بریدههایی از کتاب زندگی ۳.۰؛ انسانبودن در عصر هوش مصنوعی
۳٫۷
(۳۰)
آنچه اکنون از جانب دولت لازم داریم نظارت از بالا نیست، بلکه بینش و بصیرت است؛
Shanti
هیچ دلیل بنیادیای وجود ندارد که روزی ماشین نتواند دست کم به اندازهٔ ما باهوش باشد.
Shanti
انگلیسی و سوئدی را در کودکی و در خانه آموختم، آلمانی و اسپانیایی را در مدرسه یاد گرفتم، پرتغالی و رومانیایی را با دو ازدواجم فراگرفتم، و قدری هم روسی و فرانسوی و چینی ماندارین به صورت تفریحی و خودخوان یاد گرفتهام.
arash
مگر نه آنکه آویختن به برداشتهای متکبرانه از برتری بر دیگران (افراد، گروههای نژادی، گونهها، و غیره) در گذشته مشکلات هولناکی پدید آورده است و اندیشهای است که شاید زمان بازنشستگی آن فرارسیده باشد. واقعیت آن است که استثناباوری بشر نهتنها در گذشته باعث درد و رنج شده است، بلکه به نظر میآید که برای رشد و شکوفایی انسان هم غیرضروری است
arash
راز هستیِ بشری فقط در زنده ماندن نیست، بلکه در یافتن چیزی برای زندگی کردن است.
فیودور داستایفسکی، برادران کارامازوف
arash
-افراد صرفاً فکرهای خوبشان را با هم به اشتراک میگذارند و هرکسی میتواند از آنها استفاده کند.
arash
ممکن است هوش مصنوعی به تأمل دربارهٔ خودش بپردازد. وقتی که مدل خوبی از خودش بسازد و بفهمد که چیست، اهدافی را که ما به آن دادهایم در سطحی بالاتر درک خواهد کرد، و شاید تصمیم بگیرد این اهداف را نادیده بگیرد یا دگرگون کند، درست همانطور که ما انسانها پس از فهم هدفهایی که ژنهایمان در ما قرار دادهاند آنها را واژگون میکنیم، مثلاً با استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری.
arash
سیارهٔ ما در حال حاضر ۹۹۹۹۹۹. ۹۹ ٪ مرده است، به این معنا که این کسر از ماده بخشی از زیستکره نیست و تقریباً هیچ کار مفیدی برای حیات انجام نمیدهد بجز ایجاد کشش گرانشی و میدان مغناطیسی
arash
خاطرهٔ شیرینی دارم از وقتی که در دوران دبیرستان در یک مغازهٔ آبنباتفروشی کار میکردم تا بتوانم رایانهای مجهز به ۱۶ کیلوبایت حافظه بخرم
arash
افراد طوری دربارهٔ معنای زندگی میپرسند که گویی وظیفهٔ کیهان ما است که به هستیمان معنا بدهد، مسئله را برعکس کردهاند: این جهان ما نیست که به موجودات آگاه معنا میدهد، بلکه موجودات آگاه هستند که به جهانمان معنا میدهند.
Shanti
مشهور است که جان ک. کلهونسیاستمدار آمریکایی قرن نوزدهم، از این ادعا دفاع میکرد که آفریقاییها اگر در آمریکا برده باشند وضع بهتری دارند، و ارسطو هم در سیاست خود این عقیدهٔ مشابه را بیان میکند که برای حیوانات بهتر است که رام و مطیعِ انسان شوند، و در ادامه هم میگوید: «و بهواقع استفادهای که از بردهها و حیوانات اهلی میشود چندان متفاوت نیست». بعضی مدافعانِ امروزی بردهداری استدلال میکنند که حتی اگر زندگی بردهها فلاکتبار و ملالآور باشد، بردهها قادر به رنج کشیدن نیستند -خواه ماشینهای هوشمندِ آینده باشند یا مرغهای پرورشی که در مرغداریهای تاریک و شلوغ زندگی میکنند و همیشه مجبورند هوای آلوده به آمونیاک و گرد و غبارِ برخاسته از فضله و پَر را تنفس کنند.
arash
به طور خلاصه میتوان گفت، موجود زنده کنشگری است با عقلانیت محدود که یک هدف واحد را دنبال نمیکند، بلکه از پارهای قواعد دمدستی برای دنبال کردن بعضی چیزها و پرهیز از بعضی دیگر پیروی میکند. ذهنِ بشریِ ما این قواعد دمدستیِ حاصلِ تکامل را به صورت احساسات ادراک میکند، که معمولاً (و اغلب بدون آگاهی ما) تصمیمگیریمان را بهسوی هدف غاییِ تولید مثل هدایت میکند. احساس گرسنگی و تشنگی ما را در برابر مرگ در اثر کمغذایی و کمآبی، و احساس درد ما را در برابر آسیب رساندن به بدنمان محافظت میکند، احساس شهوت ما را به تولید مثل برمیانگیزد، احساس عشق و محبت ما را وامیدارد به دیگر حاملان ژنهایمان و کسانی که به آنها کمک میکنند کمک کنیم، و الیٰ آخر. مغز با راهنماییِ این احساسات میتواند سریع و کارا تصمیم بگیرد که چه کنیم
arash
شاید هم امیدوار باشند به دستیابی به چیزی نزدیک به نامیرایی از طریق ایجاد نسخههای پشتیبان اطلاعات
arash
ولی با وجود قدرتمندترین فناوریهایی که امروز در اختیار داریم، همهٔ صورتهای حیات که میشناسیم اساساً محدود به سختافزارِ زیستیشان هستند.
m_kh
دلایل علمی خوبی داریم برای جدی تلقی کردنِ این امکان که حیات و هوش میتوانند این جهان ما را مطابق با مقاصدشان شکل دهند
Shanti
ما انسانها توانستهایم با هوش برتر خود بر سایر موجودات زندهٔ زمین تسلط یابیم، پس این امکان چندان دور از ذهن نیست که موجودی ابرهوشمند نیز بتواند بر ما تسلط پیدا کند.
Shanti
بدون آگاهی هیچگونه شادکامی و خوبی و زیبایی و معنا و هدفی وجود نخواهد داشت -فقط هدر دادنِ فضا در ابعاد نجومی خواهد بود. پس وقتی افراد طوری دربارهٔ معنای زندگی میپرسند که گویی وظیفهٔ کیهان ما است که به هستیمان معنا بدهد، مسئله را برعکس کردهاند: این جهان ما نیست که به موجودات آگاه معنا میدهد، بلکه موجودات آگاه هستند که به جهانمان معنا میدهند. پس قطعاً نخستین هدف در فهرست آرزوهایمان برای آینده باید حفظ (و در صورت امکان گسترش) آگاهیِ زیستی و/یا مصنوعی در کیهانمان باشد، نه پیش بردن آن بهسوی انقراض.
arash
آگاهی پدیدهای فیزیکی است که احساسی غیرفیزیکی ایجاد میکند، چون مانند موج و محاسبه است: ویژگیهایی دارد که از بستر مادیِ خاصِ آن مستقل است. از ایدهٔ آگاهی بهمثابهٔ اطلاعات منطقاً میتوان همین نتیجه را گرفت. از اینجا میتوان به اندیشهای رادیکال رسید که من آن را واقعاً میپسندم: اگر آگاهی نحوهٔ احساس اطلاعات باشد هنگامی که به شکلهای خاصی پردازش میشود، آنگاه باید چیزی باشد مستقل از بستر مادیاش؛ فقط ساختار پردازش اطلاعات است که اهمیت دارد، نه ساختار موادی که پردازش اطلاعات را انجام میدهند. به بیان دیگر، آگاهی به شکل مضاعف مستقل از بستر است!
arash
برای مثال فرض کنید شما رباتی هستید که دستهای از مورچهها ساختهاند و در فرایندی بازگشتی خود را بهبود میدهید و بسیار باهوشتر از آنها شدهاید و هدفهایتان با اهداف آنها مشترک است و در ساخت لانههای بزرگتر و بهتر به آنها کمک میکنید، تا اینکه سرانجام به هوش سطح بشری و فهمی که اکنون دارید میرسید. آیا تصور میکنید باقی زندگیتان را فقط به بهینهسازی لانهٔ مورچه اختصاص میدهید، یا فکر میکنید به پرسشها و مسائل پیچیدهتری علاقهمند میشوید که مورچهها توانایی درکشان را ندارند؟
arash
سیارهای که آکنده از حیات باشد انرژی را با کارایی بیشتری هدر میدهد. پس به یک معنا، کیهان ما حیات را ابداع کرد تا زودتر به مرگ گرما برسد. اگر شکر را کف آشپزخانهٔ خود بریزید، شکر علیالاصول میتواند انرژی شیمیاییِ مفید خود را تا سالها حفظ کند، اما اگر مورچهها پیدایشان شود، آن انرژی را خیلی زود بر باد میدهند. به همین صورت، ذخایر نفتِ مدفون در پوستهٔ زمین میتوانست انرژی مفید شیمایی خود را خیلی بیشتر حفظ کند اگر ما موجودات دوپا آن را به سطح زمین نیاورده و نسوزانده بودیم.
arash
حجم
۹٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۴۹ صفحه
حجم
۹٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۴۹ صفحه
قیمت:
۲۱۸,۰۰۰
۱۵۲,۶۰۰۳۰%
تومان