بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب داستان راستان (جلد ۱) | صفحه ۱۳ | طاقچه
کتاب داستان راستان (جلد ۱) اثر مرتضی مطهری

بریده‌هایی از کتاب داستان راستان (جلد ۱)

نویسنده:مرتضی مطهری
انتشارات:انتشارات صدرا
امتیاز:
۴.۵از ۲۲۵ رأی
۴٫۵
(۲۲۵)
عایشه همسر رسول اکرم در حضور رسول اکرم نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای سلام علیکم گفت: «السام علیکم» یعنی «مرگ بر شما» . طولی نکشید که یکی دیگر وارد شد، او هم به جای سلام گفت «السام علیکم» . معلوم بود که تصادف نیست، نقشه‌ای است که با زبان، رسول اکرم را آزار دهند. عایشه سخت خشمناک شد و فریاد برآورد که: «مرگ بر خود شما و...» رسول اکرم فرمود: «ای عایشه! ناسزا مگو. ناسزا اگر مجسم گردد بدترین و زشت‌ترین صورتها را دارد. نرمی و ملایمت و بردباری روی هرچه گذاشته شود آن را زیبا می‌کند و زینت می‌دهد، و از روی هر چیزی برداشته شود از قشنگی و زیبایی آن می‌کاهد. چرا عصبی و خشمگین شدی؟» عایشه: «مگر نمی‌بینی یا رسول‌اللّه‌ که اینها با کمال وقاحت و بی‌شرمی به جای سلام چه می‌گویند؟» ـ چرا، من هم در جواب گفتم: «علیکم» (بر خود شما) همین‌قدر کافی بود.
tadai
اتفاقا اگر مال یک نفر را بدزدیم بهتر است از اینکه مال صدها هزار نفر مسلمان یعنی مال همه مسلمین را بدزدیم.
tadai
تن فربه در این روزهای گرم این مقدار متحمل رنج و زحمت بشوید؛ خیر، خیر، شایسته شما نیست.» امام باقر دستها را از دوش کسان خود برداشت و به دیوار تکیه کرد و گفت: «اگر مرگ من در همین حال برسد و من بمیرم، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته‌ام،
tadai
خداوند بر پیشوایان عادل فرض کرده که ضعیف‌ترین طبقات ملت خود را مقیاس زندگی شخصی خود قرار دهند و آن‌طوری زندگی کنند که تهیدست‌ترین مردم زندگی می‌کنند، تا سختی فقر و تهیدستی به آن طبقه اثر نکند. بنابراین من وظیفه‌ای دارم و تو وظیفه‌ای.
tadai
پس لااقل به نام خودت منتشر نکن! من گفتم چرا؟ مگر چه عیبی دارد؟ گفتند اثری که به نام تو منتشر می‌شود لااقل باید در ردیف همان اصول فلسفه باشد، این کار برای تو کوچک است. گفتم مقیاس کوچکی و بزرگی چیست؟ معلوم شد مقیاس بزرگی و کوچکی کار در نظر این آقایان مشکلی و سادگی آن است
باب الجواد
«خیرِ مؤمن در گرو این نیست که حتما فقیر و تهیدست باشد؛ خیر مؤمن ناشی از روح ایمان و عقیده اوست، زیرا در هر حالی از فقر و تهیدستی یا ثروت و بی‌نیازی واقع شود، می‌داند در این حال وظیفه‌ای دارد و آن وظیفه را به‌خوبی انجام می‌دهد. این است که عجیب‌ترین چیزها حالتی است که مؤمن به خود می‌گیرد، که همه پیشامدها و سختی و سستی‌ها برایش خیر و سعادت می‌شود.
mamadism
فریادها از اطراف بلند شد: «ای رسول خدا! چرا ما را فرمان ندادی که این کار را برایت بکنیم، و به خودت زحمت دادی و برگشتی؟ ما که با کمال افتخار برای انجام این خدمت آماده بودیم.» در جواب آنها فرمود: «هرگز از دیگران در کارهای خود کمک نخواهید، و به دیگران اتکا نکنید ولو برای یک قطعه چوب مسواک باشد.»
mamadism
