بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شهر شرنگ | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب شهر شرنگ اثر سیدامین حسینیون

بریده‌هایی از کتاب شهر شرنگ

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۸از ۲۲ رأی
۳٫۸
(۲۲)
دنیا این‌جوریه که وقتی به یکی می‌گی خداحافظ، یه جوری باید بگی که اگه دیگه ندیدیش پشیمون نشی.
n re
اون یکی دلم می‌گفت یعقوب فعلاً برا جا زدن زوده، یه چند قدم دیگه برو جلو ببین چی می‌شه. حال آدمی رو داشتم که از طناب گرفته و از چاهش اومده بیرون، ولی دوروبرش تاریکه، می‌تونه برگرده ته چاه یا تو تاریکی بره جلو.
661113
پول این‌طوریه دیگه، با خودش لقب می‌آره. زنیکه می‌شه خانوم، مرتیکه می‌شه حاج‌آقا.
mohammad
راس می‌گفت، غلطم می‌گفت کاری نمی‌شد کرد. زندگی رو از هر لحظه که چشم باز می‌کنی باید شروع کنی و بری جلو. گذشته‌ها گذشته و آینده‌م که هنوز آینده‌س.
مها
گفتم: «کسی نیست زور نزن. آدمتو خریدم. اشکال آدمای خریدنی همینه دیگه حاجی. یه روز تو می‌خریش یه روز من.»
n re
دنیا این‌طوریه، ما هیچ‌وقت نمی‌دونیم چه ورقی می‌آد دستمون، فقط می‌تونیم تصمیم بگیریم با دستمون چطوری بازی کنیم.
n re
تو فیلمای این دور و زمونه هیچ مردی نیست که کاری بکنه، یه عده آدمن که کاری نمی‌کنن، خب این‌که دیدن نداره.
n re
کلاً سعی کن هیچ فعالیتی نداشته باشی. قبول داری تو همین‌طوری یه گوشه بیفتی ضررت کم‌تره؟»
n re
زندگی رو از هر لحظه که چشم باز می‌کنی باید شروع کنی و بری جلو. گذشته‌ها گذشته و آینده‌م که هنوز آینده‌س.
n re
بچه که بودم می‌رفتم مدرسه حال می‌کردم جدم راهزن بوده، یه‌شنبه شب که تو تلویزیون چهارده اینچ سیاه‌سفید لین‌چان می‌دیدم، فکر می‌کردم از اونام، بزرگ که شدم فهمیدم نه، من از اینام. راهزنم چینی و ایرانی داره دیگه، کاریش نمی‌شه کرد.
n re

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

قیمت:
۹۹,۵۰۰
۷۹,۶۰۰
۲۰%
تومان