بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اوضاع خیلی خراب است | صفحه ۷۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اوضاع خیلی خراب است

بریده‌هایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است

۳٫۶
(۴۲۱)
ازآن‌جاکه پدربزرگم دیگر قادر به داشتنِ امید و آرزو در زندگی‌اش نبود، مهم بود که من به‌احترام او به داشتنِ امید و رؤیا ادامه دهم.
Hossein Heydari
«همیشه تلاش کردم طوری زندگی کنم که لحظهٔ مرگم به جای ترسْ احساسِ شادی کنم.»
montazer313
وقتی شکاف‌های اخلاقی مدت زیادی ادامه پیدا کنند، عادی می‌شوند. آن‌ها به چیزی تبدیل می‌شوند که به‌صورت پیش‌فرض انتظارِ آن‌را داریم. آن‌ها خود را در سلسله‌مراتب ارزش‌های ما جای می‌دهند. اگر کسی به ما ضربه‌ای بزند و هرگز نتوانیم در پاسخ به او ضربه‌ای بزنیم، درنهایت ذهن عاطفی‌مان به نتیجه‌ای شگفت‌انگیز خواهد رسید: ما سزاوارِ ضربه‌خوردنیم!
Par.ya
دشمنانِ مشترک به‌شدت اهمیت دارند. می‌دانم همه دوست داریم فکر کنیم که ترجیح می‌دهیم در دنیایی از صلح و سازش زندگی کنیم، اما درحقیقت چنین دنیایی بیش از چند دقیقه دوام نخواهد آورد. دشمنانِ مشترک در آیینِ ما اتحاد به وجود می‌آورند.
Moein Rabanian
بیش‌تر مردم برای خودشان ارزشی بالاتر از ارزش فرهنگ و گروه‌شان قائل نیستند. برای همین است که خیلی از آدم‌ها حاضرند جان‌شان را برای بالاترین ارزش‌های خود فدا کنند: برای خانواده، عزیزان‌شان، ملت‌شان، خدای‌شان، و این میل ـ این برخورد فرهنگ‌ها و جان‌فشانی برای ارزش‌ها ـ ناگزیر منجر به جنگ خواهد شد.
Bahar Abdalvand
همان‌طور که فرد از طریق عقاید، توجیهات و تعصبات، از هویت خود محافظت می‌کند، جوامع، قبایل و ملل هم به همین شکل از هویت خود محافظت می‌کنند. این فرهنگ‌ها درنهایت خود را به‌شکل ملتی درمی‌آورند که بعدها گسترش می‌یابد و افراد بیش‌تر و بیش‌تری را زیر چتر نظام ارزشیِ خود قرار می‌دهد. درنهایت، این ملت‌ها با یکدیگر و ارزش‌های متناقض با هم درگیر می‌شوند.
Bahar Abdalvand
مردم بیش از این‌که متفاوت باشند، شبیه یکدیگرند. بیش‌تر ما هدف‌های یکسانی در زندگی داریم. اما این تفاوت‌های جزئی، باعث ایجاد احساسات می‌شوند و احساسات هم حسِ اهمیت ایجاد می‌کنند. برای همین است که تفاوت‌هامان را به‌مراتب مهم‌تر از شباهت‌هامان در نظر می‌گیریم، و این تراژدیِ واقعیِ بشریت است، این‌که ما محکومیم بر سر تفاوت‌های جزئی تا ابد با هم بجنگیم.
Bahar Abdalvand
«هرچه قوی‌تر به ارزشی چنگ بزنیم، یعنی قوی‌تر تعیین کنیم که چیزی برتر یا پست‌تر از چیزهای دیگر است، جاذبهٔ آن قوی‌تر، مدارِ آن تنگ‌تر، و مختل‌شدنِ مسیر و هدفِ آن توسط قوای خارجی سخت‌تر خواهد بود. به همین دلیل است که قوی‌ترین ارزش‌هامان نیازمندِ حمایت یا نفرتی قوی از طرف دیگران هستند؛ هرچه تعداد افرادی که ارزش مشترکی دارند بیش‌تر باشد، آن افراد بیش‌تر در هم ادغام می‌شوند و نهاد واحد و منسجم‌تری پیرامون آن تشکیل می‌دهند: دانشمندان با دانشمندان، روحانیون با روحانیون. افرادی که چیز مشترکی را دوست دارند یکدیگر را هم دوست دارند. افرادی که از چیز مشترکی نفرت دارند هم یکدیگر را دوست دارند. اما افرادی که عاشق چیزهای متفاوتی هستند یا از چیزهای متفاوتی نفرت دارند از یکدیگر هم متنفرند
Bahar Abdalvand
«ارزش‌های احساسیِ ما جاذبه‌ای احساسی دارند. ما کسانی را به مدار خود جذب می‌کنیم که ارزش‌هاشان با ارزش‌های ما یکسان است،‌ و به‌طور غریزی کسانی را که ارزش‌هایی متضاد با ما دارند، دفع می‌کنیم، درست مثل رانش مغناطیسی. این جاذبه‌ها مدارهای بزرگی از افراد هم‌عقیده حول یک اصل مشترک تشکیل می‌دهند. هر یک از این مدارها در یک مسیر واحد قرار دارند و حول یک چیز می‌چرخند.»
Bahar Abdalvand
داستان‌های گذشته هویت ما را تعریف می‌کنند و داستان‌های آینده امیدمان را.
Bahar Abdalvand
یکی از استراتژی‌های ذهن عقلانی برای هُل‌دادن ذهن عاطفی به مسیر صحیح زندگی هم این است که سؤالاتی از جنس "چه می‌شود اگر" بپرسد: چه می‌شود اگر شما از قایق تفریحی متنفر باشید و درعوض وقت خود را صرف کمک به بچه‌های معلول کنید؟ چه می‌شود اگر مجبور نباشید چیزی را به افراد حاضر در زندگی‌تان ثابت کنید تا شما را دوست داشته باشند؟ چه می‌شود اگر دردسترس‌نبودنِ افراد را بیش‌تر به حساب آن‌ها بگذارید تا خودتان؟
Bahar Abdalvand
به شرم و تردیدهای مردم تلنگر می‌زنید و بعد برمی‌گردید و به آن‌ها می‌گویید کالای شما آن شرم را از بین می‌بَرَد و آن‌ها را از آن تردیدِ درونی خلاص می‌کند. درواقع بازاریابی مشخصاً شکاف‌های اخلاقیِ مشتری را شناسایی یا برجسته می‌کند و بعد راهی برای پرکردنِ آن‌ها ارائه می‌دهد.
farhad n
هر گونه تلاش برای رهایی از این ارزش‌ها از طریق تجربه‌های جدید یا متضاد، ناگزیر با درد و ناراحتی همراه خواهد بود. برای همین است که چیزی به‌اسم "تغییرِ بدون درد" و "رشدِ بدون ناراحتی" وجود ندارد. برای همین است که اگر برای آن آدمِ سابق‌تان سوگواری نکنید، غیرممکن است به آدمِ جدیدی تبدیل شوید.
Bahar Abdalvand
تنها راهِ تغییرِ ارزش‌هامان این است که تجربه‌هایی متضاد با آن ارزش‌ها داشته باشیم
Bahar Abdalvand
قانونِ سومِ احساساتِ نیوتن: هویتِ شما تا وقتی تجربهٔ جدیدی خلاف آن عمل نکند، هویتِ شما می‌مانَد.
Bahar Abdalvand
احتمالاً خودشیفتگیِ مزمن ریشهٔ بسیاری از مشکلاتِ اجتماعی‌سیاسیِ ماست. این دیگر نه مشکل جناح راست و چپ است، نه مشکل نسل قدیم و جدید، و نه حتی مشکل غرب و شرق. این مشکلی انسانی‌ست.
Bahar Abdalvand
عزت نفس توهم است. ساختاری روان‌شناختی‌ست که ذهن عاطفیِ ما می‌سازد تا پیش‌بینی کند چه چیزی به او کمک می‌کند و چه چیزی به او آسیب می‌زند. درنهایت ما باید در مورد خودمان چیزی احساس کنیم تا بتوانیم در مورد جهان هم چیزی احساس کنیم. بدونِ این احساسات، یافتنِ امید برای ما غیرممکن است.
Bahar Abdalvand
اگر صادق باشید، می‌توانید این حس را در خودتان هم پیدا کنید. هرچه در مورد چیزی اعتمادبه‌نفس کم‌تری داشته باشید، بیش‌تر بین احساساتِ توهمیِ برتری (من بهترینم) و احساساتِ توهمیِ پستی (من مزخرفم) نوسان می‌کنید.
Bahar Abdalvand
کسی‌که معتقد است باید با او متفاوت رفتار شود چون خارق‌العاده است، با کسی‌که باور دارد باید با او متفاوت رفتار شود چون پست است، تفاوت زیادی ندارد. هر دو خودشیفته هستند. هر دو فکر می‌کنند خاص‌اند. هر دو فکر می‌کنند جهان باید استثنا قائل شود و بیش از دیگران به ارزش‌ها و احساساتِ آن‌ها بپردازد.
Bahar Abdalvand
چه احساس کنید از بقیهٔ جهان برترید و چه بدتر، یک چیز ثابت است: خودتان را چیزی خاص تصور می‌کنید، چیزی‌که از جهان جداست.
Bahar Abdalvand

حجم

۳۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۳۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان