بریدههایی از کتاب برای مهمانی خدا آماده شویم
۴٫۴
(۳۷۶)
رسیدن به اُنس
به این ترتیب، همچنان که در آغاز، چیزی به نام جدید بودن میآید و یک طراوتی را در انسان ایجاد میکند، در ادامه هم چیزی به نام «اُنس» میآید و یک حلاوت دیگری در کام انسان مینشاند. و البته حلاوتی که در اثر اُنس پدید میآید، بسیار عمیقتر است از شیرینیای که در اثر تازگی یک امر در دل انسان ایجاد میشود. منتها برای تداوم شیرینی ابتدایی و رساندن آن به آستانهٔ اُنس، باید کمی در میانهٔ راه به خود سختی داد و در مقابل بیمیلیها مقاومت کرد.
۲. احساس نیاز به تقرّب
دلیل دیگر شیرینی ورود به ماه عزیز رمضان، احساس نیاز به تقرّب است، که تازه هنگامی که کمی تقرّب حاصل میشود قابل درک است. و تازه انسان میفهمد که چقدر فراق خدا تلخ بوده است. و این احساس گرمی محبت خدا و رحمت الهی است، که بهخاطر اوج سردی غفلت از او، در آغاز به سهولت درک میشود. و تازه آدم میفهمد بیرون از آغوش گرم محبت او، چقدر سرد و بیروح بوده است.
f
وقتی رسول خدا (ص) به جابر بن عبدالله دربارهٔ برکات ماه رمضان همراه با شروط و آداب آن میفرمایند: یا جَابِرُ هَذَا شَهْرُ رَمَضَان مَنْ صَامَ نَهَارَهُ وَ قَامَ وِرْداً مِنْ لَیلِهِ وَ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ کَفَّ لِسَانَهُ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَخُرُوجِهِ مِنَ الشَّهْر؛ ای جابر! این ماه رمضان است (که بر ما وارد شده). هر که روزهایش را روزه بدارد و ساعتی از شبش را به مناجات برخیزد و شکم و شهوت خود را از حرام حفظ کند و زبانش را (از زشتیها) باز دارد با خارج شدن از این ماه از گناهانش هم خارج (منفک) میشود.»
جابر از ثمرات و وعدههای شیرین ماه رمضان خوشحال میشود و میگوید: «یا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَحْسَنَ هَذَا الْحَدِیثَ؛ یا رسولالله! چه کلام زیبایی فرمودی!» به بشارتهای رمضان اشاره میکند. ولی رسول خدا (ص) میفرمایند: «یا جَابِرُ وَ مَا أَشَدَّ هَذِهِ الشُّرُوطَ؛ ای جابر چقدر این شروط سخت است.» در واقع به سختیهای رعایت آداب رمضان تصریح میفرمایند و میخواهند توجه جابر را به حساسیت و اهمیت رمضان جلب کنند. واضح است که رسول خدا (ص) از پیروان خوب خود میخواهند که پیش از آنکه در لذت بردن از برکات رمضان غرق شوند،
f
۶. فرصتی برای فاصله گرفتن از دیگران و درک تنهایی خود
شاید هم میخواهد کمی از دیگران فاصله بگیریم تا تنهایی خود را بازیابیم و از آلودگیهایی که در جریان ارتباطها نصیبمان شده است، کم نماییم. یعنی میخواهد با او اُنس بگیریم که علامت اُنس گرفتن با خدا فاصله گرفتن قلبی است از مردم. مگر امیرالمؤمنین (ع) نفرمودند: «ثَمَرَةُ الاُنسِ بِاللهِ الإستِیحَاشُ مِنَ النَّاسِ؛ نتیجهٔ اُنس با خدا، وحشت از (اُنس با) مردم است.»
f
او تنها قاضیایست که همه از پیش او راضی برمیگردند و تمام احکام او یا اعدام است یا حبس ابد، و هرچه بیگناهتر باشید بهتر. و چقدر برای اهالی این شهر لذتبخش است که هم خود او مجری حکم است. دستان نوازشگرش در یک لحظه به هستی شما خاتمه میدهد و با چشمانش در یک آن شما را برای ابد در زندان رندان عاشق خود حبس میفرماید. البته او مهربان است؛ درهای زندان را نمیبندد و بر دست اسیران قفل نمیزند. منتها کسی که اسیر او شد، خود دیگر رهایی نمیخواهد و منتظر است تا جانش را هم با طوع و رغبت تقدیم کند.
محّله مرکزی شهر
f
امام صادق (ع) در کلام عمیق و عارفانهای میفرمایند: «لَوْ یعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی فَضْلِ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا مَدُّوا أَعْینَهُمْ إِلَی مَا مَتَّعَ اللَّهُ بِهِ الْأَعْدَاءَ مِنْ زَهْرَةِ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ نَعِیمِهَا. وَ کَانَتْ دُنْیاهُمْ أَقَلَّ عِنْدَهُمْ مِمَّا یطَئُونَهُ بِأَرْجُلِهِمْ وَ لَنُعِّمُوا بِمَعْرِفَةِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ تَلَذَّذُوا بِهَا تَلَذُّذَ مَنْ لَمْ یزَلْ فِی رَوْضَاتِ الْجِنَانِ مَعَ أَوْلِیاءِ اللَّهِ. إِنَّ مَعْرِفَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آنِسٌ مِنْ کُلِّ وَحْشَةٍ وَ صَاحِبٌ مِنْ کُلِّ وَحْدَةٍ وَ نُورٌ مِنْ کُلِّ ظُلْمَةٍ وَ قُوَّةٌ مِنْ کُلِّ ضَعْفٍ وَ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ سُقْمٍ.»
«اگر مردم با فضیلت و ارزش معرفت خداوند عزیز و جلیل القدر آشنا بودند، به زیباییها و نعمتهای دنیا که خداوند به دشمنان داده است میل پیدا نمیکردند، و زندگی دنیویشان از خاک زیر قدمهایشان نیز کمارزشتر بود، و هر آینه چنان از معرفت الله لذت میبردند که گویا همواره در بوستانهای بهشت با دوستان خدا به سر میبرند. همانا معرفت الله انیسی است که هیچ وحشتی را باقی نمیگذارد و در هر تنهایی همنشین و مونس انسان است. معرفت الله روشنیبخش هر تاریکی، برطرفکننده هر ضعف، و شفاء از هر بیماری است.»
f
خدا اول به حس بندگان خود نگاه میکند و اگر کسی نگران قبولی عملش نباشد، گویی دارد اعمالش را با کراهت انجام میدهد. دیگر چنین اعمالی نزد خدا چه ارزشی دارد؟
خدایی که قبل از عمل و بعد از عمل و در متن عمل، خودِ بندهاش و اقبالِ او و دلِ عاشق او را میخواهد، وقتی بندهاش را ببیند که عباداتش را با بیاعتنایی به سوی خدا رها میکند و نگران رسیدن آنها به مقصود و قبولی آنها در نزد معبود نیست، دیگر این عبادات چه ارزشی پیش خدا خواهند داشت؟
سادات
در شهر خدا به مهمانها وعده داده شده است که اگر تا شام لب به آب و نان نزنند و جسم خود را از طعام و شراب خالی نگه دارند، خداوند جان آنان را از جام خود سیراب میکند و از جانب خود سیرشان میگرداند. ایشان هم، حاضرند از گرسنگی و تشنگی بمیرند، اما جای خوان خدا را در جانشان خالی نگاه دارند، تا هنگامهٔ تحقّق وعدهٔ الهی را در اوج ضعف جسمانی روزهداری خود تجربه نمایند. گویا از نور او نیرو میگیرند و از سیر به سوی او سیراب میگردند.
مینا
در درون همهٔ خانهها، همیشه و بیش از همهٔ اوقات دنیا، حضور خدا احساس میشود. دستها را به سوی خدا دراز میکنند، ولی خدا را نزدیکتر از همیشه در آغوش مناجات خود مییابند و مدهوش ملاقاتش میشوند.
مینا
این رسول خدا (ص) است که ندا میدهد: آی مردم، شهر خدا با (دستانی پر از) برکت و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است ...
خدا در عالم، شهری دارد ...
شهرها همه در ظرف مکان جای ندارند. خداوند مهربان در عالم شهری دارد، که در ظرف زمان قرار یافته است. شهر خدا که در زمانی معلوم و با گنجایشی نامحدود، همه ساله محل اقامت مهمانان خدای بزرگ میشود، همان خانهٔ ملکوتی خداست و ضیافتخانهٔ ملک پادشاهی پروردگار رحمان است؛ که با عظمت بینظیری، مانند قلعهای با برج و باروهای بلند بر روی تپهای از باغستان بهشت بنا شده است.
مینا
حجم
۴۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۴۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰۵۰%
تومان