بریدههایی از کتاب خانوادهی شصتدقیقهای؛ یک ساعتی که میتواند رابطهی شما را برای همیشه تغییر دهد
۵٫۰
(۲)
«اما انسانهای واقعاً خوشبخت دربارهٔ زندگی خود اینطور فکر نمیکنند ـ حتی وقتی زندگیشان با یک زندگی خوب و بینقص فاصله دارد، آنها یاد میگیرند که شکرگزار خوبیهای هرچند کوچک آن باشند. آنها به خوشبختیهای کوچک، در ''اکنون'' چنگ میزنند.»
مهندس
«بیشتر مردم فکر میکنند یک اتفاق در آینده آنها را خوشبخت میکند. آنها میگویند: ''اگر ازدواج کنم خوشبخت میشوم'' یا وقتی ''بچهدار شویم...'' یا ''اگر کار جدیدی پیدا کنم...'' یا حتی یک چیز بیمعنی و نامشخص مثل ''تعطیلات آخر هفته که برسد من خوشحال خواهم شد...''»
مهندس
یک خانواده باید با یکدیگر متحد باشند. وقتی پیش هم هستند فقط خودشان باشند. یک خانوادهٔ خوب، یک خانوادهٔ بیعیب و نقص نیست. مثل آنهایی که در تلویزیون میبینیم، بلکه آنها در مجموع خوشبختند و میتوانند در زمانهای سختی به هم کمک کنند.
مهندس
نداشتن ارتباط کلامی، قاتل عشق است و خانوادهها را نابود میکند.
هم والدین و هم بچهها نیاز به یک «صندلی حرف» دارند.
ehsas_aramesh
وقتی حس میکنید نزدیک است منفجر شوید، سعی کنید زبانتان را برای یک لحظه نگه دارید و این سؤالها را از خودتان بپرسید:
ـ آیا این موضوع واقعاً برایم مهم است؟
ـ اگر واقعیتها را در نظر بگیرم، آیا این عصبانیت من توجیهپذیر است؟
ـ چطور میتوانم در حل این مشکل سهم داشته باشم؟
به عبارت دیگر پیش از آنکه در خانه «بوق بزنید» یکبار دیگر فکر کنید؛ شاید آنها بشنوند.
مهندس
یک بیت از یک آواز آفریقایی میگوید: «وقتی یک شخص پیر میمیرد مثل این است که کتابخانهای میسوزد.» پدربزرگ و مادربزرگهای بچههایتان اغلب کلیددار آن کتابخانهاند ـ کتابخانهٔ اطلاعات تاریخی خانواده شما. شاید به همین خاطر در جوامعی که زندگی خانوادگی در آنها مستحکم است به حرف بزرگسالان گوش داده میشود؛
مهندس
شاید عبارت «حمایت کردن از همدیگر» به طور خلاصه همان مفهوم اصلی خانواده باشد. برادران، خواهران، عمهها و عموها، خالهها و داییها و فرزندان آنها، پدربزرگها و مادربزرگها ـ شاید اگر قرار به انتخاب بود، اولین انتخابهای ما نبودند، اما آنها افراد فامیلی هستند که داریم. این کار همیشه ممکن نیست، اما سخت تلاش کنید تا افراد فامیل را باهم در ارتباط نگهدارید و به خاطر داشته باشید که شنیدن «عزیزم، چقدر بزرگ شدهای» و یک بوسهٔ آغشته به پودر از یک عمهٔ پیر به هیچ بچهای ضرر نمیرساند.
مهندس
- تا جایی که ممکن است با والدین همسر خود رابطهٔ محکمی برقرار کنید، اما یادتان باشد که احترام گذاشتن به آنها مستلزم اطاعت از همهٔ درخواستهایشان نیست.
- پیش همسرتان از پدر و مادرش خیلی ایراد نگیرید. آنها نکتههای منفی پدر و مادر خود را بهتر میدانند، اما با این وجود دلشان نمیخواهد آن را از زبان شما بشنوند.
- از زندگی زناشویی خود حمایت کنید، در برابر دیگر افراد فامیل مثل یک تیم رفتار کنید.
مهندس
نکتههای کاربردی
- بگذارید بچههایتان تلفنی با پدربزرگها و مادربزرگهایشان حرف بزنند. حتی اگر بچهٔ شما آنقدر کوچک است که هنوز حرف نمیزند، بگذارید صدای آنها را از تلفن گوش کند.
- والدین خود را تشویق کنید تا داستانهایی دربارهٔ دوران قدیم تعریف کنند. این داستانها ممکن است برای شما خستهکننده باشد، اما برای بچهها مسحورکننده است.
مهندس
ما به خانوادههای خود نیاز داریم. در میان آنهاست که خودمان را میشناسیم؛ استعدادها، آرزوها، امیدها و ترسهایمان را. این بدنهٔ کوچک از اجتماع است که ما را کمک میکند تا برای رویارویی با تمام دنیا آماده شویم و یاد بگیریم که چهچیزی مؤثر است و چهچیزی نیست. و در نهایت اگر همهچیز خوب پیش برود خانوادهٔ ما کسانی هستند که در کنارمان میمانند، نه به خاطر اینکه ما ویژگی خاصی داریم، بلکه چون ما بخشی از آنها هستیم.
مهندس
وقتی نوجوانتان شما را دیوانه میکند خود را نبازید، دستتان را به سوی آن بچه که قهر کرده دراز کنید، همسرتان را بیاهمیت تلقی نکنید؛ اگر زمانی یکدیگر را بهشدت دوست داشتید، شاید برای یافتن دوبارهٔ آن عشق باید تلاش کنید.
... این خانواده شماست... با تمام خوشیها، رنجها، ترسها و امیدهایش.
مهندس
«وقتی داشتی ازدواج میکردی هیچکس نبود به تو بگوید زمانهایی خواهند آمد که از احساس عشق تو کاسته میشود؟ هیچکس به تو هشدار نداد که عشق ـ حداقل برای مدتی ـ با قلب ادامه پیدا نمیکند، بلکه با خواست و «اراده» پیش میرود؟ هیچکس نگفت که تا این را نفهمی، محکوم به آن هستی که در خدمت احساسات خود از یک رابطه به رابطهٔ دیگری بروی؟»
مهندس
تقریباً در همه ازدواجها زمانی میرسد که «احساس عشق» فروکش میکند. این زمانها طی سالها رو به افزایش میگذارند و شاید با تقلاهای خاصی که اعتماد به نفس یکی از والدین را خیلی پایین میآورد در ارتباط باشند ـ شاید بهدنبال تولد یک بچه، فشار مالی، بیماری یا اخراج از محل کار. در اینجاست که گاهی چیزی وارد رابطهها میشود که توان بسیار بالایی برای نابود کردن خانوادهها دارد: خیانت.
مهندس
برای مدتی، همهچیز در رابطهٔ جدید هیجانانگیز و سرگرمکننده است، اما سرانجام هیجان میمیرد و آن زوج درمییابند که حتی در خانهٔ عشق جدیدشان، شیرها همچنان چکه میکنند، صورتحسابها را همچنان باید پرداخت و نوزادها در نیمهشب فریادزنان از خواب بیدار میشوند. خلاصه آنها به مفهوم «مرغ همسایه غاز است» پیمیبرند.
شوک مرحلهٔ دوم بیشتر وقتها بهشدت ویرانگر است. اگرچه در شروع خیانت عواقب آن قابل چشمپوشی به نظر میرسید، اما همهچیز بهسرعت تغییر میکند
مهندس
در میان گذاشتن مشکلات با دوستان، همکاران و حتی مشاوران میتواند به شکلی باورنکردنی به ما کمک کند تا از پس مشکلاتی که در زمانهای سخت در خانوادهٔ ما دیده میشوند، برآییم. شاید اینطوری از تظاهر به داشتن یک «خانوادهٔ بیعیب و نقص» و خم شدن زیر فشار آن هم دست برداریم و ببینیم که میتوانیم از یکدیگر به شکل مؤثری حمایت کنیم. حقیقت این است که همهٔ ما در تلاشیم تا به بهترین نحو ممکن به مقصد خود برسیم.
مهندس
همهٔ پدرهای دنیا به من میگویند که میخواهند وقت بیشتری را صرف بچهها و خانوادهشان بکنند... بعد چشم باز میکنند و میبینند که ۶۵ سالشان است و عمرشان به بیهودگی گذشته است.»
muhammadreza
احساس کردم صدای آن مرد پیر را میشنوم که دربارهٔ آن چیزهایی که زندگی را مستحکم میکنند، حرف میزند: «وقت گذاشتن برای همدیگر، قدرت خنده، بر پا کردن خانهای که در آن همیشه اختلافها به بخشیدن ختم میشوند و اینکه چگونه میشود خاطره ساخت.»
احسان رضاپور
معمولاً نمیشود کسی را تغییر داد، اما خودمان میتوانیم تغییر کنیم.
ehsas_aramesh
اما به عقیدهٔ من هیچچیز به اندازهٔ خیانت کردن آن قدرت را ندارد که بتواند به سرعت و بسیار ماهرانه خانوادهها را به نابودی بکشاند. و اغلب به خاطر چیزهای بیاهمیت. مثل آن است که خیانت زمزمه کند: «به من اعتماد کن. میدانم که شنیدهای این کار با خانوادهها چه میکند، اما من فرق میکنم. فقط قدم بعدی را بردار.»
مهندس
ما در دنیایی زندگی میکنیم که در آن خوشبختی در جعبههای شانسی به ما عرضه میشود و خیلی وقتها که آن را باز میکنیم توی ذوقمان میخورد و میخواهیم از سر خودمان بازش کنیم. گاهی به خاطر آن دوران خوش که باهم داشتهایم باید دوباره شروع کنیم؛ نه با «آنچه برای خودم بهتر است» بلکه با آنچه برای «آنها» بهتر است.
مهندس
حجم
۱۱۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۱۱۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
قیمت:
۳۱,۸۰۰
تومان