بریدههایی از کتاب پاسخهای کوتاه به پرسشهای اساسی
۲٫۸
(۳۰)
این گذشته است که به ما میگوید که هستیم. بدون گذشته، ما هویتمان را از دست میدهیم.
نفیسه
بزرگترین اسراری که در دل مهبانگ نهفته این است که توضیح دهیم چگونه این جهان عظیم شکوهمند مملو از انرژی و فضا میتواند از هیچ پدیدار شود. این راز در یکی از عجیبترین واقعیتهای کیهان نهفته است. قوانین فیزیک، هستی مفهومی به نام «انرژی منفی» را مجاز میدانند.
برای این که به شما کمک کنم تا این مفهوم ناآشنا، اما مهم را درک کنید، به مقایسهٔ سادهای از آن اشاره میکنم. تصور کنید که کسی بخواهد روی قطعه زمینی تخت، تپهای بسازد. این تپه جهان هستی را میماند. برای ساختن این تپه، او چالهای در زمین میکَنَد و با خاک آن این تپه را میسازد. اما این فرد تنها تپه را نمیسازد، بلکه به معنایی، نسخهای منفی از تپه را نیز میسازد که همان چاله است. خاکی که در این چاله بود، حالا تپه شده است و از اینرو میان این تپه و چاله توازن کاملی برقرار است. آنچه در آغاز جهان هستی رخ داده، در اصل به همین منوال بوده است.
foad fahmide
تابع موج همهٔ اطلاعاتی را که خواسته باشیم دربارهٔ ذره بدانیم، هم مکان و هم سرعت آن را، در خود دارد. اگر تابع موج را در لحظهٔ مفروضی بدانیم، مقدار آن را در هر لحظهٔ دیگر میتوانیم از معادلهٔ شرودینگر به دست بیاوریم. بنابراین اینجا نیز با نوعی جبرباوری روبرو هستیم، اما این نوع جبرباوری با جبرباوری لاپلاس فرق دارد. به جای این که قادر باشیم مکانها و تندیهای ذره را پیشگویی کنیم، تنها چیزی که میتوانیم پیشگویی کنیم تابع موج ذره است، یعنی تنها نیمی از آنچه را که میتوانستیم با دیدگاه قرن نوزدهمی کلاسیک پیشگویی کنیم.
گرچه مکانیک کوانتومی، آنگاه که بخواهیم همزمان مکان و تندی ذرهای را پیشگویی کنیم، به عدم قطعیت منجر میشود، اما ما را قادر میسازد که با قطعیت یک ترکیب از مکان و تندی را پیشگویی کنیم. با این حال، حتی این درجه از قطعیت را نیز پیشرفتهای اخیر تهدید میکنند.
homishelby
پرسش اساسی در کیهانشناسی در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ این بود که آیا جهان هستی آغازی داشته است؟ بسیاری از دانشمندان به طور غریزی با این ایده مخالف بودند، زیرا احساس میکردند نقطهٔ آفرینش جایی است که علم با شکست روبرو میشود و برای این که معلوم شود جهان هستی چگونه آغاز شده است، ناچار میبایست دلیل آن را در مذهب جستجو میکردند یا میگفتند به دست خدا بوده است. این پرسش، آشکارا پرسش بنیادینی بود و من تنها به پاسخ این پرسش نیاز داشتم تا پایاننامهٔ دکتریام را تمام کنم.
mdishmi
من که پدر شده بودم، مدام اهمیت پرسشگری را به فرزندانم گوشزد میکردم. پسرم، تیم، روزی در مصاحبهای داستانی را دربارهٔ پرسشگری نقل کرد که به گمان من در زمان خود او نگران بود که نکند پرسش احمقانهای پرسیده است. او میخواست بداند که آیا ممکن است جهانهای بسیار ریزی در اطراف پراکنده شده باشند. به او گفتم هرگز از این که ایده یا فرضیهای به ذهناش خطور میکند نباید هراس داشته باشد، هر چند این ایدهٔ او احمقانه به نظر برسد.
mdishmi
از تجربهٔ روزمره میدانیم که با گذشت زمان همه چیز رو به بینظمی و آشوب میرود. این مشاهدهٔ ما قانون خود را دارد که قانون دوم ترمودینامیک است. این قانون میگوید که مقدار کل بینظمی، یا آنتروپی، با گذشت زمان همیشه افزایش مییابد.
zorouch
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
۳۴,۰۰۰
۱۷,۰۰۰۵۰%
تومان