بریدههایی از کتاب دیگری
۳٫۲
(۶)
اونقدر دوست داری که دوستت داشته باشم فکر میکنی دوستم داری. همش همین.
AmirHossein
مرد: دوم اینکه، هرگز روبهروی هم غذا نمیخوریم، چون هر دو نفری که با هم غذا بخورن، بیشک از هم متنفر میشن، اونا توی سکوت غذا میخورن و توی سکوت صدای اعضای بدن همدیگه رو میشنون، صدای دهنشون، شکمشون... بعد دوباره به ذات واقعی همدیگه پی میبریم، ذات خوکیمون.
زن: ما هرگز با هم غذا نمیخوریم، برای اینکه هیچوقت شبیه اونایی که تو سکوت غذا میخورن نشیم.
نازنین بنایی
خب این گرگوار کیه؟
زن: گرگوار ژوفر، قبلاً در موردش باهات حرف زدم... دوست بچگیام...
مرد: آه، بسیار خب! و منم مجبورم تمام روز رو پای تلویزیون بشینم.
زن: چی میخوای؟ من حق ندارم از خونه برم بیرون؟ آره؟ نمیتونی یه شب رو بدون من بگذرونی؟ من هنوزم آزادم! میخوام اینو بدونی!
مرد: آره، فقط با خودم میگم اونا چه شانسی دارن! دوستای بچگیات، نیم ساعته داری آرایش میکنی که بری بیرون، موهاتو درست میکنی... تو یه ساعت همه چیز رو میکوبی... دل آدمو میشکنی...
زن: بس کن لطفاً، چی میخوای؟ که بمونم خونه؟ که دیگه هیچکس رو نبینم؟ من حق زندگی دارم، مگه نه؟
مرد: خیلی جالبه که اسم یه شب بدون من گذروندن رو میذاری زندگی کردن.
محمدرضا
زن: بهخاطر اونه؟ هان؟ بهخاطر اونه؟
دیگری: به هر صورت اون بهترین دوست منه.
زن: کاری از دستمون برنمیاد... همینه دیگه... هردومون میدونستیم با اومدنش همه چی تمومه... نه؟
دیگری: نمیدونم.
زن: چی رو نمیدونی؟
دیگری: که حالا باید چیکار کرد. حس کسی رو دارم که تو دل کویر گیر افتاده.
زن: نمیخوای منو متهم کنی که؟ هرچی شده باید میشده. همین. در هر صورت، میدونی که خیلی وقته بین من و اون دیگه...
دیگری: چی میخوای بگی؟
زن: میخوام بگم حتی اگه تو نبودی هم...
دیگری: آره، ولی آخه من یه کم...
زن: نه دیگه... هیچکس مسئول هیچی نیست. (سکوت) کی دوباره ببینمت؟
دیگری: نمیدونم. اول باید به اون بگی.
محمدرضا
زن: کی همدیگه رو دوباره ببینیم؟
دیگری: بعداً.
زن: من میخوام که الان باشه.
دیگری: منم همینطور.
|ݐ.الف
دیگری: چرا به تو گفتم فاحشه؟
زن: چون دوستم داری.
دیگری: نه، ازت متنفرم.
زن: فرقی نمیکنه.
AmirHossein
مرد: سوم اینکه، هرگز دوستامونو همزمان با هم نمیبینیم.
زن: دوستامونم هرگز؟
مرد: هرگز، اینطوری بگم، ما هیچ رابطهٔ مشترکی با هم نخواهیم داشت، تو هیچوقت دوستای منو نمیبینی و منم دوستای تو رو، در غیر این صورت تو میشی دوست من، بعد دیگه ما همدیگه رو مثل دوتا دوست، دوست خواهیم داشت.
زن: ما هیچوقت دوست مشترکی نخواهیم داشت...
نازنین بنایی
حجم
۳۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۳۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۹,۹۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد