان