بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عقاید یک دلقک | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عقاید یک دلقک

بریده‌هایی از کتاب عقاید یک دلقک

نویسنده:هاینریش بل
انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۳.۴از ۴۶۹ رأی
۳٫۴
(۴۶۹)
واقعآ چه می‌خواهی؟» گفتم: «تو را.» مگر می‌شود به یک زن چیزی بهتر از این هم گفت؟
هادی محمودی
از نظر کلیسا، انسان موجودی بود ذاتآ گناهکار (وارث گناه ازلی آدم و حوا) که تنها امید رحمتش رنج و زحمتی بود که عیسی مسیح بالای صلیب کشید و با آن «برای ما» فدیه داد
saeed masoudie
آن‌جا بود که برای اولین بار حس کردم وقتی کسی می‌رود یا می‌میرد، اشیای به‌جامانده از او چقدر وحشتناک می‌شوند.
_mohamd_e_amin
اما همین که به جای «بروید» گفت «برو»، یعنی کار تمام است. در آن واژهٔ کوتاه چنان لطافتی نهفته بود که با خودم گفتم می‌تواند برای یک زندگی کفایت کند و نزدیک بود گریه‌ام بگیرد.
هادی محمودی
جلو من لباس پوشید و برای من هم خیلی عادی بود که تماشایش کنم. حالا فقیرانه‌بودن لباس‌هایش از قبل هم آشکارتر بود. وقتی داشت بند و دکمه‌های لباسش را می‌بست، به هزار چیز قشنگی فکر کردم که اگر پول داشتم، برایش می‌خریدم. اغلب جلو بوتیک‌ها می‌ایستادم و دامن و پلوور و کفش و کیف پسند می‌کردم. سعی می‌کردم تصور کنم هریک از آن‌ها چقدر به ماری می‌آید.
Aminam
اغلب این قضیه توجهم را جلب کرده که زنان می‌توانند تا سرحد جنون به شوهرانشان وفادار باشند.
ترانه
از دلقک‌های مشهور برخی شاهان قاجار و صفوی که بگذریم، مشهورترین نمونه در سنت اسلامی وهب بن عمرو مجنون الکوفی، مشهور به بهلول، است. بنابر یکی از روایات، او فردی بزرگ‌زاده و قاضی و عالمی برجسته بود و مذهب تشیع داشت. هنگامی که امام موسی کاظم (ع) در زندان هارون‌الرشید محبوس بود، بهلول به همراه دو نفر دیگر از مریدان به ملاقات امام می‌روند و از او دربارهٔ این‌که در این وضعیت چه باید کرد استفسار می‌کنند. پاسخ امام یک حرف است: ج. نفر اول این را به «جلای وطن» تعبیر می‌کند، نفر دوم به «جبل» (یعنی پناه‌گرفتن در کوه‌ها) و بهلول به «جنون». بدین ترتیب، او داروندار خود را رها می‌کند، خود را به دیوانگی می‌زند
ترانه
من شخصآ اهل دین وایمان نیستم، چه رسد به کلیسا، و اگر متون و سرودهای مذهبی می‌خوانم، تنها به علل درمانی است: این ترانه‌ها بیش از هرچیز دیگری کمکم می‌کنند تا از شر آن دو مرضی خلاص شوم که طبیعت بارشان را بر دوشم نهاده است ــ مالیخولیا و سردرد.
vahid
گفتم: «گریه نکن دیگر.»
Motahareh.S
ماری این حرفم را که گفته بودم حاضرم برای حفظ او کاتولیک هم بشوم توهینی به خود دانست. اما من فقط می‌خواستم دل او را به دست بیاورم.
isaac
صدای نفس‌کشیدنش می‌آمد. در سکوت، بوهای تازه‌ای به مشامم می‌خورد: یک افترشیو ملایم، کمی شراب قرمز و بوی خفیف سیگار برگ.
Yasin_msv☕
«آه، تو گوش‌های بیش از اندازه حساسی داری. فکری برایش بکن.»
mojtaba zebardast
همهٔ منتقدان موجوداتی هستند احمق، خودبزرگ‌بین و ازخودراضی.»
ElnAz
وقتی فکرش را می‌کنم که برادرم، لئو، باید کلم بخورد تا شهوتش سرکوب شود، دلم می‌خواهد بلند شوم و بروم توی این «چیز» و روی تمام کلم‌هایشان جوهرنمک بریزم.
Hossein Shokhmgar
خیلی پیرتر از آنچه واقعآ بود به نظر می‌رسید.
هادی محمودی
دختربچه‌ها دست‌کم همیشه این شانس را دارند که «شیرین» به نظر برسند و از خوش‌رفتاری دیگران بهره‌مند شوند. اما پسربچه‌ها ــ اگر پدر و مادرشان آن حوالی نباشند ــ تا تکان می‌خورند، کسی بهشان چشم‌غره می‌رود. از نظر آلمانی‌ها، پسربچه‌ها اصولا بی‌تربیت هستند.
rezaat98
معمولا برای هنر یا بیش‌تر از آن‌که لازم است پول خرج می‌کنند یا کم‌تر
Eluna
«برای پنهان‌شدن یک حرفه‌ای، هیچ‌جا بهتر از گروه تازه‌کارها نیست.»
Mahdi Pirhadi
«آنانی که خبر او را نیافتند، خواهند دید و کسانی که نشنیدند، خواهند فهمید»
Matin
وخیم‌ترین مرضی که دارم تمایلم به تک‌همسری است. تنها یک زن هست که می‌توانم با او همهٔ آن کارهایی را بکنم که مردان با زنان می‌کنند: ماری.
شاهین

حجم

۳۱۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۳۱۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۵۲,۵۰۰
۳۰%
تومان