رسول خدا وقتی که شنید مردی از انصار مرده و کودکان صغیری از او باقی مانده و او دارایی مختصر خود را در راه خدا داده است فرمود: «اگر قبلا به من اطلاع داده بودید، نمی‌گذاشتم او را در قبرستان مسلمین دفن کنند. او کودکانی باقی می‌گذارد که دستشان پیش مردم دراز باشد!!»
کتاب باز
جمعیت: یا رسولَ‌اللّه‌ شما زحمت نکشید و راحت بنشینید، ما خودمان با کمال افتخار همه این‌کارها را می‌کنیم. رسول اکرم: «می‌دانم که شما می‌کنید، ولی خداوند دوست نمی‌دارد بنده‌اش را در میان یارانش با وضعی متمایز ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد.»
کتاب باز
۵: همسفر حج مردی از سفر حج برگشته سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای امام صادق تعریف می‌کرد، مخصوصا یکی از همسفران خویش را بسیار می‌ستود که، چه مرد بزرگواری بود، ما به معیت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم، یکسره مشغول طاعت و عبادت بود، همینکه در منزلی فرود می‌آمدیم او فورا به گوشه‌ای می‌رفت و سجاده خویش را پهن می‌کرد و به طاعت و عبادت خویش مشغول می‌شد. امام: «پس چه کسی کارهای او را انجام می‌داد؟ و که حیوان او را تیمار می‌کرد؟» ـ البته افتخار این کارها با ما بود. او فقط به کارهای مقدس خویش مشغول بود و کاری به این کارها نداشت. ـ بنابراین همه شما از او برتر بوده‌اید.
کتاب باز
افسوس که آنچه برده‌ام باختنی است بشناخته‌ها تمام نشناختنی است برداشته‌ام هر آنچه باید بگذاشت بگذاشته‌ام هر آنچه برداشتنی است
نسل سومی
، امام به علویین فرمود خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آنکه ضعیف شد انتقام بگیریم، بلکه برعکس، اخلاق ما این است که به افتادگان کمک و مساعدت کنیم. هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل می‌آمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند.
س.رجب فردی
صلاح و فساد طبقات اجتماع در یکدیگر تأثیر دارد. ممکن نیست که دیواری بین طبقات کشیده شود و طبقه‌ای از سرایت فساد یا صلاح طبقه دیگر مصون یا بی‌بهره بماند، ولی معمولا فساد از «خواص» شروع می‌شود و به «عوام» سرایت می‌کند و صلاح برعکس از «عوام» و تنبه و بیداری آنها آغاز می‌شود و اجبارا «خواص» را به صلاح می‌آورد
پیمان مهرابی
صلاح و فساد طبقات اجتماع در یکدیگر تأثیر دارد. ممکن نیست که دیواری بین طبقات کشیده شود و طبقه‌ای از سرایت فساد یا صلاح طبقه دیگر مصون یا بی‌بهره بماند، ولی معمولا فساد از «خواص» شروع می‌شود و به «عوام» سرایت می‌کند و صلاح برعکس از «عوام» و تنبه و بیداری آنها آغاز می‌شود و اجبارا «خواص» را به صلاح می‌آورد
پیمان مهرابی
صلاح و فساد طبقات اجتماع در یکدیگر تأثیر دارد. ممکن نیست که دیواری بین طبقات کشیده شود و طبقه‌ای از سرایت فساد یا صلاح طبقه دیگر مصون یا بی‌بهره بماند، ولی معمولا فساد از «خواص» شروع می‌شود و به «عوام» سرایت می‌کند و صلاح برعکس از «عوام» و تنبه و بیداری آنها آغاز می‌شود و اجبارا «خواص» را به صلاح می‌آورد
پیمان مهرابی

حجم

۱۴۸٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۹۰ صفحه

حجم

۱۴۸٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۹۰ صفحه

قیمت:
۱۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۲
۱۳
صفحه بعد