هزارانهزار آدم شبیه خودتان، هر روز قدم در هزار راهِ نرفتهای میگذارند که شما در چندراهیهای زندگیتان آنها را در پیش نگرفتید و خیال کردید تنها یک راه بیشتر نیست.
بهناز
هزارانهزار آدم شبیه خودتان، هر روز قدم در هزار راهِ نرفتهای میگذارند که شما در چندراهیهای زندگیتان آنها را در پیش نگرفتید و خیال کردید تنها یک راه بیشتر نیست.
پویا پانا
آدم اغلب خود را در پاریس تنها میبیند؛ مکانهایی که گویی بهمحض بازگشت شهر به حالوهوای همیشگی و جریان عادی زندگی، مثل غبار ناپدید میشوند.
پویا پانا
او را میدیدم که آن ته، پشت همان میز همیشگی با سر خمشده بر روی یک کتاب باز، نشسته است. به من گفته بود که بهزور چهار ساعت در شب میخوابد.
پویا پانا
بهتدریج که سالها میگذرند، احتمالاً آخرش به این میرسید که خودتان را از سنگینی تمام بارهایی که میکشیدید، از همهٔ افسوسهای گذشته، خلاص کنید.
ا.م
بهتدریج که سالها میگذرند، احتمالاً آخرش به این میرسید که خودتان را از سنگینی تمام بارهایی که میکشیدید، از همهٔ افسوسهای گذشته، خلاص کنید.
محمدحسین
از یازدهسالگی، فرارها نقش مهمی در زندگیام ایفا کردهاند؛ فرار از مدرسههای شبانهروزی، فرار از پاریس با یک قطار شبانه در روزی که قرار بود برای خدمت سربازی، خودم را به پادگان رُیی معرفی کنم، قرارهایی که سرشان حاضر نمیشدم، یا جملات روتین و معمول برای پیچاندنِ آدمها: "بمانید، میروم سیگار بخرم..."، و آن قولی که دهها بار دادم و هیچوقت بر سر آن نماندم: "الان برمیگردم."
امروز از بابت آن احساس گناه میکنم. هر چقدر هم که آدم دروننگر و صاحب وجدانی نباشم، میخواهم بدانم که چرا فرار، بهنوعی، سبک زندگی من شده بود و این وضع تا مدت نسبتاً زیادی، میتوانم بگویم تا بیستودوسالگی طول کشید.
Mahsa Bi
مدتهاست به این باور رسیدهام که آدم نمیتواند ملاقاتهای واقعی داشته باشد، مگر در خیابان،
کاربر ۱۲۶۰۰۹۱