بریدههایی از کتاب پوست در بازی؛ عدم تقارن پنهان در زندگی روزمره
نویسنده:نسیم نیکولاس طالب
مترجم:هادی بهمنی، سعید رمضانی
انتشارات:نشر نوین
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۴از ۳۹ رأی
۳٫۴
(۳۹)
اگر ثروت بهجای گزینههای بیشتر (و متنوعتر)، گزینههای کمتری را به شما بدهد، یعنی کار را اشتباه انجام میدهید.
سهیل مقدم
تعداد کمی از مردم انتخابهای خودشان را تشخیص میدهند. اکثرشان توسط افرادی که میخواهند چیزی به آنها بفروشند فریب میخورند.
سهیل مقدم
افرادی که بهسادگی حرفهایشان را درک میکنید، اساساً چرندگو هستند.
سهیل مقدم
سارقان ماهر نباید چهرهای شبیه به دزدها داشته باشند. افرادی که همچین ظاهری دارند، با احتمال زیادی در زندان هستند.
سهیل مقدم
فردی که شبیه نقشش نیست، در صورتی که در حرفهٔ خودش (تا حدی) موفق باشد، حتما باید موانع بیشتری را در زمینهٔ برداشت دیگران از خودش پشت سر گذاشته باشد.
سهیل مقدم
یک فرد آزاد نیازی به پیروزی دارد، نه پیروز شدن در مباحثات
سهیل مقدم
موثرترین سیاستی که در نهایت شرمندگی به همراه ندارد، شفافیت حداکثر است، حتی شفافیت نیتها.
سهیل مقدم
اگر مشتری بعدها متوجه شود که قیمت اولیهٔ من ۵ دلار بوده چه اتفاقی میافتد؟ هیچ چیزی، ارزش شرمندگی را ندارد
سهیل مقدم
افرادی که خودشان فاعل بوده و در مقطعی پوست در بازی داشتند، سپس بازنشست شده و اقدام به نوشتن کتاب کردند. حتیالامکان از واسطهها دوری کنید. یا اصلاً بیخیال متن شوید و صرفاً در اقدامات شجاعانه درگیر شوید.
سهیل مقدم
ارزش واقعی کمپانی، چیزی که میسازد و بقای طولانیمدت آن، خیلی دغدغهٔ آنها نیست. این یک نقشه صرفاً مالی است و ما این رده از افراد را در طبقهبندی «کارآفرینان ریسکپذیر» خودمان جای نمیدهیم (این نوع از کارآفرینی مثل این میماند که بچههای خوشقیافه و قابل بازاریابی را تنها با این هدف به دنیا بیاوریم که آنها را در سن ۴ سالگی بفروشیم). این افراد را میتوانیم با توجه به تواناییشان در زمینهٔ نگارش یک بیزینس پلن قانعکننده، شناسایی کنیم.
سهیل مقدم
اگر بچهها خود درگیر کاربردهای ریاضی باشند، بسیاری از آنها عاشق ریاضیات خواهند شد، و از آن مهمتر، انگیزهٔ لازم برای کشف کاربردهای اشتباهش را خواهند داشت.
سهیل مقدم
«چیزهای طراحی شده توسط افرادی که خودشان دارای پوست در بازی نیستند، بهمرور زمان پیچیدهتر میشوند (قبل از واژگونی نهایی).»
سهیل مقدم
«افرادی که حرف میزنند باید عمل کنند و تنها افرادی که عمل میکنند، باید حرف بزنند.»
سهیل مقدم
ما با وضوح خیلی بیشتری چیزهای بد را از مسائل خوب میشناسیم.
سهیل مقدم
مداخلهجوها یاد نمیگیرند، زیرا قربانی اشتباهاتشان نمیشوند
سهیل مقدم
اندازه جامعه اگر از یک مقدار معینی کوچکتر باشد، مردمانش طبق منافع جمعی زندگی کرده و از منابع مشترک محافظت میکنند، انگار کل آن واحد عقلانی رفتار کند. چنین جمعهایی نمیتوانند خیلی بزرگ باشند. مثل یک باشگاه است. گروهها در مقیاسهای مختلف، رفتار متفاوتی دارند. به همین دلیل است که مسائل شهری و ملی با هم متفاوتند. همچنین نحوهٔ عملکرد قبیلهها از این طریق قابل توضیح است: شما بخشی از گروه ویژهای هستید که بزرگتر از شخص خودتان میباشد، اما کوچکتر از مجموع بشریت است. اساساً افراد فقط برخی چیزها و نه بقیه را فقط در گروه ویژهٔ خودشان به اشتراک میگذارند. آنها برای مواجهه با بیگانهها پروتکل خاصی دارند. قبایل روستایی عرب، قوانین سفتوسختی برای مهماننوازی از غریبههای صلحطلبی دارند که به منابع مشترکشان آسیب نمیزنند، اما هنگام تهدید غریبهها، رویهٔ خشونتبارشان را پیش میگیرند.
☆Nostalgia☆
پیشتر در جوامع کوچک زندگی میکردیم؛ اعتبار ما مستقیماً با توجه به اعمالمان تعیین میشد – ما را تماشا میکردند. امروز ناشناس ماندن باعث شده بخش عوضی مردم خود را نشان دهد. به شکل تصادفی روشی را پیدا کردم که بدون تهدید شفاهی، میتواند رفتار افراد بیاخلاق و بدزبان را تغییر دهد. عکس آنها را بگیرید. همین اقدام به عکس گرفتن مثل این میماند که زندگی آنها را در دست بگیرید و رفتار آیندهشان را با توجه به سکوت خود کنترل کنید. آنها نمیدانند با آن تصاویر چه خواهید کرد و در شرایطی مبهم به زندگی خود ادامه خواهند داد.
☆Nostalgia☆
ایستادگی پای حقیقت، در حالی که حقیقت منفور است، فضیلت مهمتری به شمار میآید، زیرا برایتان هزینه دارد - اعتبارتان.
☆Nostalgia☆
خرید و فروش مناصب مذهبی و بخششها مجدداً روح خودشان را در قالب شامهای خیریه میان مردم عادی (کراوات مشکی، برای یک دلیل نامشخص)؛ در افرادی که با دویدن در ماراتن که حالا دیگر کاری خودپسندانه نیست چون برای نجات کلیهٔ مردم برگزار میشود، احساس مفید بودن بهشان دست میدهد – (انگار که کلیهها نمیتوانند با نوشتن چک برای نجات کلیهها در خفا نجات بیابند) و در مدیرانی که نام خودشان را بر روی ساختمانها میگذارند تا دیگران آنها را با فضایلشان به خاطر بیاورند، زنده کردهاند. پس میتوانید یک میلیارد دلار از دنیا کلاهبرداری کنید؛ فقط کافی است بخشی از آن را (مثلاً یکی دو میلیون) هزینه کنید تا وارد قسمت خاصی از بهشت که مخصوص «اعطاکنندهها» است بشوید.
البته نمیخواهم بگویم تمامی افرادی که نامشان را روی ساختمان میگذارند، لزوماً عاری از فضیلت هستند و میخواهند برای خودشان در بهشت جا بخرند. بسیاری از آنها تحت فشار همتایان و جامعه این کار را انجام میدهند تا بدین طریق بار برخی افراد را از روی دوش خود بردارند.
☆Nostalgia☆
البته که از منظر فنی آن را تخطی از قانون شرع میدانند، زیرا یک چیز موقت و وابسته به زمان را با یک مسئلهٔ روحانی و بدون محدودیت زمانی تبادل میکنند. قطعاً این امر با اثر لیندی انطباق داشت: از منظر فنی این بخششها خیلی با رویکرد کفار در زمینهٔ رشوه به خدایان تفاوت نداشتند، زیرا بخشی از این پولها به جیب کشیش اعظم ریخته میشدند.
حال فردی را در نظر بگیرید که در ملأ عام و با اعلان عمومی، یکمیلیون دلار را به «خیریه» میدهد. بخشی از این پول صرف تبلیغ این میشود که شما در حال کمک مالی کردن هستید، درحالیکه خیریه طبق تعریف، سازمانی بدون سود است که باید قسمتی از پول را «صرف» کارهای تخصصی خودش بکند: جلسات، تامین مالی آینده و ایمیلهای متعدد داخل مجموعهای (همگی بهمنظور مثلاً کمک به کشوری پس از زلزله). آیا هیچ تفاوتی میان این موضوع و خرید و فروش مناصب مذهبی و بخشش کلیسا میبینید؟
☆Nostalgia☆
حجم
۸۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۸ صفحه
حجم
۸۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۸ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۲۳,۷۰۰۷۰%
تومان