آیا نوشتن زندگینامه برای اظهار پشیمانی از خودخواهی بهترین روش نیست؟
rezvan
آدم از پذیرفته نشدن عشقش، از ته قلب میمیرد
rain_88
بهراستی احساسات در عمق شخصیت قرار دارند یا در سطح آن؟ حال آنکه مرکز عملکرد هستند. به همین دلیل است که کل دنیا صحنهٔ بازی است و تئاتر همیشه محبوب است؛ و اصلاً به همین خاطر است که تئاتر وجود دارد: چرا که شبیه زندگی است؛ با وجود اینکه عجیبترین و بیرحمانهترین نوع هنر است، شبیه زندگی است.
مهیار
چقدر حسرت میخورم که زودتر دفتر خاطرات درست نکردم؛ چه چیزها که در آن ثبت نمیشد! اما حالا اتفاقهای مهم و اصلی زندگیام تمام شده
n re
عشق زیاد با خودش ترس به همراه میآورد و ترس زیاد، مانند نوعی عبادت که بر شناختن قادر مطلق تکیه دارد، دایرهای نامحدود و همهجانبه دارد.
عطایا
به گمانم حسادت قویترین حس غیر ارادی انسان است. هشیاری را از بین میبرد و در جایی عمیقتر از افکار خانه میکند. همیشه آنجا است و مانند تاریکی چشم جهان را بیرنگ میکند.
zahra
رمز بدن انسان، صورت انسان است.
مهیار
بیا ای روح مقدس، روح ما را الهام ببخش، و حریق سماوی را روشن فرما... ما با یکدیگر برای شهادت عروج کردیم تا نعمت الهی را با عشق دریافت کنیم.
عطایا
«ازدواج یعنی شستوشوی مغزی. همیشه هم چیز بدی نیست. مغزت میتواند با شسته شدن هم به کارش ادامه دهد
Hrays
سپس حس کردم همهٔ زنهای زندگیام آنجا هستند؛ همه بهجز هارتلی. او دریایی از عدم حضور بود، وجودی تجزیهشده، جزئی و کمرنگ، صورتش همیشه مانند ماه گریزانی جلوی چشمانم بود.
Hrays