بیرون کشیدن خودت از محیطی که در آن گرفتار بودی، یک چیز است و تلاش برای اینکه خودِ آن محیط را از گرفتاری نجات دهی، چیزی کاملاً متفاوت.
Aysan
حالا، فکر میکنم این یکی از بیفایدهترین سوالهایی است که میشود از یک بچه پرسید: وقتی بزرگ شوی، میخواهی چهکاره شوی؟ انگار بزرگشدن حدومرز دارد. گویی در نقطهای خاص، چیزی میشوی و تمام.
MARY
نمیخواستم دخترانم هرگز باور کنند که زندگی از وقتی شروع میشود که مرد خانه پا به خانه میگذارد. ما منتظر پدر نمیماندیم. حالا وظیفهٔ او بود که خودش را به ما برساند.
Nastaran
اگر به آنجا نروی و خودت را نشناسانی، دیگران بهسرعت و به طرزی نادرست تو را تعریف میکنند.
کتاب ناب
هرکسی روی زمین تاریخی نادیده را به دوش میکشد و همین باعث میشود که سزاوار مدارا باشد.
elaheh
هرچه را در مدرسه روی میداد به مادرم میگفتم.
سیما
دنیای سیاست جایی برای آدمهای خوب نیست
Mary gholami
از موقعی که با اکراه وارد زندگی عموم مردم شدم، یا بهعنوان «قدرتمندترین زن جهان» مرا بالا بردند یا تا حدِ «زنی سیاه و عصبانی» تنزل دادند. همیشه خواستم از بدگویانم بپرسم کدام بخش آن عبارت برایشان مهمتر است ـ «عصبانی بودن»، «سیاه بودن» یا «زن بودن»؟
hmdh
زندگی پس از مردن عزیزی عذابآور است. واقعاً دردناک است.
سیّد جواد
وقتی پا از در بیرون میگذاری، برای آخرینبار از مشهورترین آدرس جهان خارج میشوی، به اشکال مختلف تنها میمانی تا دوباره خودت را پیدا کنی.
کاربر ۱۷۹۳۴۵۷